اصول مدیریت کسب و کار

فرهنگ سازمانی چیست؟ چه اهمیتی دارد؟

فرهنگ سازمانی اصطلاحی است که می‌تواند مربوط به هر سازمانی باشد. امروزه فرهنگ شرکتی با نام فرهنگ سازمانی شناخته شده است؛ خانواده‌ها یا ملت‌ها، سازمان‌ها و شرکت‌ها نیز دارای فرهنگ هستند.
بعضی اوقات که فرهنگ‌ها به‌صورت اتفاقی ایجاد می‌شوند و عمدی در کار نیست، فرهنگ از هم گسیخته یا حتی متضادی بر سازمان غالب می‌شود و این امر برای بقای سازمان مشکل‌ساز خواهد بود.

برخی از مشاغل و سازمان‌ها به فرهنگ سازمانی بسیار کم بها می‌دهند، این در حالی است که بسیاری از شرکت‌های موفق مانند اپل و گوگل فرهنگ‌هایی دارند که به‌عمد ایجاد یا اصلاح می‌شوند. بعضی اوقات فرهنگ‌های شرکتی نتیجه دید شخصی بنیان‌گذار است.
در عین حال فرهنگ سازمانی از طریق تلاشی مشترک ایجاد می‌شود که نه تنها مدیریت عالی، بلکه مدیران سطوح دیگر و کارمندان را نیز درگیر می‌کند. جالب است بدانید فرهنگ سازمانی در عصر دیجیتال نسبت به گذشته بسیار متفاوت به نظر می‌رسد. در ادامه این مقاله به تعریف فرهنگ سازمانی پرداخته، سپس با اهمیت و انواع آن آشنا شده و به فرهنگ در عصر دیجیتال نیز پرداخته می‌شود.

تعریف فرهنگ سازمانی

به نظر می‌آید فرهنگ سازمانی دارای تعریف پیچیده‌ای باشد. فرهنگ سازمانی سیستمی از پیش‌فرض‌ها، ارزش‌ها و باورهای مشترک بوده که بر رفتار افراد در سازمان‌ها حاکم است.

در دیکشنری کسب و کار تعریف فرهنگ سازمانی به این‌گونه آمده است:
«فرهنگ سازمانی شامل انتظارات، تجربیات، فلسفه و همچنین ارزش‌هایی است که رفتار اعضا را راهنمایی می‌کند و در تصویر شخصی از اعضا، عملکردهای درونی، تعاملات با جهان خارج و انتظارات آینده بیان می‌شود. فرهنگ مبتنی بر نگرش‌ها، اعتقادات، آداب و رسوم و قوانین مکتوب و نانوشته مشترک است که به مرور زمان تدوین شده و معتبر شناخته می‌شود.» برخی از تعاریف مشهور از فرهنگ سازمانی را ادامه بیان می‌داریم:

ریچارد پرون:
«مجموع ارزش‌ها و آیین‌هایی است که به‌عنوان قوانین برای ادغام اعضای سازمان عمل می‌کند.»

آلن ادلر:
«فرهنگ سازمانی تمدن در محیط کار است.»

الیزابت اسکرینگار:
«از فرهنگ اصلی که در آن زندگی می‌کنیم شکل می‌گیرد. البته با تأکید بیشتر بر بخش‌های خاصی از آن.»

عبدی عثمان جاما:
«یک سازمان یک فرهنگ زنده است که می‌تواند هر چه سریع‌تر با واقعیت سازگار شود.»

الک هاورستیک:
«در بیشتر موارد فرهنگ سازمانی محصول جبران خسارت است.»

اهمیت فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی از جنبه‌های مختلف از شرایط قرارداد تا مزایای کارکنان بر کلیه جنبه‌های کسب و کار تأثیر می‌گذارد. شرکت‌هایی که فرهنگ را در اولویت خود قرار می‌دهند نیز می‌توانند شرایط سخت و تغییرات در محیط کسب و کار را تحمل کرده و قوی‌تر ظاهر شوند.
فرهنگ هنگام استفاده از استعدادها و پیشی گرفتن از رقبا، یک مزیت اساسی محسوب می‌شود. فرهنگ سازمانی علاوه بر اینکه برای موفقیت و سلامت کلی شرکت مهم بوده، برای افراد و مشتریان نیز بسیار مهم است. در ادامه به هفت دلیل اساسی که اهمیت فرهنگ سازمانی را نشان می‌دهد می‌پردازیم.

