از نظر فرد کم درآمد، بیزینس من ثروتمند خوش شانس است. از نظر ثروتمند، فرد فقیر تنبل است. با این حال همه آنها نقطه مشترکی به نام "فرصت زندگی کردن" دارند؛ این تصمیم شماست که در جایگاه فقیر باشید یا ثروتمند، اما چه چیزی ما را از تبدیل به بیزینس من موفق شدن باز میدارد؟
اغلب، عدم دانش کافی یا کمبود اعتماد به نفس است که ما را از پیشرفت باز میدارند. این عدم اعتماد به نفس ریشه در شکستی دارد که در زندگی با آن مواجه شدهایم. فرض کنید دانش زیاد و اعتماد به نفس بالا دارید؛ آیا باز هم از حرکت به سمت پیشرفت منصرف میشوید؟ اینجاست که به تاثیر شکست در پیش برد اهدافمان پی میبریم.
بنابراین این تجربههای ناخوشایند است که باعث تغییر دیدگاه و اعتقاد به توانایی برای رسیدن به موفقیت در تقریبا هر چیزی میشود، اما باید بر روی سرمایهای که دارید، تمرکز کنید.! بله، شما داراییهای خود را دست کم میگیرید. بگذارید این طور بگویم:
«فرض کنید کسی برای خرید یک پای شما صد هزار دلار پیشنهاد دهد، آیا آن را قبول میکنید؟ آیا یکی از دستهای خود را به قیمت هزار دلار میفروشید؟ در مورد چشمتان چی؟ پای دیگر؟ یا اعضاء دیگر بدنتان؟
ارزش کل بدن خود را جمع بزرنید، به یک میلیون دلار یا بیشتر خواهید رسید. شاید این اولین بار است که شما پی میبرید که میلیونر هستید.! بدون اینکه هرگز از آن اطلاعی داشته باشید.
نیازی به گفتن نیست که زندگی ارزشمند است، اما شرم آور است که امروزه بسیاری از افراد این داراییها را به هدر میدهند. حقیقت این است، اگر میخواهید بدانید چگونه میتوانید یک بیزینس من فوق العاده موفق باشید، باید با تمام آنچه که به شما داده شده است، برای رسیدن به موفقیت در زندگی، تلاش کنید!
مواردی مانند "خوش شانسی" یا حتی "هوش" در موفقیت هیچ نقشی ندارند؛ اگرچه بسیاری از افراد هنوز به اشتباه از صمیم قلب به شانس اعتقاد دارند. مطمئناً هیچ کس با قاشق نقرهای در دهان خود به دنیا نیامده است، یا در بدو زندگی با "ارتباطات" زیادی پا به زندگی نگذاشته است.!
با ما در این مقاله همراه باشید تا هرآنچه که برای تبدیل شدن به یک بیزینس من موفق نیاز دارید را در اختیار شما بگذاریم. مابهترین راهکارها را پیش روی شما گذاشتهایم و تنها لیستی از نکات مربوط به بازاریابی یا اهمیت شبکههای اجتماعی را برای شما عنوان نکردیم. اگر این انتظارتان است، لطفا دید خود را عوض کنید.! ما توجه شما را به سمت مهمترین داراییهای شما متمرکز میکنیم تا با کمک آنها به یک بیزینس من موفق تبدیل شوید.
در این مقاله به این میپردازیم که بیزینس من کیست؟ چه خصوصیاتی او را تبدیل به یک بیزینس من موفق تبدیل کرده است؟ با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.
بیزینس من (business man) کیست؟
بیزینس مَن شخصی است که در یک شرکت یا سازمان مسئولیت خرید و فروش را بر عهده دارد؛ میتواند شرکت متعلق به خودش باشد و یا آنکه به عنوان کارمند استخدام شده باشد.
در ابتدا از لحاظ لغتی بیزینس مَن (business man) را تعبیر میکنیم. بیزینس من کلمه ای است که به جنسیت اشاره ندارد. بلکه به فردی اشاره دارد که کار تجارت را انجام میدهد.
