آیا شما جزء افرادی هستید که به ریسک پذیری معروف هستید؟ یا دوست دارید ریسکپذیر باشید و بتوانید کارهایی را که تاکنون تجربه نکردهاید برای بار اول انجام دهید؟
شاید باورتان نشود، اما تمام تکنولوژیهایی که کشف شدهاند توسط افرادی بوده که ترس قدم گذاشتن در راههایی ناشناخته را پذیرفتند، شاید این همان معنای ریسک پذیری باشد. اگر با چالشهای مسیر زندگی خود را همراه نکنید، نمیتوانید چندان به خودتان فرصت پیشرفت دهید.
آنچه شما را به سمت ناشناختهها میبرد همان قدرت ریسک پذیری است.
اگر میخواهید ببینید چقدر ریسکپذیر هستید و تا چه اندازه باید آن را تقویت کنید، در ادامه با ما همراه باشید. ابتدا ریسکپذیری را بررسی میکنیم، محدوده آن را مشخص کرده و در نهایت روشهای برای تقویت آن بیان میکنیم.
ریسک پذیری چیست؟
قبل از هر چیز باید بدانید که ریسک پذیری چیست؟ ساده ترین تعریفی که برای ریسک پذیری میتوان گفت، این است که شما قدم در راهی بگذارید که نمیدانید نتیجه آن چیست؟ چه مسیری را باید طی کنید؟ چه چالشهایی سر راهتان قرار دارد؟
حتی ممکن است تصور کنید در ادامه راه مشکلاتی برای شما به وجود میآید. هنگامیکه قدر در راه ناشناخته ای میگذاریم، در اصل ریسکپذیری را میپذیریم.
انسان به خودی خود تا حدی ریسک پذیر است، اما گاهی اوقات به دلیل ترسهایی که در زندگی وجود دارد و بالا رفتن دامنه ترس فرد، ممکن است این خصوصیت را کنار بگذارد.
هر چند ممکن است بسیاری، ریسک پذیری را در زمینههای مالی و کسب و کار ببینیم. البته بهتر است بدانید که در تمام بخشهای زندگی گاهی اوقات ریسک کردن نیاز است.
ریسکپذیری؛ خصوصیت یا مهارت؟
حال ممکن است از خودتان بپرسید ریسک پذیری یک مهارت محسوب میشود که باید آن را فراگیرید یا جزو خصوصیتهای ذاتی است؟
در اصل تفاوتهایی بین ریسک پذیری و ریسک کردن وجود دارد. گاهی اوقات شرایط زندگی به گونه ای است که مجبور میشویم ریسک کنیم و در عین حال ترس ناشی از این کار به قدری زیاد است که به سختی آن را تحمل کند، اما بهتر است بدانید که یکی از خصوصیاتی است که برخی افراد از کودکی با آن هستند از وقتی که به دنیا میآییم تا حدودی ریسک پذیر هستیم.
پس از مدتی ممکن است به علتهای مختلف آن را کنار بگذاریم یا آن را کم رنگ تر کنیم. اگر این ویژگی نبود، هیچ نوزادی نمیتوانست دنیای ناشناخته اطراف خود را بشناسد و مهارتهای مورد نیاز برای زندگی را در آن فراگیرد.
پس میتوان گفت ریسکپذیری هم یک خصوصیت است که میتوانیم بدو تولد آن را داشته باشیم و هم یک مهارت است که میتوان آن را به مرور زمان فرا گرفت و توسعه داد.
چرا باید ریسکپذیر باشیم؟
بعید است کسی را بتوان پیدا کرد که موفقیت را دوست نداشته باشد و برای به دست آوردن آن تلاش نکند.
شاید در گذشته این امکان وجود داشت که با یک درآمد کارمندی، نیازهای روزمره خود را تامین کرد و از طرف دیگر پسنداز قابل توجهی نیز داشت.
اما به مرور زمان کم کم تورمهای ایجاد شده و بالا رفتن سطح توقع افراد باعث شده که افراد کارمند نیز سعی کنند که یک شغل پردرآمد دیگر برای خود دست و پا کنند.
