تا به حال برایتان پیش آمده که احساس کنید زندگی شما متعادل نیست؟ و این مسئله برایتان مشکل ساز شده باشد و دائم از خود بپرسید تعادل در زندگی چگونه به وجود میآید؟
در زندگی امروزی که هرکسی مشغلههای فراوانی ذهنش را مشغول کرده و در دریایی متلاطم از کارهای انجام نشده و در دست اقدام غوطه ور است، مهمترین مسئله این است که انسان بتواند در زندگی خود تعادل ایجاد کند و با تعادل در زندگی به موقع به کلیه امور پرداخته و در نهایت احساس آرامش و امنیت خاطر داشته باشد. بنابراین جهت دستیابی به این اهداف خود و هدف گذاری هوشمندانه در زندگی در ابتدا باید بدانیم تعادل در زندگی چیست؟
مفهوم تعادل در زندگی
ریشه کلمه تعادل از مصدر عدل است و معنای آن ایجاد عدالت و همخوانی بین امور مختلف. انسانی که میخواهد تعادل در زندگی را تجربه کند، ابتدا باید بداند که خواستهاش از زندگی چیست؟ و چه هدفی را دنبال میکند و پس از آن برای رسیدن به این هدف طوری برنامه ریزی کند که در مدتی مشخص به آن دست پیدا کند.
بندبازی را تصور کنید که میخواهد با راه رفتن روی یک طناب از نقطهای به نقطه دیگر برسد.
باید برای هر قدمش برنامهای خاص داشته باشد به طوری که فشار روی طناب و وزنی که به دو طرف طناب وارد میشود کاملا دقیق و حساب شده باشد. اگر این بند باز از یک طرف طناب غافل شود و تمرکز خود را بر روی طرف دیگر بگذارد محکوم به سقوط است!
او باید حساب شده قدم بردارد تا بتواند تعادل خود را حفظ کرده و به نقطه مورد نظر برسد. ما نیز در زندگی شرایطی شبیه به این بندباز را داریم. به طور مثال یک طرف طناب بندبازی را کار و فعالیت اقتصادی در نظر میگیریم و طرف دیگر را زندگی شخصی.
کاملا مشخص است که برای رسیدن به هدف خود در زندگی (نقطه مقابل) میبایست هر قدم را با دقت برداریم و حواسمان به هر دو طرف طناب باشد. اگر در طول مسیر به هر یک از دو طرف بیشتر متمایل شویم سرنوشتی به جز سقوط در انتظارمان نخواهد بود. به زبان ساده برای رسیدن به هدف باید بتوانیم تعادل بین کار و زندگی را حفظ کنیم، اما چگونه؟
تعادل بین کار و زندگی
همه ما افرادی را دیده ایم که غرق کار و فعالیت اقتصادی خود هستند و اصطلاحا با کار خود ازدواج کردهاند! این افراد معمولا هیچ وقتی برای خانواده ندارند و تمام روز درگیر کار هستند. وقتی که از این افراد بپرسیم که فکر نمیکنید باید برای خود و خانواده وقت بیشتری بگذارید و تعادل کار و زندگی خود را حفظ کنید در جواب میگویند که همه این فعالیتها را برای حفظ و حراست از خانواده و فراهم کردن آسایش آنها انجام میدهند.
در نقطه مقابل هم افرادی هستند که به کار و فعالیت هیچ اهمیتی نداده و به قول خودشان از زندگی لذت میبرند! اما واقعا راه درست کدام است؟ جواب روشن است: هیچ کدام!!! نه غرق شدن در کار درست است و نه صرفا پرداختن به زندگی و فراموش کردن کار!!! راه درست، ایجاد تعادل در کار و زندگی است.
شاید بگویید با توجه به شرایط اقتصادی موجود چارهای جز پرداختن تمام وقت به کار و فعالیت نیست و انسان راه دیگری جز این ندارد که تمام وقت کار کند و طبیعتاً زمانی برای امور دیگر نمیماندT اما میبینیم که در همین زمان و همین شرایط، افرادی هستند که با برنامه ریزی درست و تعیین هدف واقع بینانه توانستهاند توازن را حفظ کرده و در سایه این تعادل در زندگی، آسایش و راحتی را برای خود و سایر اعضای خانواده به ارمغان بیاورند.