پس به خانمی که کار تجارت انجام میدهد نیز بیزینس من میگویند، نه بیزیس وومنم! چراکه این کلمه به جنسیت هیچ دلالتی ندارد و فقط به یک تاجر نسبت داده میشود.
در حقیقت بیزینس من به فردی میگویند که برای خرید، فروش و معامله با افراد دیگر در ارتباط هستند. آنها لباسهایی مرتب بر تن دارند و بسیار مودبانه و در سطح بالایی با بقیه افراد رفتار میکنند؛ اما در سطح بین المللی تعریف دیگری که کامل کننده این تعریف است: بیزینس منها با یقه سفیدها در ارتباط هستند. حال ببینیم به چه افرادی یقه سفید میگویند؟
یقه سفیدها چه کسانی هستند؟
اغلب افراد با عموم مردم از کارمند گرفته تا افراد کوچه و بازار در ارتباط هستند. به عنوان مثال کسی که سوپرمارکت دارد با عموم مردم جامعه در ارتباط است، اما یقه سفیدها افرادی هستند که در یک سطح بالاتر از عموم مردم جامعه هستند. یعنی با قشری خاص از جامعه در ارتباط هستند، نه مردم کوچه و بازار!
حال ببینیم که این یقه سفیدها چند دسته شغلی دارند. با ما همراه باشید.
سطوح شغلی بیزینس منها
در مجموع در دو رده شغلی برای این افراد شغل وجود دارد.
1. آنهایی که خرده فروشی انجام میدهند و در تعریف بین المللی در سطح پایینتری قرار دارند.
به عنوان مثال شرکتهای پخشی که محصولات را در حجم تناژ خریداری کرده و به فروشندهها به صورت عمده میفروشند و کاری به مصرفکننده ندارند، جزء دسته خرده فروشی هستند.
2. بیزینس منهایی که محصول را به شرکتها و سایر تامینکنندگان میفروشند یا عمده فروش هستند. این افراد محصولات را در حجم زیاد و قیمت کمتر به فروش میرسانند.
به عنوان مثال کارخانه تولید رب، به قوطی، گوجه، روغن و سایر مواد لازم برای تولید رب نیاز دارد.
این محصولات را باید از طریق بیزینس منهایی که در حجم بالا و قیمت کم عرضه میکنند، تهیه کنند. این تامینکنندگان کارخانه را بیزینس منهای رده بالا میگویند.
چگونه یک "بیزینس من" موفق شویم؟
حال که با بیزینس من و نحوه کار او آشنا شدیم، وقت آن است که نقشه راه یک بیزینس من موفق را معرفی کنیم. سه بخش مهم و موثر در موفقیت یک بیزینس من را بررسی کردهایم.
الف: با ظاهر یک بیزینس من در جامعه حضور یابید؛
1. همیشه لباس رسمی خوبی داشته باشید.
مهمترین ویژگی ظاهری هر بیزینس منی، پوششی برازنده و مناسب است. البته نیازی نیست که خیلی هزینه کنید، بلکه باید هوشمندانه انتخاب کنید. در ادامه موارد مهمی که شما را به انتخاب هوشمندانه میرساند آمده است.
- لباس خود را سرمهای یا خاکستری رنگ انتخاب کنید؛ نه سیاه، زیرا لباس سیاه بیشتر یادآور مراسم عزاداری است.
- دوخت لباس خود را به خیاطی حرفهای بسپارید. چراکه این لباسها اندازه بدن شماست و بسیار در تن برازنده جلوه میکند و به شما ظاهری حرفهای میدهد.
- همیشه لباس خود را متناسب با سایز خود انتخاب کنید.
2. تلفن همراه هوشمند داشته باشید.
امروزه بیشتر افراد تلفن همراه دارند، اما از اینکه حرفهای به نظر برسد، اطمینان حاصل کنید. رنگ موبایل خود را مشکی یا نقرهای انتخاب کنید و از هر چیزی که روی آن جلب توجه کند، خودداری کنید. مثل نورهای رنگارنگ، قابهای رنگی و هرچیزی که شما را غیرحرفهای نشان دهد، اجتناب کنید.