دلیل اول: هویت داخلی و خارجی شرکت شما را مشخص می‌کند؛

این یک تمرین فکر است. شما می‌توانید پنج ویژگی که فرهنگ سازمان شما را به بهترین وجه توصیف می‌کنند، روی کاغذ بنویسید؛ مثلا مواردی که به «تعادل بین کار و زندگی»، «جلسات برای بهبود» یا «تیم محور» برمی‌گردند، بنویسید. حال به این فکر کنید چرا هر یک از این ویژگی‌ها مخصوصا برای سازمان مهم است. چرا قابل توجه است که باعث می‌شود شما و کارمندان شرکت بتوانید بین کار و زندگی تعادل برقرار کنید؟ چه چیزی این ویژگی‌ها را برای مردم و مشتریان شرکت ارزشمند می‌کند؟

پیتر اشورت توضیح می‌دهد که فرهنگ سازمانی شما برای شما و دیگران تعریف می‌کند چگونه سازمان شما تجارت می‌کند؟ نحوه تعامل سازمان شما با یکدیگر و تعامل با دنیای خارج به‌ویژه مشتریان، کارمندان، شرکا، تأمین کنندگان، رسانه‌ها و سایر سهامداران را تعریف می‌کند.
به‌طور کلی فرهنگ در همه جنبه‌های کسب و کار شما طنین‌انداز خواهد شد. این نشان‌دهنده نحوه تجارت شما است. به‌طور هم‌زمان هویت و تصویر شما است، به این معنی که تعیین می‌کند مردم و مشتریان چگونه شما را درک می‌کنند.

دلیل دوم: فرهنگ سازمانی مربوط به زیستن ارزش‌های اصلی شرکت شما است؛

فرهنگ کسب و کار می‌تواند بازتاب اصلی ارزش‌های اصلی شرکت شما باشد. روش‌هایی که از طریق آن تجارت می‌کنید، گردش کار را مدیریت می‌کنید، با تیم و مشتریان خود رفتار می‌کنید. همگی به تجربه‌ای اضافه می‌شود که باید نماینده شما به عنوان یک سازمان باشد و اینکه چگونه فکر می‌کنید یک شرکت باید اداره شود. به‌طور خلاصه فرهنگ سازمان شما مجموع اعتقادات شرکت شما را در عمل نشان می‌دهد.

اگر ارزش‌های مورد حمایت شما با فرهنگ شرکت شما مطابقت نداشته باشد، این امر به وجود آورنده مشکل بزرگی خواهد بود. می‌تواند به این معنی باشد که ارزش‌های اصلی شما لیستی از کلمات هستند که فقط به زبان می‌آورید و به آن‌ها عمل نمی‌کنید.
یک فرهنگ سازمانی قوی، ارزش‌های اصلی سازمان را در تمام جنبه‌های فعالیت‌های روزمره و ساختار سازمانی، در اولویت و مرکز خود نگه می‌دارد. ارزش انجام این کار بسیار بوده و غیر قابل محاسبه است و در امر موفقیت سازمانی بسیار تأثیرگذار است.

دلیل سوم: می‌تواند کارمندان را تبدیل به وکیل مدافع سازمان کند؛

یکی از بزرگ‌ترین مزایای یک فرهنگ سازمانی قوی این است که قدرت تبدیل کردن کارمندان به کارمندان وفادار را دارد.
بهتر است بگوییم قدرت دارد که کارمندان را به وکیل مدافع‌های سازمان تبدیل کند. کارمندان چیزی بیش از یک حقوق ثابت و مزایای خوب می‌خواهند. آن‌ها می‌خواهند احساس کنند کاری که انجام می‌دهند مهم است.
وقتی افراد شرکت احساس کنند اهمیت دارند، به احتمال زیاد طرفداران فرهنگ شرکت می‌شوند. افرادی که نه تنها به فرهنگ سازمان کمک می‌کنند بلکه آن را نیز ترویج می‌دهند و در برابر افراد داخلی و خارجی از سازمان حمایت می‌کنند و وکیل مدافع‌های خوبی می‌شوند.