پس بار دیگر تاکید میکنیم که رسیدن به تعادل مقصدی است که راه رسیدن به آن قدم برداشتن در راه برنامه ریزی با گامهایی منطقی و حساب شده است.
اگر با دقت یک شبانه روز از زندگی خود را بررسی کنیم خواهیم دید که در طول این بیست و چهار ساعت زمانهای زیادی را صرف کارهای بی اهمیت یا کم اهمیت کرده ایم که انجام دادن این امور هیچ کمکی به ما نکرده و انجام ندادنشان نیز خللی در زندگی ما وارد نمیکند. (مثالهای بسیار زیادی از این دست امور وجود دارد)
برای رسیدن به تعادل در زندگی باید یاد بگیریم که چطور کارهای خود را به ترتیب اهمیت و تاثیر آنها دسته بندی کنیم و با برنامه ریزی دقیق وقت خود را صرف اموری کنیم که برای رسیدن به هدفمان حیاتی است.
قانون ۸۰ ۲۰ یا اصل پارتو به ما میگوید که ۸۰ درصد نتایج کسب شده نتیجه انجام ۲۰ درصد از کارهایی که انجام میدهیم، است.
در نظر بگیرید که اگر بتوانیم آن دسته از کارهایی که نتیجهای برای ما به بار نمیآورند را از برنامه روزانه مان حذف کنیم چقدر از وقت ما آزاد میشود که میتوانیم در آن به امور مهم زندگی شخصی بپردازیم و تعادل بین کار و زندگی مان ایجاد کنیم! اینکه چگونه زمان را مدیریت کنیم بسیار مهم است.
چگونه تعادل را در کار و زندگی خود برقرار کنیم؟
برای دستیابی به تعادل در کار و زندگی انجام امور زیر بسیار مهم و حیاتی است و در صورتیکه شخص این امور را انجام دهد میتواند طعم شیرین این تعادل را در زندگی خود بچشد.
1. هدف گذاری در زندگی
برای رسیدن به توازن و همچنین ایجاد تعادل بین کار و زندگی ابتدا باید برای هر یک از جنبههای زندگی هدف گذاری کنیم. توجه داشته باشید که برای هدف گذاری میبایست به دو مسئله بسیار مهم دقت کنیم:
اول اینکه هدف واقع بینانه و دست یافتنی باشد و دوم زمان دستیابی به هدف دقیقا مشخص شده باشد. چنین هدف گذاری به ما کمک میکند که تعادل را ایجاد کنیم.
و دوم اینکه برای رسیدن به هدف تعیین شده، برنامه عملیاتی لازم است. با انجام این امور میتوانیم تعادل کار و زندگی خود را حفظ کرده و در هر دو جنبه موفق بود.
تجربه نشان داده است که برخلاف تصور اکثریت، همیشه کسی که زمان بیشتری را به کار و فعالیت اقتصادی اختصاص میدهد لزوما موفق نیست، بلکه درصد موفقیت افرادی که با برنامه ریزی صحیح، زمانی کوتاهتر، اما مفید را به کار اختصاص میدهند، بسیار بیشتر از دیگران است.
زیرا چنین اشخاصی با توجه به زمانی که به وسیله برنامه ریزی و حذف کارهای غیر مهم به دست میآورند، میتوانند وقت بیشتری برای زندگی و خانواده خود گذاشته و با حس رضایت و آرامشی که این تعادل در زندگی به آنها میدهد، با تمرکز بیشتری به کار خود بپردازند.
2. تجزیه و تحلیل دقیق کارها
وقتی انسان تجزیه و تحلیل دقیق و مناسبی از کارهای خود نداشته باشد طبیعی است که در برنامه ریزی برای انجام این کارها دچار مشکل شده و نمیتواند زمان دقیق و مناسبی را برای هر کار تخصیص دهد.