از این رو نیاز است که برای سرمایه گذاری ریسک پذیر، پا در مسیرهایی بگذاریم که ممکن است نتیجه آنها چندان مشخص نباشد و یا از مسیر طی شده چندان اطلاعی نداشته باشیم.
البته روشهایی برای کسب موفقیت وجود دارد که ممکن است ریسک پذیری کمتری داشته باشد؛ اما به هر حال این را میدانیم که افراد تأثیرگذار در دنیا همیشه جزو گروهی بودند که ریسکپذیری بالایی داشتند. به همین علت تا پا در مسیر ناشناخته نگذاریم، موفقیت خاص و منحصر به فردی را نمیتوانیم به دست آوریم.
چه عواملی مانع ریسک پذیری میشوند؟
همانطور که گفته شد، فرد ابتدایی زندگی ریسک پذیری را در وجود خود دارد؛ اما چه دلایلی وجود دارد که ممکن است این خصوصیات را کنار بگذارد؟ البته برخی افراد نه تنها ریسک پذیر بودن را کنار نمیگذارند، بلکه آن را در خود پرورش میدهند. برخی دیگر به دلایل متعدد آن را در زندگی خود کمرنگ میکنند و جلوی بسیاری از موفقیتهای خود را از این طریق میگیرند. بعضی از این دلایل که رایج تر هستند، در ادامه بررسی شده است.
1. ترس و موجودیت آن
یکی از اولین و مهم ترین عواملی که باعث میشود ریسکپذیری را در کارهایشان به حداقل برسانند، ترس است. ترسیدن مانع بسیاری از کارها میشود.
به خصوص اگر به آن پر و بال بدهیم، روز به روز قدرت بیشتری میگیرد. از این رو به جایی میرسیم که ممکن است برای ساده ترین کارها نیز ترس بر ما غلبه کند. حتی بدون دلیل نیز از اتفاقات آینده هراس داشته باشیم.
2. پایین بودن اعتماد به نفس
خود باوری و اعتماد به نفس، توانایی زیادی به فرد میدهد. هنگامی که میخواهیم برای انجام کاری تلاش کنیم، باید ابتدا در درون خود اطمینان به توانایی خود داشته باشیم.
اعتماد به نفس زمانی معنا میدهد که باید ریسک کنیم. کارهایی که بارها آنها را انجام داده ایم، نیازی به داشتن اعتماد به نفس ندارند و میدانیم که چگونه آن را انجام دهیم. فردی که اعتماد به نفس ندارد، به سختی میتواند خود را در مسیرهای جدید قرار داده و کارهای تازه ای انجام دهد.
3. بی انگیزگی
شور و شوق، اکثر اوقات نقطه مقابل ترس است که باعث میشود فرد به شدت ریسک پذیر شود. افرادی که انگیزه کافی برای انجام دادن کارهایشان را ندارند، معمولا به راحتی کنار میکشند.
همچنین انرژی کافی برای شروع یک کار جدید و دارای ریسک را هم نخواهند داشت. به خصوص در زمینه سرمایهگذاری ریسکپذیر، آنقدر مشتاق نیستند که بتوانند انگیزه کافی را در خود حس کرده و ریسک را به جان بخرند.
4. کوچک بودن محدوده امن
محدوده امن همان بخشی از ذهن است که فرد در آن احساس راحتی میکند و دوست ندارد پا را از آن فراتر بگذارد. تقریبا تمام کارهایی که یک فرد انجام میدهد، در این بخش محدود میشود. دایره امن کاملا تغییر پذیر است.
میتوان این محدوده را گسترش داد یا آن را محدودتر کرد. افرادی که محدوده امن کوچک دارند، معمولا افرادی با ریسکپذیری کمی هستند. حال ممکن است از خود بپرسید، دلیل اهمیت ریسکپذیری چیست؟ و چرا اینقدر به آن اهمیت میدهند؟
چگونه ریسک پذیر شویم؟
ریسکپذیری مهم است زیرا باید بتوانیم در دنیای امروزه از تکنولوژیهایی که با وجود دارد نهایت بهره را ببریم. همینطور خودمان مسیرهای را تعیین کنیم که از آنها درآمد بالا کسب کنیم و زندگی خود را ارتقا دهیم.