فرهنگی که موفقیت‌های فردی و تیمی را جشن می‌گیرد و در هر صورت به کارمندان خود اعتبار می‌بخشد. فرهنگی است که نوعی موفقیت را ارائه می‌دهد. این یکی از روش‌های تبدیل کارمندان به وکیل مدافع‌های شرکت است. البته باید در نظر داشت اگر فرهنگ شرکتی به‌درستی پیاده نشود ممکن است نتیجه عکس داشته باشد و کارمندان را به افراد انتقادی تبدیل می‌کند.

دلیل چهارم: فرهنگ سازمانی قوی موجب می‌شود بهترین افراد را حفظ کنید؛

معمولا کارکنانی که احساس کنند عضوی از یک جامعه هستند احتمالا با وجود مشکلات نیز در شرکت شما باقی خواهند ماند. در واقع این همان چیزی است که بیشتر متقاضیان کار در یک شرکت به دنبال آن هستند.
فرهنگ مناسب کسب و کار به بهبود، تعامل و ارائه یک تجربه منحصربه‌فرد به کارمندان کمک می‌کند و باعث می‌شود افراد شرکت بتوانند با یکدیگر و با کار ارتباط بیشتری برقرار کنند. یکی از راه‌های جذب مجری برتر که سازنده فرهنگ طبیعی سازمان هستند استخدام افراد مناسب برای تناسب فرهنگی است.

دلیل پنجم: سازمان را به یک تیم تبدیل می‌کند؛

یک فرهنگ سازمانی موفق، افراد سازمان را گرد هم آورده و آن‌ها را همسو نگه می‌دارد. وقتی فرهنگ شما شفاف باشد، دیدگاه‌های مختلف می‌توانند با هدف مشترک پشت آن جمع شوند. فرهنگ موجود در سازمان انتظاراتی را برای نحوه رفتار و همکاری افراد و عملکرد خوب آن‌ها به‌عنوان یک تیم تعیین می‌کند.
به این ترتیب می‌توان مرزهای بین تیم‌های مختلف سازمانی را شکست، تصمیم‌ گیری را هدایت کرد و به‌طور کلی گردش کار را بهبود بخشید. از طرف دیگر فرهنگ سازمانی سمی، توانایی انجام خلاف این امور را دارد و موجب نابسامانی در سازمان می‌شود.

دلیل ششم: بر عملکرد و رفاه کارکنان تأثیر می‌گذارد؛

گزارش‌ها نشان می‌دهند که فرهنگ هر سازمان تأثیر مستقیمی بر عملکرد و مهم‌تر از آن، رفاه کارکنان سازمان دارد. یک فرهنگ سالم با یافتن تعادل مناسب بر اساس ارزش‌های شرکت به هر دو این زمینه‌ها می‌پردازد.
زمانی که فرهنگ یک سازمان به گونه‌ای باشد که در آن سلامت روحی و جسمی کارکنان خود نادیده گرفته شود تأثیر منفی بر روی عملکرد کارکنان خواهد داشت و هم‌چنین وفاداری کارکنان نسبت به سازمان کاهش خواهد یافت.

"پل بارت" به خوبی این مطلب را خلاصه کرده است: «استراتژی‌های بهزیستی کارکنان این پتانسیل را دارد که مزایای زیادی برای کارمندان و کارفرمایان به ارمغان بیاورد.
این استراتژی‌ها باید به‌صورت فرهنگ در آمده و با روش درست، دلایل درست و در زمان مناسب معرفی شوند. برای تأثیرگذاری مناسب، آن‌ها باید به روشی جامع و متناسب با فرهنگ کسب و کار برای موفقیت توسعه یابند.» این به معنای رفتارهای پشتیبانی حمایتی، گزینه‌های انعطاف‌پذیر کار و فرهنگ آزاد است که به کارمندان اجازه می‌دهد در شکل دادن به محیط کار، صدای خود را به گوش مدیران برسانند.

 انواع فرهنگ سازمانی

کوین و کامرون مدلی با چهار نوع فرهنگ سازمانی در سال 1999 میلادی ارائه کرده‌اند. آن‌ها چهار نوع فرهنگ را مبتنی بر انعطاف پذیری در مقابل ثبات و تمرکز داخلی در مقابل تمرکز خارجی را تعریف کرده‌اند. در ادامه به انواع این فرهنگ‌های سازمانی می‌پردازیم.

