همه ما افرادی را در زندگیمان میشناسیم که مانند ابرقهرمانها میتوانند موقعیتهای مختلف را کنترل کنند. این افراد معمولاً در محیطهای کاری و تحصیلی موفق هستند و قدرت ایجاد کردن ارتباطات معنادار را در شرایط مختلف دارند.
احتمالاً شما هم به این فکر کردهاید که راز موفقیت این افراد چیست؟
برای سالها روانشناسان هم با این سؤال درگیر بودهاند و در آخر موفق شدند پاسخ معما را پیدا کنند. هوش هیجانی کلید حل این معما است.
افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند معمولاً میتوانند در محیطهای مختلف و در ارتباط با دیگران عملکرد مناسبی داشته باشند. در این مقاله نگاهی نزدیک به هوش هیجانی میاندازیم و راهکارهایی برای تقویت این ویژگی مفید نیز ارائه میکنیم.
هوش هیجانی (Emotional intelligence) چیست؟
بیایید با یک مثال نگاهی دقیقتر به هوش هیجانی بیندازیم. همگی میدانیم که فضانورد بودن سختترین شغل جهان است. سالانه هزاران متقاضی بر سر به دست آوردن شغل فضانوردی باهم رقابت میکنند. برای به دست آوردن این شغل فرد باید نمرات عالی در زمینههای مختلف درسی داشته باشد. بهطور خلاصه تنها نابغهها شانس این را دارند تا فضانوردی شوند!
"لیزا نوواک" یکی از این نوابغ بود که با نمرات عالی توانسته بود از بهترین دانشگاه جهان فارغالتحصیل شود و در سال 1996 برندهی رقابت شد و بهعنوان فضانورد برگزیده شد، اما چند ماه نگذشته بود که وقتی همسرش به او خیانت کرد، سعی کرد معشوقهی همسرش را بدزدد و به او آسیب بزند.!
این اتفاق باعث شد روانشناسان متوجه شوند داشتن IQ بالا نمیتواند برای داشتن یک زندگی موفق کافی باشد و آنها به فکر افتادند تا مفهوم هوش هیجانی را تعریف کنند.
هوش هیجانی توانایی فهم، استفاده و مدیریت هیجانات فردی به شکل مثبت برای کاهش استرس، داشتن روابط اجتماعی بهتر، همدلی با دیگران، پیروز شدن به چالشها و حل کردن تعارضات است.
داشتن هوش هیجانی بالا به افراد کمک میکند بتوانند روابط خود را گسترش داده، در محیط کار یا محیط تحصیلی موفق شده و به اهداف کوتاه و بلندمدت خود برسند. همچنین داشتن هوش هیجانی به شما کمک میکند با هیجاناتتان ارتباط برقرار کنید، افکارتان را به عمل درآورید و تصمیمات درستی درباره زندگیتان بگیرید.
جنبههای هوش هیجانی (عاطفی)
معمولاً هوش هیجانی چهار جنبه کلی را در بر میگیرد:
1. خودکنترلی:
افراد دارای هوش هیجانی بالا میتوانند هیجانات و رفتارهای تکانهای خود را کنترل کنند، احساساتشان را به شکل مثبت مدیریت کنند، به وظایف خود متعهد باقی بمانند و خود را با موقعیتهای مختلف وقف دهند.
2. خودآگاهی:
هوش بالای هیجانی به شکل توانایی فهم هیجانات شخصی و نحوهای که بر افکار و رفتار تأثیر میگذارد، دیده میشود. این افراد نقاط قوت و ضعف خود را میشناسند و به خودشان باور دارند.
3. آگاهی اجتماعی:
افرادی که دارای EI یا EQ بالا هستند، با دیگران احساس همدلی میکنند. آنها میتوانند هیجانها، نیازها و مشکلات دیگران را بفهمند، از کنار دیگران بودن لذت میبرند و پویایی قدرت در گروهها و سازمانهای مختلف را درک میکنند.
4. مدیریت روابط:
این افراد میدانند چطور یک رابطه معنادار را شکل داده و حفظ کنند، ارتباط واضح و به دور از سوءتفاهم ایجاد کنند، بر دیگران تأثیر بگذارند، عضو یک گروه باشند و تعارضات بین افراد را حل کنند.