اگر فرد ریسکپذیری هستید که چه بهتر، اما در صورتی که جزو افرادی محافظه کار هستید بهتر است کمی ریسکپذیری خود را تقویت کنید. برای این منظور روشهای متعددی وجود دارد که میتوانید از آنها بهره ببرید.
1. اعتماد به نفس خودتان را افزایش دهید؛
همانطور که عنوان شد، یکی از دلایل عدم وجود ریسکپذیری در برخی افراد، کمبود اعتماد به نفس است. پس برای افزایش قدرت ریسکپذیری خود، باید ابتدا اعتماد به نفس تان را پرورش دهید.
میتوانید برای خودتان دفترچه اعتماد به نفس تهیه کنید؛ این دفترچه به گونه ای است که هر روز شما توانمندیهای هر چند کوچک خود را در آن مینویسید.
همچنین دستاوردهای کوچک و بزرگ تان را هم در آن لیست میکنید. بدین صورت میتوانید به مرور زمان متوجه افزایش اعتماد به نفس خود شوید. این روش به شما کمک میکند تا توانمندیهای بی نظیر خود را ببینید و خود را فردی قوی و با مهارت ببینید.
2. ترس را کنار بگذارید؛
ترس نیز یکی از دلایل مهمی بود که ریسکپذیری را کاهش میداد. اگر یک نکته را در نظر داشته باشید، هیچ گاه نمیترسید. بیشتر اتفاقاتی که ما از آن میترسیم اتفاق نمیافتند. همچنین ترس وجود واقعی ندارد و ساخته ذهن انسان است.
یکی از بزرگان میگوید: «سالها بعد بخاطر کارهایی که انجام نداده ای بیشتر ابراز پشیمانی میکنی تا کارهایی که انجام دادهای»
پس بهتر است نترسید و بدانید که بسیاری از ترسهایتان غیر واقعی هستند. اگر بترسید و کارتان را انجام دهید، به مرور زمان متوجه میشوید، دامنه ترسهایتان بسیار کوچک تر شده است.
3. محدوده امن خود را وسعت دهید؛
ترسهای ما معمولا خارج از محدوده امن ما هستند. احتمالا در زندگی عادی خود متوجه میشوید برخی مکانها و زمانها برایتان امنیت به همراه دارند و دوست ندارید پا را از آنها فراتر بگذارید.
به عنوان مثال، حضور در یک جنگل خلوت، در نیمههای شب، خارج از محدوده امن بسیاری از افراد است. این محدوده امن از نظر ذهنی نیز وجود دارد. یعنی ما در ذهن خود تا حدی میتوانیم فکر کنیم و بدون استرس دست به عمل بزنیم. این محدوده امن در هر فردی متفاوت است.
همان تمرینهایی که برای کاهش ترس و مدیریت استرس انجام میدهیم، برای افزایش محدوده امن نیز قابل استفاده است تا بتوان این بخش را وسعت داد. افرادی که ریسکپذیری بالایی دارند، محدوده امن خود را روز به روز گسترده تر میکنند.
4. بترسید اما شروع کنید؛
برای این که ترس از شکست را از خودتان دور کنید، باید با آن مقابله کنید. برای شروع کارهای جدید در هر صورت کمی ترس دارید. همانطور که قبلا هم گفتیم، محدوده امن هر کسی به او این دستور را میدهد که بترسد.
پس ترس یک واکنش طبیعی است، اما باید بدانید که نباید مانع شما شود تا به موفقیت دست یابید و تجربههایی را به دست آورید. پس بترسید ولی باز هم با قدرت شروع کنید. آنگاه میبینید که چقدر راحت ترستان دست از سرتان برمیدارد.
5. از کارهای کوچک شروع کنید؛
اگر میخواهید ریسکپذیری را در خودتان تقویت کنید، باید به خودتان زمان بدهید. کارهایی را که درصد ریسکپذیری کمتری دارند، شروع کنید و پله پله جلو بروید.