1. فرهنگ قبیله‌ای (وظیفه‌ای)

فرهنگ قبیله‌ای ساختاری تقریبا دوستانه دارد. در آن رهبران به‌عنوان مربی عمل می‌کنند و همه برای رسیدن به یک هدف مشترک تلاش می‌کنند. این سازمان از طریق وفاداری و سنّت به‌عنوان یک سازمان وجود دارد و فعالیت می‌کند.
این نوع فرهنگ به افرادی اهمیت می‌دهد که به‌خوبی با هم کار می‌کنند و می‌توانند در سطح شخصی تعامل داشته باشند و برای رسیدن به هدف موردنظر تلاش کنند. این گونه بین مربی و دیگر اعضا رابطه‌ای به وجود می‌آید که باعث افزایش روحیه، کار تیمی و مشارکت می‌شود.
افراد در این‌گونه سازمان‌ها احساس می‌کنند در یک خانواده هستند.

فرهنگ قبیله‌ای یک محیط کاملا مشارکتی به وجود می‌آورد که در آن به هر فردی ارزش داده می‌شود و ارتباطات در اولویت اصلی قرار دارند.
تمرکز این نوع سازمان‌ها بر راهنمایی و کار گروهی است. بدین صورت که غالبا با یک ساختار افقی روبرو هستیم. برای از بین بردن موانع، با یکدیگر مشورت کرده و به نتیجه مطلوب می‌رسند.

مزایا و معایب فرهنگ قبیله‌ای

اینگونه شرکت‌ها معمولا دارای تمرکز داخلی بوده و افراد دارای اختیار بوده و فرهنگ این گونه سازمان‌ها انعطاف پذیر است. این شرکت‌ها عمل‌گرا هستند و از تغییرات استقبال می‌کنند و این گواه بر ماهیت انعطاف پذیر آن‌ها است.
از مزایای این نوع فرهنگ می‌توان به تعامل بالای کارمندان اشاره کرد. به دلیلی محیط سازگار آن، در فرهنگ قبیله‌ای امکان رشد بازار بالا است. به همین دلیل بسیاری از استارت‌آپ‌های امروزی از این نوع فرهنگ استفاده می‌کنند.

این مزایا با نگاه خوش‌بینانه به فرهنگ قبیله‌ای قابل رؤیت است. در حالی‌که از معایب آن می‌توان به رشد دشوار آن به دلیل سبک خانوادگی که دارد اشاره کرد.
هم‌چنین با ساختار رهبری افقی، عملیات روزانه به نظر می‌رسد آشفته و فاقد جهت باشد. با این حال اگر به‌درستی اجرا شود و هیچ‌کس در چنین فرهنگی از اوضاع سوءاستفاده نکند، پیشرفت وجود دارد.

2. فرهنگ سلسله مراتبی (قدرت)

شرکت‌های دارای فرهنگ سلسله مراتبی از ساختار سنّتی پیروی می‌کنند. تمرکز اولیه این نوع فرهنگ بر ساختار و ثبات بوده و دارای تمرکز داخلی هستند. این‌ها شرکت‌هایی هستند که از طریق زنجیره‌ای روشن از فرماندهی و چند ردیف مدیریتی که کارکنان و رهبری را از هم جدا می‌کنند، بر سازمان داخلی تمرکز دارند.
این نوع فرهنگ بسیار فرایند محور بوده و یک محل کار رسمی است. رهبران مانند یک هماهنگ کننده عمل می‌کنند و در رفتار با کارمندان رسمی هستند. فرهنگ سلسله مراتبی روش مشخصی برای انجام کارها دارند که باعث می‌شود پایدار و ریسک پذیر باشند. در این نوع فرهنگ قدرت و نفوذ در رأس سازمان بسیار تثبیت شده است.

مزایای فرهنگ سلسله مراتبی

از مزایای این نوع فرهنگ می‌توان به جهت مشخصی که دارد اشاره کرد. این جهت مشخص به دلیل وجود اولویت‌بندی سازمان‌دهی داخلی است. فرایندهای کاملا مشخصی وجود دارد که اهداف اصلی شرکت را برآورده می‌کنند.

معایب فرهنگ سلسله مراتبی

از معایب اصلی این نوع فرهنگ سازمانی می‌توان به کم شدن خلاقیت و نوآوری اشاره کرد. سختی روابط در فرهنگ سلسله مراتب، فضای کمی برای خلاقیت باقی می‌گذارد. این نوع فرهنگ چون قدرت با شخص رهبر است، لزوما بازخورد کارکنان را تشویق نمی‌کند.

