اصول مدیریت کسب و کار

مدیریت پروژه چابک و نقش آن در تغییرات ساختاری سازمان‌ها

علی‌رغم هیاهوی صنعت در موردِ نیاز به چابکی در اقتصاد امروز، بسیاری از صنایع همچنان از روش‌های سنتی برای مدیریت پروژه‌ استفاده می‌كنند، پروژه‌هایی كه چابكی را در مشاغل اصلی خود فراهم کرده‌اند. اکنون شرکت‌ها نیز باید کارهای خود را به‌سرعت انجام دهند به همین دلیل نیاز به مدیریت پروژه چابک، امری غیرقابل‌اجتناب است.
تمایل مصرف‌کنندگان به‌سرعت، رفتارهای تجاری را دگرگون کرده است. اگر شرکتی نتواند به‌سرعت به نیاز بازار پاسخ دهد، این نیاز در جاهای دیگر، شاید خارج از اقتصاد محلی برآورده خواهد شد.
مدیران پروژه، کارشناس کنترل پروژه و برنامه‌‌ریزی‌ها که منجر به ابتکار عمل‌ می‌شوند، باید این فشارهای تجاری را درک کرده و به آن به‌عنوان یک فرصت نگاه کنند و آماده باشند تا فرایندهای خود را متناسب با آن سازگار کنند تا چابک‌تر باشند و چابکی سازمانی رو در دستورکار خود قرار دهند.
همان‌طور که می‌دانید مدیریت پروژه چابک در دنیای متغیر امروز امر بسیار مهمی است. به همین جهت در این مقاله ابتدا تعریف مختصری از چابکی شده سپس به مفهوم مدیریت پروژه چابک پرداخته شده است. در ادامه نیز با نحوه کار، مزایا و معایب، وظایف و ویژگی‌ها و انواع آن، همچنین نقش آن در تغییرات ساختاری سازمان‌ها آشنا می‌شوید.

چابکی چیست؟

کلمه چابکی از کلمه لاتین "agere" گرفته‌شده که به معنای رانندگی و عمل کردن بوده، همچنین به معنای احساس مالکیت و توانایی هدایت امری به جلو است؛ بنابراین با تغییر سریع جهت و شکل که توسط فضای کسب و کار امروز درخواست می‌شود، ارتباط دارد.
به‌علاوه این تعریف به «داشتن شخصیتی سریع و قابل‌انعطاف» نیز اشاره دارد. البته می‌توانید با خواندن مقاله چابکی سازمانی از وبلاگ کارلیب، اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید. در این مقاله بحث پیرامون مدیریت پروژه چابک است پس در ادامه به مفهوم آن می‌پردازیم.

مفهوم مدیریت پروژه چابک

مدیریت پروژه چابک چیست؟

مدیریت پروژه چابک (Agile Project Management) با نام اختصاری APM شناخته می‌شود. "APM" یک رویکرد تکراری برای برنامه‌ریزی و هدایت فرایندهای پروژه است که آن را به چرخه‌های کوچک‌تری تقسیم می‌کند که اسپرینت یا تکرار نامیده می‌شوند.
مزیت اصلی شروع کار با مدیر پروژه چابک توانایی آن در پاسخگویی به موضوعاتی است که در طول پروژه به وجود می‌آیند. ایجاد یک تغییر لازم در یک پروژه در زمان مناسب می‌تواند باعث صرفه‌جویی در منابع شود. در نهایت به تحویل یک پروژه موفق در زمان مقرر و در حد بودجه کمک کند.

روش مدیریت پروژه چابک، پروژه‌ها را به قطعات کوچک تقسیم می‌کند طوری که در جلسات کاری که از مرحله طراحی اولیه تا آزمایش و تضمین کیفیت (QA) اجرا شده، تکمیل می‌شوند. این جلسات را اغلب اسپرینت می‌نامند.
اسپرینت‌ها معمولاً کوتاه هستند. این برنامه انتشار مداوم، این امکان را برای تیم‌ها فراهم می‌کند تا نشان دهند که این بخش‌ها موفق هستند و در غیر این صورت، به‌سرعت معایب را برطرف می‌کنند. اعتقاد این است که این امر به کاهش احتمال خرابی‌های بزرگ کمک می‌کند؛ زیرا در طول چرخه عمر پروژه بهبود مستمر وجود دارد.

پروژه‌های تجاری امروز احتمالاً دارای درجه بالایی از ناشناخته‌ها و عدم اطمینان در ارتباط با آن‌ها هستند، به‌ویژه هنگامی‌که در اقتصاد جهانی مشاهده می‌شوند. تنها پس از آغاز توسعه محصول، مشتری متوجه می‌شود آنچه را كه موردنیاز بوده است دقیقاً همان چیزی نیست كه درخواست كرده است.
هزینه‌های مشاغل و مصرف‌کنندگان برای این رفتار بسیار زیاد است وقتی پروژه‌ها با برنامه‌های از دست رفته و هزینه‌های اضافی به‌طور رضایت‌بخشی به اتمام نرسند. روشی که با واقعیت تغییر مداوم سروکار دارد باید شامل کشف و یادگیری در طول چرخه عمر پروژه باشد. این رویکرد مدیریت پروژه چابک است.