همیشه حواستان باشد که صدای موبایل خود را بلند نکنید که آزار دهنده به نظر برسد. زنگ موبایل نباید بلند باشد و یا صدای موزیک راک داشته باشد. چراکه این نوع صداها باعث آزار مهمانان شما در اتاق انتظار میشوند.
3. ساعت آنالوگ استفاده کنید.
با وجود ساعت موبایلها، شاید به استفاده از ساعتهای مچی کم توجهی شود، اما ساعت از دسته اکسسوریهایی است که نشان دهنده وضعیت مالی شماست و یک بیزینس من موفق باید موقعیت مالی خود را به نمایش بگذارد.
برندهای معروفی مثل رولکس، رادو، اومگا و کارتیر و... از نشانههای ثروت هستند. اگر نمی توانید از این برندهای معروف خریداری کنید، از ساعتهای کلاسیک و خوش ساخت دیگری همانند سیکو، تیمکس و همیلتون و... استفاده کنید. در هر صورت استفاده از ساعت را فراموش نکنید.
4. کفش خود را به دقت انتخاب کنید.
یک جفت کفش متناسب با لباسهایتان میتواند آنها را بیش از پیش در معرض نمایش بگذارد. پس کفش خود را با لباس خود ست کنید و هیچگاه کفش کهنه نپوشید که از ارزش ظاهر شما کم کند.
برخی از کفشهای خود را فقط برای جلسات بپوشید و از پوشیدن آنها در فضاهای بیرون که به آنها آسیب میرساند، خودداری کنید. سعی کنید کفشهایتان همیشه واکس زده باشد و ظاهر حرفهای خود را حفظ کنید.
رنگ کفش خود را میتوانید مشکی انتخاب کنید، اما ست کفش قهوهای تیره یا گردویی با لباس سرمهای یا آبی، میتواند ترکیب زیبایی باشد.
اگر آقا هستید میتوانید کمربند خود را با کفش خود ست کنید. حتی المقدور رنگ کمربند را متناسب با کفش خود انتخاب کنید. سعی کنید کمربند مشکی را با کفش مشکی و کمربند قهوه ای را با کفش قهوه ای بپوشید و اگر خانم هستید، لباس رسمی تیره با کفشهای پاشنه بلند را انتخاب کنید.
5. کیف دستی با اندازه و جنس مناسب به دست گیرید.
کیف دستی هم همانند ساعت مچی، یک اکسسوری محسوب میشود. این کیف در کنار کاربردی بودن، تصویر مناسبی از شما به فرد مقابل منتقل خواهد کرد.
میتوانید اسناد و مدارک خود را در آن حمل کنید. هیچگاه از کوله پشتی استفاده نکنید که ظاهری نوجوانی و چروک به شما میدهد. اگر امنیت کیف برایتان اهمیت ندارد، میتوانید به جای کیف های فلزی و گرافیتی از کیف های چرمی استفاده کنید.
6. برای داشتن ظاهری مرتب، وقت بگذارید.
همیشه صورتی تمیز و اصلاح شده و مرتب داشته باشید. نیاز نیست. اگر آقا هستید، حتما لازم نیست شش تیغه باشید؛ بلکه اگر ته ریش مرتبی نگه دارید، کافیست. پوستتان را همیشه تمیز کنید و موهای بینی و گوش خود را بگیرید. موهای سرتان نیز فراموش نشود. همیشه به آنها سروسامان دهید.
ب: اعتماد به نفس داشته باشید؛
7. نوع رفتار شما نشاندهنده اعتماد به نفس شماست.
اعتماد به نفس تصویری موفق از شما میسازد. زبان بدن، حالات چهره، نحوه صحبت کردن و مهارتهای اجتماعی شما نشان دهنده میزان اعتماد به نفس شماست. آشنایی با زبان بدن و کاربرد آن در مذاکرات و مصاحبه شغلی میتواند بسیار کمک کننده باشد.