3. فرهنگ بازار

فرهنگ بازار سودآوری را در اولویت قرار می‌دهد. تمرکز اولیه آن بر رقابت و رشد است. دارای ثبات بوده و تمرکز خارجی دارد. همه چیز با در نظر گرفتن نتیجه نهایی ارزیابی می‌شود.
در این نوع فرهنگ سازمانی هر موقعیت دارای هدفی است که با هدف اصلی و بزرگ‌تر شرکت هم‌خوانی دارد. اغلب چندین درجه تفکیک بین کارکنان و نقش‌های رهبری وجود دارد.
این‌ها سازمان‌هایی نتیجه‌گرا هستند که به جای رضایت درونی، بر موفقیت خارجی تمرکز می‌کنند. فرهنگ بازار بر اهمیت دستیابی به سهمیه‌ها، رسیدن به اهداف و نتیجه‌گیری تأکید دارد.

این نوع فرهنگ معمولا برای تلاش‌های رقابتی ارزش قائل است و به دستاوردها پاداش می‌دهد. فرهنگ بازار کارایی بالایی از کارمندان می‌خواهد، اما بازدهی واقعی را نیز برای موفقیت به همراه دارد. این فرهنگ در بین مرکزهای فروش و خرده فروشان بسیار ثمربخش است.

مزایای فرهنگ بازار

از مزایای این نوع فرهنگ سازمانی می‌توان به موفقیت و سودآور بودن اشاره کرد. از آنجا که تمرکز سازمان به خارج از سازمان است و یک هدف اصلی وجود دارد، پس نتیجه تلاش کارمندان است که می‌توانند از آن سود ببرند و اگر تنبلی کنند سودی نخواهند برد.

معایب فرهنگ بازار

از معایب این نوع فرهنگ دشوار بودن عملی کردن هدف برای کارمندان است، زیرا افراد زیادی به هر تصمیم، پروژه و موقعیت در شرکت وابسته هستند.

 4. فرهنگ توسعه‌گرا

فرهنگ توسعه‌گرا ریشه در نوآوری دارد. تمرکز اولیه این نوع فرهنگ سازمانی بر ریسک پذیری و نوآوری است. این نوع فرهنگ دارای انعطاف بالایی است و تمرکز خارجی دارد.
در این نوع ساختار، سازمانی مدرن و پویا وجود دارد که به همه کارکنان، صرف‌نظر از درجه و نقش آن‌ها، انگیزه‌هایی برای مشارکت داده می‌شود.
این نوع سازمان‌ها به فکر توسعه هستند. آن‌ها در تلاش هستند که کارهای نو و جدید را قبل از دیگران شروع کنند و روی این امر نیز ریسک می‌کنند.

فرهنگ توسعه‌گرا به معنای فردی بودن کارکنان است. به این معنا که فکر خلاقانه و ارائه ایده‌های کارمندان را به دیگر امور سازمان ترجیح می‌دهد. از آنجا که این نوع فرهنگ سازمانی در گروه تمرکز و تمایز خارجی قرار می‌گیرد، ایده‌های جدید باید به رشد بازار و موفقیت شرکت گره بخورد.

مزایای فرهنگ توسعه‌گرا

از مزایای این نوع فرهنگ سازمانی می‌توان به تمرکز بر خلاقیت و ایده‌های نو اشاره کرد که توجیهی برای فرصت‌های توسعه حرفه‌ای هستند.

معایب فرهنگ توسعه‌گرا

از معایب آن نیز ریسک بالایی است که دارد. همیشه این احتمال وجود دارد که رقبای جدید موجب آسیب رساندن به تجارت این نوع فرهنگ شوند. با افزایش فشار برای ایجاد ایده‌های جدید، فرهنگ‌های توسعه‌ای می‌توانند باعث رقابت بین کارمندان شوند. درست است که رقابت تا وقتی سالم باشد ایرادی ندارد اما گاهی این رقابت‌ها سمی می‌شوند.

تاثیر فرهنگ سازمانی سالم بر موفقیت کسب و کارها

با توجه به اهمیتی که فرهنگ سازمانی برای موفقیت کسب و کارها دارد، هم‌چنین دنیای دیجیتالی که پیش رو داریم، تعریف فرهنگ سازمانی برای مدیران کار ساده‌ای نیست. عصر دیجیتال به این معنی است که تغییرات به سرعت اتفاق می‌افتند و اگر کسب و کاری نتواند خود را با این تغییرات سازگار کند، در معرض خطر عقب ماندن از رقبا است.