قطعا در صورتی که از همان ابتدا شروع به انجام کارهای بزرگ با ریسکهای کلان کنید، نه تنها دلزده میشوید، بلکه ترستان بیشتر خواهد شد.
6. برنامه ریزی کنید؛
سعی کنید در هر کاری برنامه ریزی داشته باشید. اگر برنامه ریزی داشته باشید، میدانید حداقل در چه محدوده ای باید تلاش کنید و چه مسائلی را باید در این مسیر انتظار داشته باشید.
داشتن برنامه به شما کمک میکند تا ترس خود را کمتر کرده و بدانید در هر مرحله چه کارهایی را باید انجام دهید. همچنین تا چه مقدار باید پیشرفت کنید.
داشتن برنامه ریزی باعث میشود تا چارچوب مشخصی برای کارهایتان داشته باشید و ترسهای بزرگ خود را به ترسهای کوچکتر بشکنید. از این رو تحمل کردن آنها به مراتب راحت تر خواهد بود.
7. بدترین موقعیتها را بررسی کنید؛
برای اینکه ریسکپذیری شوید، بدترین موقعیتها را بررسی کنید. به عنوان مثال هنگامی که شروع به انجام کاری میکنید و یا ایده آن را در ذهن دارید به خودتان بگویید، بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟
آنگاه که خودتان را در آن موقعیت قرار میدهید میبینید، مشکل آنقدر بزرگ نیست که قابل حل نباشد، یا نمیتواند شما را زمین بزند. همچنین میتوانید برای مشکلات احتمالی در همان زمان راهحلهایی را هم ارائه دهید.
8. موفقیتهای قبلی خود را به یاد آورید؛
هر کدام از ما در زمانی از زندگی، موفقیتهای داشتیم، که قبل از انجام دادن آنها و رسیدن به نتیجه ممکن است همین ترسها را تجربه میکردیم. بسیاری کارها بودند که فکر میکردیم نمیتوانیم انجام دهیم؛ ولی بعد از انجام دادنشان متوجه شدیم که آنقدرها هم برای ما سخت نبوده است.
این مرور به شما کمک میکند تا یک بار دیگر در ذهن خود ترسها و نابودی آنها را مرور کنید و این بار هم به خودتان بگویید که باز هم میتوانم.
9. انگیزه خود را بالا ببرید؛
قدرت داشتن انگیزه و شوق، آن قدر زیاد است که فرصتی به ما نمیدهد تا به موانع و ترسهایمان توجه کنیم. اگر در حالت عادی شروع به انجام دادن کاری کنید، ممکن است برایتان ترسناک باشد و تصور کنید نمیتوانید آن را انجام دهید؛ اما گاهی اوقات هم آن کار را در زمانی که شور و اشتیاق و انگیزه ای برای انجام آن دارید میتوانید راحت تر انجام دهید. از این رو برای انجام کاری که ریسکپذیری در آن اهمیت دارد انگیزه خود را بالا ببرید.
10. هدف گذاری کنید؛
داشتن هدف باعث میشود تا انگیزه داشته باشد. باید یک هدف برای خود در نظر بگیرید و بدانید که برای چه میخواهید این کار را انجام دهید.
وقتی که هدف دارید در طول مسیر و مشکلات آن به هدف خود فکر میکنید و همین امر سبب میشود تا ذهن شما فرصت بروز ترسهایتان را از دست بدهد.
11. به رسیدن به اهدافتان فکر کنید؛
حال که برای خود هدف گذاری کردهاید، در زمانی که ترس سراغتان میآید، به زیبایی رسیدن به هدف تان فکر کنی. بهتر است این را بدانید که ذهن هر بار نمیتواند به بیش از یک مسئله فکر کند، از این رو زمانی که به هدف خود فکر میکنید، جایی برای ترسیدن در ذهن تان وجود نخواهد داشت. همین عامل سبب میشود که شما به مرور ریسک پذیرتر شوید و همین امر کارهای شما را سامان میدهد.
