حتماً تا به حال تجربه کار با مجموعههای مختلف را داشتهاید و میدانید که مهم ترین عامل موفقیت هر مجموعه به مدیریت آن برمیگردد. مدیر بودن و از همه مهمتر یک مدیر موفق بودن کار سادهای نیست. چون اصولاً کسی نیست که بر نحوه کار آنها نظارت داشته باشد و آنها نمیدانند که آیا عملکرد موفقی داشتهاند یا خیر؟!
از طرفی یک مدیر نمیتواند مستقیماً از کارمندانش درباره نحوه مدیریتش سوال بپرسد، اما میتواند نظرسنجی بگذارد و یا حتی به راحتی از بازخورد کارمندان متوجه شود. خیلی از مواقع یک مجموعه بهخاطر عدم مدیریت صحیح، کارمندان با تجربهاش را از دست میدهد و خب ضرر بزرگی برای مجموعه خواهد بود.
فراموش نکنید که یک مدیر موفق تقریباً 80% از برنامهریزی کاری خودش را براساس قابلیتها و تواناییهای کارکنانش و همچنین ارزشهای مجموعهاش انجام میدهد، گرچه همیشه هم اجرا نمیشوند، اما مهم این است که همه برای یک هدف واحد کار میکنند. پس این مدیر است که باید بتواند با مدیریت درست تیمی موفق و با انگیزه بسازد.
به همین دلیل ما میخواهیم در این مقاله از وبلاگ کارلیب به شما نکاتی را آموزش دهیم تا یاد بگیرید "مدیر موفق کیست؟" و "چگونه میتوان مدیر موفقی بود؟"تا اگر مدیریت و رهبری یک تیم را برعهده دارید به راحتی بتوانید عملکردتان را بررسی و ارزیابی نمایید و متوجه شوید تا چه حد موفق عمل کردهاید.
مدیر موفق کیست؟
"برایان تریسی" در پاسخ به این سوال میگوید: «کسی که با عملکرد صحیح و اصولی، بهترین نتایج را برای سازمانش به ارمغان میآورد.»
همچنین او در ادامه میگوید: «مدیر موفق به نحوی از تواناییهای کارکنانش استفاده میکند که آنها نهایت تعلق و تعهد را به سازمان داشته باشند.»
پس اساسیترین رکن موفقیت یک مجموعه به مدیریت آن برمیگردد و مدیر موفق کسی است که با دانش مدیریتی خود، بر اساس سبک جدیدی متناسب با فعالیتهای مجموعهاش کار کند بهطوری که همگی شاهد تحولات و تغییرات مثبت در کل مجموعه شوند.
کسی در این راه موفق است که بهجای استفاده از 99% توان یک نفر، 1% از توانایی چندین کارمند را به کار گیرد یعنی به کارایی و نتیجهای که قرار است بگیرد، فکر کند، آن هم با کمترین خستگی و حتی هزینه، اما آنچه مهم است یک مدیر موفق باید بررسی کند که این نوع سبک تا چه حد مجموعهاش را برای رسیدن به اهداف کمک میکند و آیا اثربخش بوده است یا خیر؟! پس باید بفهمیم چگونه میتوانیم یک مدیر موفق باشیم؟ و اینکه یک مدیر موفق چه ویژگیهایی دارد.
ویژگیهای بارز مدیران موفق
اینکه شما با کارمندانتان به خوبی برخورد میکنید و آنها را راهنمایی میکنید، میتواند شما را به مدیر خوبی تبدیل کند اما برای مدیر موفق بودن، کافی نیست و باید خصوصیات دیگری هم داشته باشید.
این خصوصیات به شما کمک میکند تا خودتان را از نو بسازید، زیرا مدیری که احساس مسئولیت در قبال وظایفش ندارد، نتیجه تمام اقداماتش به شکست میرسد در حالی که یک مدیر موفق تنها هدفش یک تیم موفق و یک نتیجه خوب است، اما خب چنین شخصی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
1. موفقیت مجموعه را سهم همه کارمندان میداند؛
وقتی یک شرکت، سازمان و یا اداره به موفقیتی دست پیدا میکند قطعاً از تلاش تکتک اعضای آن بوده است نه فقط یک نفر، شاید کسی به واسطه مسئولیتی که داشته است،نقش پررنگتری داشته است، اما مهم این است که این موفقیت را دسته جمعی جشن بگیرند.
مهمترین ویژگی که یک مدیر موفق میتواند داشته باشد این است که در توجه به کارمندانش سخاوتمند باشد و آنها را رأس کارش ببیند. یک مدیر مستبد و خودرأی پایان خوبی برای خودش و تیمی که دارد رقم نمیزند.