اهمیت هوش هیجانی (EQ)
واقعیت این است که افرادی که IQ بالایی دارند، آنهایی نیستند که همیشه زندگی بهتر و شادتری دارند. بنابراین باید متغیر دیگری در میزان موفقیت و شادکامی افراد دخالت داشته باشد.
با وجود اینکه هوش عقلانی یا IQ شما میتواند کمک کند بتوانید مدرک دانشگاهیتان را بگیرید، اما EQ شما است که تعیین میکند چقدر میتوانید در زمان امتحانات و در محیط کاری استرس و هیجانات را مدیریت کنید. بهترین حالت این است که IQ و EQ با یکدیگر عمل کنند.
اگر به دنبال یافتن مسیر شغلی مناسب برای خود هستید، بهتر است تلاش کنید هوش هیجانی خود را بالا ببرید. در مسیر یافتن شغل مناسب، گروه کارلیب میتواند شما را راهنمایی کند.
در وبسایت کارلیب شما آگهیهای استخدام شرکتهای معتبر مختلف را مشاهده میکنید، اما این تمام داستان نیست.
تیم کارلیب با ارائه مطالب بهروز درباره مشاغل مختلف و مهارتهای مناسب برای موفقیت به شما کمک میکند تواناییهای لازم برای محیط کار را پرورش دهید. برای کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت کارلیب به آدرس www.karlib.com مراجعه نمایید.
رایجترین تأثیرات هوش هیجانی در زندگی افراد
برخی از رایجترین تأثیرات هوش هیجانی در زندگی افراد عبارتند از:
1. عملکرد در مدرسه یا محیط کار؛
هوش هیجانی بالا میتواند به شما کمک کند پیچیدگیهای اجتماعی در محیط کار را کنترل کنید، بتوانید دیگران را مدیریت و راهنمایی نمایید و در شغلتان پیشرفت کنید.
در واقع، این روزها میزان هوش هیجانی افراد برای شرکتهای بزرگ در انتخاب کارمندان نقش عمدهای ایفا میکند و سازمانهای مختلفی از شما تست هوش هیجانی میگیرند.
2. سلامت فیزیکی؛
اگر نتوانید هیجاناتتان را مدیریت کنید، احتمالاً مدیریت استرس نیز برایتان بسیار مشکل خواهد بود. استرس زیاد و عدم مدیریت استرس میتواند باعث ایجاد شدن مشکلات سلامتی مختلفی مانند بیماریهای قلبی، بالا رفتن فشارخون و پیری زودرس شود. همچنین استرس ایمنی بدن را تضعیف میکند. بنابراین اولین قدم برای افزایش هوش هیجانی این است که بتوانید هیجاناتتان را تحت کنترل داشته باشید.
3. سلامت روانی؛
هیجانات مهارگسیخته میتوانند موجب تضعیف قوای روانیتان شوند و احتمال ابتلای شما به بیماریهایی مانند افسردگی را بالا ببرند. اگر نتوانید احساساتتان را تحت کنترل درآورید، احتمالاً شکل دادن روابط معنادار برایتان مشکل میشود. این مشکل میتواند باعث شود منزوی شوید و شما را نسبت به اختلالات روانی آسیبپذیر میکند.
4. رابطههای اجتماعی؛
با شناختن هیجانات و دانستن روش کنترل آنها، بهتر میتوانید از مسیری مناسب احساساتتان را نشان دهید. همچنین میتوانید احساسات و عواطف دیگران را نیز درک کنید. این قضیه موجب میشود بتوانید رابطههای اجتماعی بیشتری در محیط کار یا در زندگی شخصی ایجاد کنید.
5. هوش اجتماعی؛
هماهنگ بودن با هیجانات میتواند کارکردی اجتماعی نیز داشته باشد و باعث شود با محیط اطرافتان بهتر کنار بیایید. هوش هیجانی باعث میشود افراد بتوانند دوست را از دشمن تشخیص دهند و شخصیت آرام تر و دوستداشتنیتری داشته باشند.
چهار کلید تقویت هوش هیجانی
خبر خوب این است که میتوان در زندگی مهارت هوش هیجانی را آموخت. با این حال بهتر است بدانید که بین یاد گرفتن تئوری هوش هیجانی و به کار بستن آن در زندگی به شکل عملی تفاوت وجود دارد.