12. ترس واقعی نیست؛
مسئله دیگری که برای بهبود ریسکپذیری خود باید به آن بپردازید این است که ترس در اصل واقعیت ندارد. ترس زاییده ذهن شماست. اتفاقاتی که ذهن در درون خود مجسم میکند و اکثر آنها را به خودی خود واقعیت ندارند. کافیست کمی منطقی تر به گذشته خود فکر کنید تا متوجه شوید که چه قدر تاکنون به خاطر ترسهای غیر واقعی خود از موفقیتهای تان چشم پوشیده اید.
13. مواقعی که بر ترس خود غلبه کردهای، به یاد آور؛
ترس خود را از بین ببرید! بارها اتفاق افتاده است که از انجام دادن کاری ترسیده اید ولی مجبور بودید اقدام کنید. پس از اینکه کار را به اتمام رسانده اید، متوجه شده اید که هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود نداشت.
بهتر است در هر زمان که این اتفاق میافتد، آن را در دفترچه ای یادداشت کنید و در موارد دیگر که با اختیار خود باید انتخاب کنید به آن برگردید تا متوجه میشوید که در واقع این ترسهای تان نمیتوانند شما را از انجام دادن این کارها، منع کنند.
14. 90 درصد اتفاقاتی که از آنها میترسیم رخ نمیدهند؛
موضوع دیگری که در مورد ترسیدن وجود دارد این است که در اکثر اوقات، اتفاقاتی که به آنها فکر میکنیم هیچ وقت رخ نمیدهند. تجربه خود و اطرافیانمان به وفور این مسئله را ثابت کرده است.
ما همیشه ترسهایی در ذهن خود داریم و اگر آنها را در گوشهای یادداشت کنید و بعدا به آنها برگردیم، میبینیم که اتفاقات ناگواری که در ذهن به آنها میاندیشیدیم، تقریباً هیچ کدام اتفاق نیفتاده اند یا در صورتی که اتفاق افتاده اند توانایی مبارزه و حل آن مشکلات را داشتیم.
15. توکل را از یاد نبرید؛
توکل واژه ای بسیار پر مفهوم است که افراد موفق همیشه از آن بهره میبرند. توکل یعنی میترسید ولی باز هم ادامه میدهید؛ زیرا مطمئنید که یک پشتیبان قوی دارید که در همه حال حاضر و ناظر است و به شما در انجام بهتر کارهای تان کمک میکند.
این را بدانید که خداوند هیچ گاه بنده خود را رها نمیکند. پس با توکل به این پشتیبان محکم و دائمی، ترس را متوقف کنید و راه خود را در جهت درست ادامه دهید.
16. از تجربه دیگران استفاده کنید؛
افراد زیادی هستند که از ابتدا ریسک پذیر نبودند و با تمرینهایی که انجام داد توانستند ریسکپذیری خود را به مراتب بالا ببرند. از این رو میتوانید از تجربه این افراد که موفقیتهای بالایی داشتند استفاده کنید.
همینطور افرادی که در زندگی خود موفق بودند، معمولاً زندگینامه خود را مینویسند آنها از ترسهایی که در ابتدای راه داشتند نیز سخن گفتند. بهتر است که زندگی نامه آنها را بخوانید و از راه و روش آنها نیز الگو برداری کنید.
17. راهکارها به سراغتان میآیند؛
زمانی که به فکر یک سرمایهگذاری ریسک پذیر هستید، این نکته را به یاد داشته باشید که بسیاری اوقات ترس به این دلیل است که شما فکر میکنید، تمام مسیر را نمیدانید.
این مسئله کاملاً طبیعی است. اینکه باید بدانید هنگامی که شروع به حرکت میکنید و قدمهای اولیه را برمیدارید قدمهای بعدی نیز خودشان به سراغتان میآیند. شما به آرامی در مسیر درست راهنمایی میشوید. باید بدانید که راهکارها به سراغتان میآید، فقط باید زودتر شروع کنید.