بیزینس من موفق بودن به معنای این است که شما یاد گرفتهاید که تصمیم را براساس شواهد و اعتماد به خِرد خود بگیرید. توانایی اطمینان و اعتقاد به خود نشان دهنده اعتماد به نفس شماست. افراد دوست دارند که رهبران مطمئن را دنبال کنند و به آنها اعتماد میکنند.
زمانی که به مهارتهای شخصی خود اطمینان دارید تا حدی از درد عدم اطمینان و عدم تصمیمگیری درست رها میشوید. هر زمان که حس عدم اطمینان به خود سراغتان آمد، به یاد داشته باشید که چقدر تجربه و دانش دارید.
درخواست کمک در مواقع ضروری یا مراجعه به مشاور برای مشکلی اشکالی ندارد، اما باید یاد بگیرید که به خودتان و قضاوت خود اعتماد کنید بدون اینکه از دیگران کمک بگیرند.
8. ژست مناسب را تمرین کنید.
نحوه ایستادن و نشستن شما میتواند بیانگر کنترل، اعتماد به نفس و صلاحیت شما باشد. اگر در ایستادن عادات بدی دارید حتما برای ترک آنها اقدام و نحوه صحیح ایستادن را تمرین کنید.
قوز نکنید، همیشه ستون فقرات شما صاف باشد. زمانی که قوز میکنید، عدم اعتماد به نفس را به طرف مقابل منتقل میکنید.
علاوه بر این سرشانههای خود را به عقب بکشید و سینهتان همیشه صاف باشد. این ژست نه تنها نمایانگر اعتماد به نفس شما خواهد بود، بلکه باعث میشود بدون ترس در مقابل دیگران صحبت کنید.
همیشه چانه خود را بالا نگه دارید. نگاه کردن به پایین میتواند شما را خجالتی و گریزان از جمع نشان دهد. شما باید تصویری راحت و بی شیله پیله در ذهن مخاطب خود بسازید که با نگاه پایین، این تصویر را خراب میکنید.
9. همیشه لبخند بزنید.
لبخندزدن باعث میشود که تصویری دوستانه و صمیمی در ذهن مخاطب خود بسازید. این ویژگیها برای تبدیل شده به یک بیزینس من موفق، لازم است. غمگین یا عصبانی بودن باعث میشود دیگران را از خود دور کنید.
داشتن چهره خشمگین و یا حتی غمگین، ساخت روابط کلیدی را برای شما دشوار خواهد ساخت. بنابراین باید از چهره خود آگاه برخوردار باشید و بدانید در موقعیتهای مختلف (زمان جلسه و...) چطور رفتار کنید.
اگر عصبانی یا منفیگرا هستید، باید این عادات را ترک کنید. در این صورت نه تنها روحیه شما بهتر میشود بلکه روابطتان با دیگران نیز صمیمیتر خواهد شد. این را بدانید که زمانی به دیگران لبخند میزنید، آنها نیز به شما لبخند میزنند.
10. با مخاطب خود تماس چشمی برقرار کنید.
زمانی که در حال مکالمه هستید، به چشمان شخص مقابل نگاه کنید. این باعث میشود که حس کند به دقت به او گوش میدهید. این کار باعث میشود که به شما اعتماد کند و در او حس آرامش بوجود میآید. به نحوی که میتواند راحتتر تمام حرف و فکر خود را برای شما بازگو کند.
حتما تماس چشمی را تمرین کنید. این کار را از مکالمات روزانه خود شروع کنید. اگر خواستید از تماس چشمی صرف نظر کنید، فقط لازم است که به مزیت های آن را به یاد بیاورید. تماس چشمی اگر با لبخند و تایید باشد اصلا شبیه به زل زدن نخواهد بود.
11. تکنیکهای زبان بدن را بشناسید.
زبان بدن تاثیر زیادی بر روی روابط شما دارد. برای یک بار هم شده زمان ایستادن یا نشستن، دست و پای خود را در هم جمع نکنید.