2. با علاقه کار میکند و نه از سر اجبار؛
هر چقدر شما به انجام یک کار علاقه داشته باشید، اما آن کار با روحیات شما سنخیت نداشته باشد، موفق نخواهید شد. یک مدیر موفق عاشق کارش است و سعی میکند مدام خود را در این زمینه آپدیت نگه دارد و مجموعهاش را مجهز کند. مطمئن باشید این علاقه به کارمندان تان نیز سرایت میکند.
3. اهل مطالعه است؛
آیا این درست است که یک گرافیست مدیریت یک شرکت الکترونیکی را برعهده بگیرد.! قطعاً خیر، هر کاری دانش و تخصص خودش را میطلبد تا با استفاده از آن مهارتهای جدیدی را نیز کسب کند و پایههای مدیریتیاش را تقویت کند. هر چه دانش بیشتری داشته باشید، کارمندان هم بیشتر به شما اعتماد میکنند.
4. آرامش دارد و مضطرب نیست؛
ممکن است بعضی مواقع مشکلی در محیط کار پیش آید که آرامش افراد به هم بریزد، در چنین شرایطی شاید مدیریت مجموعه هم دچار تشویش شود، اما او تنها کسی است که باید شرایط را تحت کنترل بگیرد و آرامش را به محیط برگرداند.
فراموش نکنید به عنوان مدیر, حق ندارید زمانی که فشار بر روی شما است استراحت کنید . توانایی حفظ آرامش و انجام اقدامات لازم برای یک مدیر موفق ضروری است.
5. اهل عمل است؛
یک مدیر موفق در درجه اول باید قوانین و ارزشهایی که برای دیگران تعریف میکند را خودش رعایت کند تا دیگران هم آن را جدی بگیرند. مدیر خوب خودش را از کارمندان جدا نمیبیند و باید بداند هر آنچه که هست برای همه مجموعه خواهد بود. کارمندان وقتی به یک مدیر خوب اعتماد میکنند کهمی دانند شفافیت و درستی ذاتی دارد.
6. خوش بین است و امیدوار؛
آیا شما به عنوان یک مدیر امیدوارانه به آینده نگاه میکنید؟ شرایط سخت و طاقت فرسا همیشه بوده و هست مهم دید ما به آنهاست. یک مدیر موفق هم وظیفه دارد خوش بین باشد و به اطرافیانش روحیه بدهد و کاری کند کارمندانش با تمام سختیها فقط به نتیجه کار فکر کنند.
این ویژگی مدیر، تأثیر زیادی بر فعالیت مجموعه خواهد گذاشت. در واقع نگرش مثبت شما میتواند الهامبخش باشد و کمک کند کارمندان احساس خوبی در مورد انجام کارها داشته باشند.
7. رهبری تیم را به خوبی بلد است؛
یک مدیر موفق باید بداند فقط و فقط به خاطر هدایت مجموعه به این سِمت رسیده است و باید بتواند آن را کنترل کند. او باید تلاش کند تا تیم منسجمی داشته باشد و همگی تحت راهنماییهای او به رشد کاری و فکری برسند.
در نظر داشته باشید برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق باید بتوانید خوب سازماندهی کنید . از پیگیری پروژهها گرفته، تا پیگیری کارمندان و وظایفی که باید انجام دهند، به گونه ای که هدف اصلی کار، اولویت همه شما باشد.
8. انگیزه بالایی دارد؛
مهمترین عامل رسیدن به هدف انگیزه است. یک مدیر موفق و خوب حتماً باید از مسئولیتی که قبول کرده است هدف داشته باشد و همان انگیزهای می شود برای تلاش بیشتر. اگر مدیر نتواند به خودش انگیزه بدهد، نمیتواند به دیگران منتقل کند. خودانگیزی یا تواناییِ انگیزه دادن به خود و پذیرفتن وظایفی که باید انجام دهد، از خصوصیات یک مدیر موفق است.
9. منطقی است؛
منطقی بودن یعنی از هرکس اندازه وظیفهای که به او محول شده است انتظار داشته باشید. قطعاً شما به عنوان مدیر رزومه کارمندتان را خواندهاید و استخدام کردهاید.
پس لطفاً انتظارات منطقی و در حد تواناییهای او داشته باشید. اگر میدانید مثلاً کار کردن با یک نرم افزار خاص میتواند به کیفیت کارش کمک کند برای او آموزش بگذارید. البته قبل از هرچیر به کارمندتان یاد دهید تا با مطالعه دانش خودش را بهروز کند.