در نتیجه گاه پیش میآید که فرد زمانی بیشتر از آنچه برای انجام یک کار لازم است را صرف میکند و در پایان نیز موفق به انجام کامل آن کار نمیشود.
دلیل این عدم موفقیت نداشتن تجزیه و تحلیل درست از امور است. اگر فرد بتواند تجزیه و تحلیل درست و دقیقی از کارهایی که قصد انجام آنها را دارد داشته باشد، در زمانی بسیار کوتاه تر از دیگران میتواند کار را با موفقیت کامل به پایان برساند.
البته که این تجزیه و تحلیل نیاز به مطالعه و آموزش دیدن دارد، اما زمانی که پس از یادگیری این امر در انجام امور به دست میآید بسیار بیشتر از از زمانی است که صرف یادگیری آن شده و با به دست آوردن این زمان و صرف آن در مسائل زندگی، شخص میتواند به مسائلی که قبلاً وقتی برای انجامشان نداشت برسد و تعادل بین کار و زندگی خود را به دست آورد.
3. ارزش قائل شدن به خود و خانواده
احتمالا اکثرمان مشکلات فراوانی داریم و حل و فصل کردن این مشکلات غالب فکر و ذهن مان را درگیر کرده است.
گاهی فراموش میکنیم که زنده ایم که زندگی کنیم! و در بسیاری از موارد زندگی خود را فدای مسائلی میکنیم که میبایست آنها را فدای کیفیت زندگیمان میکردیم!
همه ما افراد زیادی را میشناسیم که حاضرند تمام دارایی خود را صرف به دست آوردن سلامتیشان کنند و به هر دری میزنند که سلامتی خود را به دست آورند، ما این مسائل را میبینیم و از دیدن آن بسیار غمگین میشویم و از صمیم دل آرزو میکنیم به سلامتی به این افراد برگردد، اما اگر در زندگی خود کمی دقیق شویم خواهیم دید که خود ما در بسیاری از موارد سلامتیمان را خرج میکنیم تا بتوانیم به پول برسیم!
به هیچ عنوان قصد این را نداریم که فعالیت اقتصادی و تلاش برای معیشت را زیر سوال ببریم، اما همانطور که گفتیم مسئله مهم و حیاتی این است که بتوانیم بین کار و زندگی خود تعادل ایجاد کرده و از آن لذت ببریم.
پس باید بدانیم در زندگی هیچ چیزی با ارزشتر از خودمان و عزیزانمان نیست و همه تلاش و کوشش ما این است که بتوانیم شرایط بهتری را در آینده برای خود و عزیزانمان مهیا کنیم.
با ایجاد تعادل، از زندگی خود لذت ببرید.
در یک جمله تعادل بین کار و زندگی یعنی برای به دست آوردن آسایش فردا، آسایشی که همین امروز میتوانیم در کنار عزیزان مان داشته باشیم را از خود و آنها سلب نکنیم، بلکه با هدف گذاری، تجزیه و تحلیل کارها و برنامه ریزی دقیق بتوانیم هم از زندگی لذت ببریم و هم آسایش فردایمان را تضمین کنیم.
نتیجه اینکه راه موفقیت همان طناب بندبازی ست که گذشتن از آن تنها با ایجاد تعادل کار و زندگی میسر است. به امید آنکه همه ما بتوانیم با ایجاد تعادل در کار و زندگی، جهان را به جایی زیباتر از آنچه که هست، تبدیل کنیم.
ایولا
کانال تلگرامی هم دارید ؟
بسیار گویا و شفاف بیان کردید
این موضوع یکی از موضوعات موردعلاقه منه
مثل همیشه عالی و کاربردی
محتوا خوبی بود
مطالب بی نظیر بود
مشاوره آنلاین هم دارید
خیلی عالی بود
من یکی از کاربران دائمی سایت شما هستم
میتونم شماره شما رو داشته باشم؟