این رفتار باعث میشود که مخاطب احساس کند که آماده شنیدن حرفههایش نیستید.
اگر کف دست شما در زمان مکالمه دیده شود، باعث ایجاد حس صداقت میشود. همیشه کمر خود را صاف و سرخود را مستقیم، نه خیلی عمودی و نه خیلی کج، نگه دارید. همچنین شانههای خود را شل نگه دارید تا در ژستی مناسب بتوانید صحبت کنید.
12. از کلمات محاورهای و عامیانه استفاده نکنید.
زبان حرفهای به معنای استفاده از کلمات پیچیده و یا خودپسندانه نیست. بلکه منظور استفاده از زبان تیم شما است. هیچگاه عامیانه و نابخردانه صحبت نکنید. کلمات توهین آمیز به کار نبرید و ایدهها و نظرات دیگران را مسخره نکنید. همیشه این جمله طلایی را در ذهن داشته باشید که "اگر نمیتوانید خوب حرف بزنید، پس نیازی نیست حرف بزنید.!"
زمانی که شما در یک رویداد هستید و میخواهید با سایر بیزینس منها صحبت کنید، حتما باید اصطلاحات مربوط به آن صنعت را بدانید. این مورد در ارتباط برقرار کردن با دیگران به شما کمک میکند.
این را به خاطر داشته باشید که هیچگاه به زبان عامیانه و دوستانه با بیزینس منهای دیگر صحبت نکنید. استفاده از این کلمات باعث میشود که سخنان شما جذاب تر شده و از طرفی اعتماد به نفس شما را نیز بالا میبرد.
13. تماس فیزیکی را دست کم نگیرید.
همیشه باید به حریم شخصی دیگران احترام بگذارید. اما راههایی وجود دارد که میتوان با دیگران در کنار حفظ احترام با آنها تماس فیزیکی داشت، تا حس اعتماد به نفس و دلگرمی را به آنها منتقل کند.
دست دادن یکی از راههای برقراری تماس فیزیکی است. همیشه محکم و مودبانه دست بدهید. باید دست طرف مقابل را محکم و با اعتماد به نفس بگیرید.
این یک رمز موفقیت در دنیای بیزینس است. دست دادن شل و بی حس، ضعف و عدم اطمینان را نشان میدهد. اگر میخواهید از همکاری قدر دانی کنید و یا در زمان احوال پرسی با کسی که از قبل با او آشنایی دارید و هم را خوب میشناسید، میتوانید با دست خود به آرامی به کمرش ضربه بزنید.
زمانی که رفتار بیزینس منها را در یک محیط غیررسمی نیز مشاهده کنید، متوجه میشوید که ضربه به کمر در میان آنها مشترک است. البته با تمام تفاسیر، قبل از تماس فیزیکی حتما به عکس العمل او در زمان صحبت کردن، توجه کنید. شاید دوست نداشته باشند که لمس شوند. پس مراقب باشید.!
14. برون گرا باشید و رفتاری اجتماعی داشته باشید.
بسیاری از بیزینس منهای موفق درون گرا هستند. یعنی ترجیح میدهند که تنها باشند و خجالتی، تا در یک رویداد شرکت کنند و معاشرت داشته باشند، اما باید بدانید که شما باید رفتاری اجتماعی داشته باشید.
تمرین کنید تا به غریبهها نزدیک شوید و با آنها گفتگو کنید. چراکه باعث میشود که به این کار مشتاقتر شوید و میل به گفتگو با آنها داشته باشید. شما میتوانید در زمان مکالمه با پرسیدن سوال، گفتگو را رهبری کنید. نترسید! کمی شوخ طبع باشید، اما زمان مناسب را برای این کار انتخاب کنید و از شوخیهای بی ادبانه، جنسیتی و نژادی قطعا دوری کنید.
پ: مهارتهای لازم برای بیزینس من شدن را تقویت کنید؛
15. مسئولیتپذیری خود را به دیگران ثابت کنید.