10. کیفیت برای او مهمتر از کمیت است؛
به خودتان و کارمندانتان یاد دهید که هوشمندانه کار کردن نتیجه بهتری میدهد تا اینکه سخت کار کنید و دست آخر به آنچه که باید نرسید. نتیجه مهمترین بخش انجام هر کاری است.
سعی کنید روند پیشرفت پروژهها، کارمندان و وظایفشان را پیگیری کنید تا در جریان اموری قرار بگیرید که باید در کسبوکارتان به آنها رسیدگی شود نه اینکه درگیر مسائل حاشیه شوید.
ده ویژگی برتر یک مدیر موفق را با تیم کارلیب بررسی کردیم اما فقط داشتن ویژگیهای بالا کافی است؟ نه. باید تمام این ویژگیها را به کار بگیریم تا بتوانیم به یک مدیر موفق تبدیل شویم.
چگونه یک مدیر موفق باشیم؟
مدیریت یک هنر است و مدیر یک مجموعه هنرمند است. یعنی چه؟ یعنی یک مدیر موفق بودن کار سختی نیست فقط کافی است رازهایی را بدانید و به آنها عمل کنید. میگوییم هنرمند چون باید با ویژگیها، مهارت و توانایی و دانشی که دارد به اداره امور مجموعهاش بپردازد.
اصولی که در ادامه به آنها اشاره میکنیم به شما کمک میکند اگر مدیر یک مجموعه کوچک و یا بزرگ هستید و یا حتی اگر قرار است در آینده مدیر شوید، چگونه به بهترین نحو وظایف خود را انجام دهید و بازخوردهای خوبی را شاهد باشید. در واقع اصول زیر به شما کمک میکند تا خصوصیات یک مدیر خوب را عملی کنید.
اصل اول: افراد متخصص و متعهد را استخدام کنیم؛
یک مدیر موفق نماینده یک مجموعه موفق و کاربلد است. یعنی در درجه اول شما به عنوان مدیر باید به دنبال افراد کاری، متخصص و متعهد باشید و به آنها به چشم یک سرمایه نگاه کنید. کسی که متعهد به کارش باشد، آن را جدی میگیرد و پیشرفت خودش را پیشرفت مجموعه میبیند. سعی کنید برای استخدام افراد، هوش هیجانی آنها را بسنجید.!
همچنین مدیر موفق سعی میکند دانش خود را به روز نگه دارد و تمام تلاشش را به کار گیرد، اما همه اینها به توجهی که از سمت مدیر دریافت میکند، برمیگردد. همه اینها کنار هم، بقا و پیشرفت مجموعه را به دنبال دارد.
اصل دوم: با کارمندان خود همچون یک دوست برخورد کنیم؛
یک مدیر موفق باید خودش را همانند سایر کارمندان بداند. اگر خوب هستید، با تجربه هستید، باهوش هستید و یا هر چه، کارمندان شما هم هستند. پس به دنبال یک ویژگی نباشید تا با استفاده از آن به کارمندان خود زور بگوئید. یادتان باشد شما فقط مسئولیت سنگینتری دارید و این تنها برتری شماست نه چیز دیگری.
اصل سوم: بهترینها را برای کارمندان فراهم کنیم؛
همیشه بهترین گزینهها را انتخاب کنید. از کارمند گرفته تا محیط کار و دانش و تخصص مدیریتی. چرا؟ زیرا همیشه بهترینها و با کیفیتترینها به ما انگیزه میدهند و از طرفی رسیدن به هدف را آسانتر. همه چیز باید با روحیات شما یکی باشد تا بتوانید بهترینها را به کار بگیرید. پس در انتخاب پستهایی که به شما پیشنهاد میشود، دقت کنید.
اصل چهارم: محیط کاری مثبت و انگیزشی ایجاد کنیم؛
یک مدیر موفق مجموعهای را فراهم می کند تا همه کارمندان با هر سمتی از روی علاقه و تعهد به کار حاضر شوند نه اینکه اگر روزی مدیر نباشد، خوشحال از عدم حضور او، نیمی از کارها نصفه رها شوند. شما باید کاری کنید که این حرفهای بودن در کار در وجود همه حتی خودتان هم نهادینه شود و همه به وجود هم افتخار کنند.
اصل پنجم: تشویق کارمندان را فراموش نکنیم؛
تشویق را فراموش نکنید. این در ذات آدمی است که پس از اتمام هرکاری دوست دارد با تأئید طرف مقابلش روبه رو شود که در اینجا بر عهده مدیر است. حتی اگر کاستیای هم وجود داشت باز هم سیاست های تشویقی را فراموش نکنید. از همه مهم تر همواره اهداف و ارزش های مجموعه تان را به آنها یادآوری کنید تا بدانند تلاشی که میکنند بیهوده نیست و چقدر میتوانید مفید باشد.