ممکن است در ابتدای کار زمانی که تحتفشار هستید نتوانید از مهارتهایی که آموختهاید استفاده کنید. برای تغییر دادن رفتارهایتان به شکلی که حتی در موقعیتهای پرفشار نیز قابلاستفاده باشند، باید در ابتدا کنترل کردن استرس و اضطراب را یاد بگیرید.
به طور کلی برای تقویت هوش هیجانی، باید بتوانید تواناییهای خود را در هر چهار جنبهی اصلی بهبود ببخشید. در ادامه به روشهای افزایش هوش هیجانی میپردازیم.
1. خود مدیریتی؛
برای استفاده از هوش هیجانی، باید بتوانید از هیجاناتتان برای گرفتن تصمیمهای مختلف استفاده کنید. استرس زیاد میتواند باعث شود کنترل هیجانات از دستتان خارج شده و نتوانید به شکل مناسب واکنش نشان دهید. موقعیتی را که تحتفشار بودهاید به یاد بیاورید.
آیا فکر کردن درست یا گرفتن تصمیم عاقلانه برایتان ساده بود؟ پاسخ این سؤال احتمالاً منفی است. هیجانها اطلاعات مختلفی درباره خودتان و دیگران در اختیار شما قرار میدهند، اما باید بتوانیم میزان هیجان و استرسی که به ما وارد میشود را کنترل کنیم.
2. خودآگاهی؛
کنترل هیجانها و استرس تنها گام اول برای داشتن هوش هیجانی بالا است. روانشناسان عقیده دارند مدل پردازشهایی که ما از هیجانها داریم در سالهای اولیهی زندگیمان شکل میگیرند.
اگر والدین بتوانند احساسات کودک را درک کرده و به آنها احترام بگذارند، کودک میتواند هوش هیجانی بالا را در خود پرورش دهد. از آنجایی که فهمیدن هیجانات و مدل پاسختان میتواند باعث شود بهتر بتوانید عواطف را در سلطهی خود در بیاورید، بهتر است به این جنبهها توجه کنید:
- آیا هیجانات مختلفی میتوانند در یک زمان در شما ایجاد شوند؟
- آیا هیجاناتتان نمود جسمانی نیز دارند؟
- احساساتتان معمولاً چقدر شدید هستند؟
پاسخ به این سؤالات به شما کمک میکند نقشهی عاطفی شخصیتتان را رسم کنید و بر طبق آن بتوانید نکات ضعف را تقویت نمایید. مثلاً اگر میدانید شدت هیجاناتتان زیاد است، بهتر است با خودتان قرار بگذارید تا در چند دقیقهی اولی که هیجان خاصی را تجربه میکنید، هیچ تصمیمی نگیرید تا کمی احساساتتان فروکش کند و بتوانید از قوای شناختیتان استفاده کنید.
توصیه میکنیم مقاله وبلاگی کارلیب با عنوان ذهن آگاهی؛ هنر در لحظه زندگی کردن با کنترل کامل افکار و احساسات را مطالعه بفرمایید.
3. آگاهی اجتماعی؛
آگاهی اجتماعی به شما کمک میکند اجزای غیرکلامی ارتباطات (مانند زبان بدن و حرکات افراد) را در نظر داشته باشید و بر طبق تمام شواهد پاسخ دهید. برای بالا بردن آگاهی اجتماعی، باید توجه کردن را در خود تقویت کنید. اگر حواستان پرت شود، احتمالاً نمیتوانید در مکالمهای که دارید پاسخ مناسب را بدهید.
پس سعی کنید زمانی که با دیگران حرف میزنید، با تمام تمرکزتان در بحث حاضر باشید تا به شکل کامل افراد را بفهمید. با انجام این کار شما میتوانید به اهداف اجتماعیتان دست پیدا کنید.
علاوه بر این، به هیجانات خودتان در طول مکالمات نیز توجه داشته باشید. ما احتمالاً بعضی از نشانهها را بهطور آگاهانه دریافت نمیکنیم اما آنها در سطح ناهشیار دریافت میشوند و ممکن است هیجان خاصی را در شما ایجاد کنند. بنابراین مهم است که علت ایجاد شدن یک حس خاص در وجود خودتان در حین مکالمه را نیز پیدا کنید.