چابکی سازمانی به توانایی یک شرکت در چرخش و تغییر در هنگام نیاز، بدون ایجاد اختلال اساسی در روز، اشاره دارد. یک شرکت چابک در یادگیری و توسعه مداوم سرمایه‌گذاری خواهد کرد. هیچ چیزی فرهنگ سازمانی را برای رهبران مدرن یک شرکت چابک تعریف نمی‌کند.
در اکثر موارد در عصر دیجیتال، ترکیبی از عوامل است که به موفقیت کمک می‌کند. فرهنگ سازمانی در عصر دیجیتال شامل خطوط ارتباطی باز، نگرش ریسک پذیر و چابک، تمرکز اصلی بر مشتری و نیازهای او خواهد بود.

در واقع ممکن است در هر سازمانی فرهنگ‌های متفاوتی وجود داشته باشد. برای مثال افرادی که در بخش‌های دیجیتال مارکتینگ شرکت فعالیت می‌کنند ممکن است فرهنگ متفاوتی از افرادی که در انبار کار می‌کنند، داشته باشند.
به هر حال افراد به‌عنوان یک رهبر مدرن، اگر بتوانند عوامل مختلف در سازمان را متعادل ساخته و یک فرهنگ سازمانی سالم و استراتژیک را پرورش دهند، رشد سازمان خود را در عصر دیجیتال مشاهده خواهند کرد.

در پایان می‌توان گفت...

فرهنگ سازمانی یکی از ابعاد اصلی برای معرفی کسب و کار به مشتریان بوده و از عوامل اصلی موفقیت آن است. اهمیت فرهنگ سازمانی به‌گونه‌ای است که به مرور زمان توسعه و تکامل پیدا می‌کند.
فرهنگ حتی بدون ورود رهبر توسعه می‌یابد، اما در صورت عدم وجود راهنمایی‌های لازم، ممکن است سالم یا مولد نباشد. هنگام توسعه فرهنگ شرکت خود این سه روش اساسی را در ذهن داشته باشید:

  1. ارتباط
  2. شناخت
  3. اقدام

با دنبال کردن این مراحل می‌توانید بهترین کارمندان را به کمک کارلیب استخدام کرده، ارتباط با کارمندان را بهبود بخشیده و اطمینان حاصل کنید که همه اعضای تیم، فرهنگ موجود را عملی می‌کنند و در جهت توسعه فرهنگ گام مثبت برمی‌دارند. توسعه فرهنگ سازمانی به دلیل گسترش ارتباطات مسیر رسیدن به موفقیت و توسعه کسب و کار را آسان می‌کند.

سهیلا حیدریان
۱۱ دیدگاه
در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!

  • مونا صفرزاد
    ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۷

    من به عنوان دانشجوی MBA که خیلی دارم روی موضوعات مدیریت و رفتار سازمانی تحقیق میکنم، خیلی مطالبتون خوبه، ممنون ازتون.

    • فاطمه ولی محمدی
      ۱۵ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۸

      خوشحالیم که مطالب مفید واقع شده براتون.

  • شادی انصاریان
    ۱۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۲:۱۰

    من از این مقاله تون برای پروژه دانشگاهی استفاده کردم
    عالی بود، استادمونم همش میگفت چ کامل

  • محمد شهبازی
    ۰۳ تیر ۱۴۰۲، ۲۰:۲۵

    چه مطلب خوبی

  • حمید مستوفی
    ۰۶ تیر ۱۴۰۲، ۰۸:۲۵

    شما کانال تلگرام هم دارین؟

  • عیسی محمدزاده
    ۰۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۶:۳۰

    بیشتری بنویسین لطفا

  • مسعود مقدم
    ۰۸ تیر ۱۴۰۲، ۱۱:۰۰

    بی نظیر هستید

  • مهدی خسروی
    ۰۸ تیر ۱۴۰۲، ۲۳:۳۵

    بازم درمورد این موضع مطلب بزارین

  • غلامحسین
    ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۱۴:۴۵

    کجا می تونم اطلاعات کاملتری درباره این موضوع پیدا کنم

  • مرتضی قنبری
    ۱۵ تیر ۱۴۰۲، ۲۰:۰۰

    مطلب خوبی بود

  • مصطفی نصیری
    ۱۶ تیر ۱۴۰۲، ۰۴:۴۰

    مثل همیشه عالی و کاربردی