اصل ششم: روابط عمومی و فن بیان خود را تقویت کنیم؛
به عنوان یک مدیر خوب، سعی کنید روابط عمومی بالایی داشته باشید و فن بیانتان را نیز تقویت کنید. این کار به شما کمک میکند تا ارتباط خوبی با دیگر همکارانتان داشته باشید و بتوانید مفاهیم را به سادگی به آنها منتقل کنید تا مبادا ابهامی پیش آید و در نتیجه کار اثر بگذارد.
علاوه بر آن، شما با این مهارت میتوانید روابط صمیمانتری با کارمندان خود داشته باشید و در کنار حرمتی که برایتان قائل میشوند، محیط خونگرمی داشته باشید. فقط کافی است خود را برتر از آنها نبینید و همیشه برای پیشرفت شغلی، مهارتهای خود را بالا ببرید.
اصل هفتم: راهی برای ایجاد تعامل با کارمندان پیدا کنیم؛
به تفریح و مرخصی هم فکر کنید. بله! درست است برای کارمندانتان مرخصی در نظر بگیرید و یا حتی یک سفر دسته جمعی یکی دو روزه با همکارانتان داشته باشید تا تعامل بینتان افزایش پیدا کند و با روحیات هم بیشتر آشنا شوید.
اصل هشتم: انتقادپذیر باشیم؛
سعی کنید انتقاد پذیر باشید تا کارمندان با شما صادق باشند. یادتان نرود کارمندان از شما الگوبرداری میکنند. پس بهتر است همیشه مطالعه کنید و با پایه و اساس صحبت کنید.
قطعاً یک مدیر به روز و با تجربه، موفق تر از کسی است که بیپایه و اساس صحبت میکند. منظور این نیست که جدی و خشک باشید، نه! اتفاقاً بالعکس شوخ طبع و خوش اخلاق باشید اما محترم. شما هرگونه رفتار کنید، کارمندتان نیز همان گونه رفتار میکند.
اصل نهم: آیندهنگر باشید؛
تمام تلاشتان را بکار گیرید تا وقتی پروژهای به کارمندانتان میسپارید، هر آنچه از تمهیدات اولیه که به کیفیت کار و همینطور حال خوب"شان کمک میکند را فراهم کنید.
این وظیفه شماست که به عنوان یک مدیر موفق، مسائل و مشکلاتی که ممکن است پیش آید را پیش بینی کنید و آمادگی برخورد با آنها را داشته باشید. قطعاً نتیجه خوبی خواهید گرفت.
اصل دهم: ارزیابی عملکرد کارکنان و تجزیه تحلیل امور را فراموش نکنید؛
به عنوان نکته پایانی باید بگوئیم سعی کنید تیمی که با آن کار میکنید را زیر نظر داشته باشید و تجزیه تحلیل کنید. با این کار متوجه خواهید شد که تیمتان در چه زمینهای قوی و در چه زمینهای نیاز به تقویت دارد؟ آیا نیازی به آموزش مهارت خاصی هست یا نه؟ هر کس در چه زمینهای متخصصتر است؟ و... که جواب همه این سوالات به ارتقاء سطح کیفی و کمی کار شما کمک میکند. بنابراین برای افزایش بازدهی کارمندان تمام تلاش خود را بکار بگیرید.
مجموع تمام این اصول و نکاتی که گفتیم، تنها چند نکته از هزاران نکتهای است که به شما کمک میکند، مدیر موفقی باشید. فقط کافی است به آنها عمل کنید و در روابط با کارمندانتان این اصول را به کار گیرید.
با کارلیب؛ مدیر موفقی شوید.
فراموش نکنید که یک مدیر موفق، یک شبه به چنین جایگاهی نرسیده است. تمام آنچه که گفته شد مهارت است و مهارت هم اکتسابی است. شما به راحتی با کمی تکرار و تمرین و استفاده از دیگر مقالات آموزشی وبلاگ کارلیب میتوانید این ترفندهای مدیریتی را یاد بگیرید و به مدیری تبدیل شوید که بهترینها نتایج را برای سازمان خویش، رقم میزند.
دمتون گرم
حرف نداشت👌🏻
چرا اینقد کم؟
چطوری می تونم باهاتون ارتباط بر قرار کنم
این موضوع یکی از موضوعات موردعلاقه منه
شادکام و سلامت باشید
خیلی خوشحالم که هستین
علیرضا جان عالی بود
بازم درمورد این موضع مطلب بزارین
aaaaliii bood
میتونیم توی سایت شما مطلب بنویسیم؟