برای آنکه فرد مناسبی برای بیزینس باشید باید صادق و مسئولیتپذیر باشید. باید همیشه به موقع به قولهای خود عمل کنید. در این صورت است که صداقت و مسئولیت پذیری شما ثابت میشود.
همیشه سر وقت در جلسات حاضر باشید و سر وقت تماس بگیرید. همیشه به یاد داشته باشید که هیچ کس به افراد خبر چین و شایعهساز اعتماد نمیکند، پس از این کار پرهیز کنید.
16. جاه طلب باشید.
همه بیزینس منهای موفق، جاه طلب هستند. جاه طلبی مسیری بالقوه در جهت رسیدن موفقیت است. این ویژگی باعث میشود که با اشتیاق و انگیزه کار کنید و خود را به موفقیت نزدیک کنید. همچنین این خصوصیت اعتماد به نفس شما را نیز بالا میبرد.
برای ایجاد حس جاه طلبی میتوانید به زندگی ایده آل خود فکر کنید. تصور آکنید آنچه را که میخواهید. آیا خود را یک بیزینس من موفق میبینید؟ آیا خود را در حال خدمت رساندن به صدها نفر میبینید؟ داشتن تصویری شفاف از زندگی آیده آل شما میتواند انگیزهای قوی به شما بدهد تا تصویر ذهنی خود را به واقعیت تبدیل کنید.
17. اهداف اصلی خود را مشخص کنید.
جاه طلبی با خیالپردازی فرق دارد.! جاه طلب فردی است که هدف دارد و توانایی رسیدن به هدف را نیز دارد. او میتواند رویای خود را با تواناییها و ایدههای خود به واقعیت تبدیل کند و از آنها کسب درآمد کند.
یک بیزینس من موفق، ایده پرداز قوی است که میتواند ایده را به واقعیت تبدیل کند. در اصل این کار بخش مهم کار یک بیزینس من است.
باید از هوشمندانه بودن اهداف خود اطمینان حاصل کنید. یعنی باید اهداف شما خاص، قابل دستیابی، قابل تشخیص و مناسب باشد. آشنایی با هدف گذاری smartو نحوه دستیابی به اهداف فردی و حرفهای در این زمینه کمککننده خواهد بود. بنابراین اگر هدف شما این است که یک بیزینس سطح بالا داشت باشید، باید با تلاش کنید به آن دست یابید، پس آغاز کنید.
مثلا اول هدف شما این باشد که خودتان سرپرست تیم باشید. سپس بیزینس من سطح بالا شدن را هدف قرار دهید. برای واضحتر شدن مثالی را بیان میکنیم. دو هدف در زیر آمده است، کدام یک از اینها بیشتر قابل انجام است؟
- من میخواهم یک بیزینس من موفق شوم.
- من با راهاندازی و توسعه کسب و کار خود مشکلی از مخاطبانم حل کند، میتوانم به یک بیزینس من موفق تبدیل شوم.
قطعا جواب شما دومی است، درست است؟
وقتی بتوانید هدف خود را به روشنی بیان و تجسم کنید، احتمال دستیابی به آن بیشتر میشود. زمانی که از یک بیزینس من موفق میپرسید هدفش چیست، او میتواند با جزئیات کامل به شما بگوید که برای رسیدن به چه کاری، تلاش میکند.
18. روابط قوی و پایدار بسازید.
باید بدانید که رکن اصلی بیزینس، روابط است. شما با رابطه میتوانید مشتریان جدید، شغلهای جدید، بیزینس منهای جدید را بشناسید و روابط خود را در جهت پیشرفت شغلی گسترده کنید.
برای تمرین شروع یک گفتگو برای ساخت روابط، میتوانید از سوالاتی مثل "چه چیزی باعث شد که به اینجا بیاید؟"
حتی میتوان راه ساده تر "احوال شما چطور است" هم شروع خوبی برای مکالمه باشد. در زمان گفتگو شنونده خوبی باشید. زیرا هم مخاطب خود را بهتر میشناسید و هم طرف مقابل حس مهم بودن میکند.