18. از دیگران کمک بگیرید؛
برای یک سرمایهگذاری ریسکپذیر اکثر اوقات تنها خودتان و انگیزه و تواناییهایتان کفایت نمیکند. برخی اوقات نیاز است تا افراد متخصصی را نیز استخدام کنید. اگر بخواهید همه کارها را خودتان انجام دهید، طبیعتاً نگرانی و ترس شما بیشتر خواهد شد.
پس در زمینههایی که نیاز به تخصص بیشتری دارید آن را به افراد کاردان بسپارید. کسانی را استخدام کنید تا به شما در زمینههایی که مهارت دارند کمک کنند و یک تیم قوی برای انجام کارهای تان داشته باشید.
19. مدیتیشن کنید؛
برای این که بتوانید آرامش بیشتری داشته باشید، مدیتیشن یک راهکار بسیار عالی است. به خصوص در مواقعی که افکار منفی و ترس به سراغتان میآیند، مدیتیشن حتی برای چند دقیقه هم میتواند برایتان بسیار مفید باشد.
سعی کنید به هیچ چیز فکر نکنید یا جملات تاکیدی مثبت را در زمان مدیتیشن خود در ذهن خود مرور کنید. میبینید که سریعتر از آنچه فکرش را میکنید، ترس از شما دور میشود.
آیا همیشه ریسکپذیری مفید است؟!
شخصیت ریسکپذیر، یک خصیصه مثبت است؛ اما باید بدانید که هر چیزی حد و اندازه دارد. در هر کاری نترسیدن جایز نیست. ترس یک هشدار طبیعی است که تا حدودی میتواند مفید نیز باشد.
جاهایی که ارزشهای شخصیتی، عرفی، مالی و... در نظر گرفته میشود نباید خیلی ریسک کنید.
در اصل باید ریسک کردن را بر روی مسائلی بگذارید که از دست دادن آنها به شما لطمه جدی وارد نکند.
به عنوان مثال برای هر سرمایهگذاری که نیاز به ریسک بالایی دارد، همه سرمایه خود را در آن کار وارد نکنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. همچنین برای موقعیت اجتماعی، وقت و... نیز تا حدودی میتوانید هزینه کنید و ریسک آن را بپذیرید.
محتاط، اما ریسکپذیر باشید.
همانطور که گفتیم، ریسکپذیری یکی از خصوصیات بسیار خوب است که اکثر افراد موفق از آن بهره میبرند. برای اینکه بتوانید به موفقیتهای بالاتری برسید، نیاز است پا در مسیرهای بگذارید که ناشناختهاند و نمیدانید نتیجه آنها دقیقا چه میشود.
عدم ریسکپذیری، ناشی از ترس و اعتماد به نفس پایین است. بهتر است تمرینهایی را فرا گیرید و این خصیصه را در درون خود تقویت کنید.
بدانید که اتفاقات همیشه آنگونه که شما فکر میکنید پیش نمیروند. پس باید ترس خود را کمتر کنید، البته گاهی اوقات نمیتوانید کاملا ترس را از بین ببریم؛ ولی باید تمرینهایی در این زمینه انجام دهید.
اگر ایدهای دارید که فکر میکنید میتواند شما را به درآمد بالای برساند و نیاز به سرمایهگذاری دارید، بهتر است برای پیدا کردن افراد متخصص یا سرمایه گذاران مورد نظرتان از سایتهای معتبر در این زمینه بهره ببرید.
ریسک پذیری تو مملکت ما بیشتر از همه جا جواب میده. سرمایه گذاری کنیم یا هر کسب و کاری که میخواهیم راه بندازیم، ریسک بالایی داره چون واقعا از صنایع هیچ حمایتی نمیشه و هیچ چیز قابل پیش بینی نیت
گروه واتساپی هم دارید؟
دستخوش
احسنت عالی بود
واقعا ارزش وقت گذاشتن داشت
دفتر مرکزیتون کجا قرار داره
هزینه مشاورتون چنده؟
مثل همیشه عالی و کاربردی
عاااااااااااالی بود
اکانت اینستا هم دارید؟
خیلی ممنون از توضیحاتون خوبتون