4. مدیریت روابط؛
یکی از رکنهای کلیدی در هوش هیجانی توانایی مدیریت و کنترل روابط است. شما میتوانید با به کار بردن تکنیکهای مختلف، رابطههایتان را تحت کنترل قرار دهید تا بیشترین سود را برایتان داشته باشند:
- توجه داشته باشید که چطور میتوانید از ارتباطات غیرکلامی به نفع خودتان استفاده کنید. ارتباطات غیرکلامی جزئی جداییناپذیر از مکالمات هستند و نمیتوان آنها را حذف کرد. بنابراین سعی کنید این پیامها را در کنترل خودتان بگیرید تا بتوانید روابط بهتری با دیگران شکل دهید.
- از شوخی و خنده برای کم کردن استرس و تنش مکالمات استفاده کنید. خنده باعث میشود سیستم عصبیتان به شکل مجدد تعادل پیدا کند، اضطرابتان را کاهش میدهد، شما را آرام میکند، ذهنتان را تیز میکند و باعث میشود بهتر مکالمه و ارتباط را تحت کنترل داشته باشید.
- به تعارضات بهعنوان بهانهای برای نزدیکتر شدن به دیگران بنگرید. در روابط انسانی تعارضات و مخالفتها همیشه ایجاد میشوند.
دو فرد نمیتوانند همیشه یک نظر، نیاز یا انتظار مشترک داشته باشند، اما تلاش برای حل تعارضات و رسیدن به یک دیدگاه مشترک میتواند بهانهای برای محکم کردن روابط بین فردی باشد.
گروه کارلیب با هدف کمک به افراد برای رسیدن به جایگاه شغلی مورد نظر خود تأسیس شده است. بنابراین علاوه بر مشاهده جدیدترین آگهیهای استخدام شما میتوانید از مطالب مفید وبلاگ کارلیب در زمینههای مختلف من جمله رشد و توسعه فردی، اصول مدیریت کسب و کارها و... استفاده کنید. برای استفاده از خدمات، پیشنهاد میکنیم به وبسایت کارلیب مراجعه نمایید.
سلام. خیلی این مقاله برام جالب بود. قبل از این فرق IQ و EQ رو نمیدونستم اصلا. الان این مقاله رو خوندم دیدم برای موفقیت تو هر کاری فقط IQ مهم نیست و به جرات میشه گفت هوش هیجانی (Emotional intelligence) مهم تره.
هوش هیجانی بالا میتونه به کنترل رفتار ما تو محیط کار و اجتماع کمک کنه. هوش هیجانی به درد مدیران خیلی میخوره برای مدیریت مسائل و پرسنل
مقاله خوبیه به اشتراک میذارمش حتما با همکارام
سلام. خوشحالیم که این مقاله از کارلیب نظر شما رو جلب کرده. توصیه میکنیم مقاله “استفاده از هوش هیجانی (EQ) در محیط کار” رو حتما در وبلاگ کارلیب مطالعه کنید
این مقاله تما مزایای هوش هیجانی و مولفه های اون رو مورد بررسی قرار داده و میگه، صاحبان کسب و کار به دنبال استخدام افراد با هوش هیجانی بالا هستند. چرا که اگر فرد مدارک تحصیلی بالا و مهارتهای زیادی داشته باشد، اما هوش هیجانی پایینی داشته باشد، نمیتواند سازگاری با محیط کار و همکاران خود داشته باشند….
سلام
چقدر خوب در مورد هوش هیجانی توضیح داد. مرسی از کارلیب.
متاسفانه من هوش هیجانی خیلی خیلی کمی دارم و اصلا نمیتونم از این جنبه هوشم استفاده کنم ک همیشه گیج و سردرگمم. میخواستم بدون دورههای آموزشی برای افزایش هوش هیجانی سراغ ندارید؟ که مثلا به صورت ورکشاپ باشه و کسی نظارت داشته باشه به تمرینات و آموزش بده. من در این زمینه داغونم ممنون میشم اگه کمکم کنید
چقد خوبین شما
عاااااااااااالی بود
حساب توییتری هم دارید؟
دمتون گرم
هزینه مشاورتون چنده؟
واقعا ارزش وقت گذاشتن داشت
نویسنده این متن کیه؟
مشاوره آنلاین هم دارید