19. ترس خود را کنار بگذارید.
ترس باعث میشود که نگذارد کاری انجام دهید. بیزینس منها باید وقتی فرصت خوبی پیش رویشان گذاشته میشود و یا حتی اشتباهی میکنند، سریع تغییر وضعیت داده و از آن استفاده کنند.
با حمل ترس روی شانه خود، شما یک بیزینس من موفق نخواهید بود. به عنوان یک بیزینس من، اگر بگذارید ترس راهنمای شما باشد، قادر به شنیدن واقعیت های اطراف خود نخواهید بود، از کارهای دیسک دار خواهید ترسید و تصمیمات شما را تحت تأثیر احساسات قرار میگیرد.
اگر راههایی برای کاهش و مدیریت ترس خود پیدا کنید، یک بیزینس من بسیار موفق تر خواهید بود. نکته بسیار خوب که به غلبه بر ترس به عنوان یک بیزینس من کمک میکند، انجام تمرینات اعتماد به نفس است. لازم است که چند لحظه از شب وقت بگذارید و به تصمیماتی که آن روز گرفته اید، فکر کنید تا نتیجهگیری درستی داشته باشید.
هر روز فکر کردن در مورد تصمیماتی که گرفتهاید، به نفع شما، سایرین و بیزینس شما خواهد بود. از طرفی به شما کمک میکند تا به سرعت اعتماد به نفس خود را تقویت کرده و ترس شما را نیز کاهش میدهد.
20. زمان خود را مدیریت کنید.
برای رسیدن به موفقیت نیاز است که سخت کار کنید و برنامهریزی منسجمی داشته باشید. در این برنامه باید کارهای خود را براساس الویت بچینید.
معمولا کارهایی که باید انجام دهید بیشتر از زمانی است که دارید. پس باید توانایی نه گفتن داشته باشید. پس بهتر است تکنیکهای برنامه ریزی روزانه را فرا بگیرید.
اگر در حال کار روی پروژه بزرگی هستید و از شما میخواهند در پروژه کوچک دیگری نیز مشارکت داشته باشید، باید بتوانید نه بگویید تا از بوجود آمدن اختلال در پروژه بزرگ خود جلوگیری کنید. پس با مدیریت زمان و الویتبندی کارها میتوانید بر روی اهداف خود متمرکز شوید.
با توسعه مهارتهای فردی و اجتماعی خود به یک "بیزینس من" موفق تبدیل شوید.
یک شبه نمیتوان یک بیزینس من (business man) موفق شد. یک شبه موفق شدن افسانهای بیش نیست. همان طور که در این مقاله خواندیم، باید مهارتهای زیادی را بیاموزید تا بتوانید از صفر شروع کرده و به موفقیت دست یابید.
مسیر تبدیل شدن به یک بیزینس من موفق را با دانستن مشکلات و چالشهایش آغاز کنید. رسیدن به موفقیت کار سادهای نیست؛ اگر بدانید شکست چگونه باعث موفقیت میشود؟ و به نکاتی که در این مقاله مطرح شده عمل کنید قطعا بیزینس منی موفق خواهید شد.
توصیه کارلیب به شما که میخواهید به یک بیزنس من موفق تبدیل شوید این است که کمی زمان بگذارید و مهارتهای فردی و اجتماعی خود را توسعه دهید.
اطلاعات خیلی عالی بود و خیلی کامل بودند حقیقتا راهکارهای شایسته و در دسترس به اشتراک گذاشتید از لطف شما سپاسگزارم
خیلی سایت خوبی دارین
بیشتری بنویسین لطفا
میشه مطلب رو توی وبلاگ خودم بزارم؟
مطلب خوبی بود همکار گرامی
علیرضا جان عالی بود
یه سوال داشتم مشاوره حضوری هم دارید
چطوری می تونم باهاتون ارتباط بر قرار کنم
مرسی
دمتون گرم
کانال تلگرامی هم دارید ؟