عملکرد مدیریت پروژه چابک

تیم‌های چابک بازخورد سریع، سازگاری مداوم و بهترین شیوه‌های کیفیت را در تکرارهای خود ایجاد می‌کنند. آن‌ها شیوه‌هایی مانند استقرار مداوم (CD) و یکپارچه‌سازی مداوم (CI) را با استفاده از فناوری که مراحل تسریع در انتشار و استفاده از محصولات را به‌طور خودکار انجام می‌دهد، اتخاذ می‌کنند.
علاوه بر این، مدیریت پروژه چابک از تیم‌ها می‌خواهد که هنگام کار خود، زمان و هزینه را به‌طور مداوم ارزیابی کنند. آن‌ها برای اندازه‌گیری کار خود به‌جای نمودارهای گانت و نقاط عطف پروژه برای ردیابی پیشرفت از نمودارهای سرعت استفاده می‌کنند.

"APM" یا مدیریت پروژه چابک، نیازی به حضور یا مشارکت مدیر پروژه ندارد. اگرچه یک مدیر پروژه تحت روش‌های سنتی تحویل پروژه، مانند مدل آبشار (که در آن موقعیت بودجه، پرسنل، محدوده پروژه، کیفیت، الزامات و سایر عناصر اصلی را مدیریت می‌کند) برای موفقیت ضروری است، اما نقش مدیر پروژه تحت APM بین اعضای تیم توزیع شده است.
با توجه به تغییر کار از مدیران پروژه به تیم‌های چابک، مدیریت پروژه چابک از اعضای تیم می‌خواهد که بدانند چگونه در این چارچوب جدید کار کنند. آن‌ها باید بتوانند در یک تیم کاری با یکدیگر و همچنین با کاربران همکاری کنند. آن‌ها باید بتوانند به‌خوبی ارتباط برقرار کنند تا پروژه‌ها را در مسیر خود قرار دهند. باید در انجام اقدامات مناسب در زمان مناسب احساس راحتی کنند تا همگام با برنامه‌های مولد باشند.

مزایا و معایب مدیریت پروژه چابک

مدافعان مدیریت پروژه چابک می‌گویند این روش مزایای بی‌شماری دارد. این موارد شامل:

  1. استقرار سریع راه‌حل‌ها
  2. استفاده کارآمدتر از منابع
  3. انعطاف‌پذیری بیشتر
  4. انطباق‌پذیری بیشتر با نیازها
  5. تشخیص سریع مشکلات و در نتیجه رفع سریع‌تر آنها
  6. افزایش تعامل با کاربران و در نتیجه برآوردن نیازها با محصولات بهتر

با این وجود اشکالات بالقوه‌ای نیز وجود دارد که عبارتند از:

  • تمایل به خارج شدن از مسیر پروژه‌ها
  • کمبود مستندات و نتایج کمتر قابل پیش‌بینی

از آنجا که مدیریت چابک به توانایی تصمیم‌گیری سریع متکی است، برای سازمان‌هایی که تمایل به تجزیه و تحلیل مسائل برای مدت زمان طولانی‌تری قبل از اقدام دارند، یا برای کسانی که تصمیمات مدیریتی را به‌صورت کمیته و شورایی می‌گیرند، مناسب نیست.

نقش مدیریت پروژه چابک در تغییرات ساختاری سازمان‌ها

مدیریت پروژه به روش چابک نقش مدیریت پروژه به روش سنّتی را تغییر می‌دهد. در روش سنّتی هر فردی جایگاه ویژه خود را دارد در حالی که در روش مدیریت پروژه چابک همه افراد درگیر پروژه می‌شوند.

معمولاً مدیران سنتی پروژه مسئولیت زیادی را به عهده می‌گیرند. آن‌ها مسئول مدیریت دامنه، هزینه، کیفیت، پرسنل، ارتباطات، ریسک، خرید و موارد دیگر هستند. مدیریت چابک پروژه اغلب مدیر سنتی پروژه را در موقعیت دشواری قرار می‌دهد.
به‌عنوان مثال به وی گفته می‌شود که تصمیمات مبادله در مورد دامنه و برنامه را اتخاذ کند و بداند که اگر یک پروژه ضعیف پیش رود، یک مدیر فروش محصول یا مشتری ممکن است این تصمیمات را حدس بزند.

آنچه در مورد این الگوی جدید چابک وجود دارد این است که بسیاری از این وظایف، مانند تعیین تکلیف و تصمیمات روزمره پروژه، به تیمی برمی‌گردند که به آن تعلق دارند. مسئولیت معامله دامنه و برنامه به عهده صاحب محصول است. مدیریت کیفیت به مسئولیت مشترک بین تیم، صاحب محصول و Scrum Master تبدیل می‌شود. سایر وظایف سنتی نیز بین نقش‌های چابک مدیریت پروژه تیم توزیع می‌شوند.

5 ویژگی مدیریت پروژه چابک

همان‌طور که قبلا گفته شد در هسته اصلی مدیریت پروژه چابک کلمه «چابکی» به معنای «تحرک، چابکی» و همچنین در کلمه لاتین "agere" به معنای «در حرکت باشید» نهفته است.
این نشان‌دهنده توانایی حرکت چیزی به جلو به روشی سریع است که امکان تغییر جهت آسان را فراهم می‌کند؛ بنابراین مدیریت پروژه چابک پنج وظیفه و ویژگی اساسی دارد که عناصر سازنده فرآیند چابک را تشکیل می‌دهند. با توجه به اینکه مدیریت پروژه به روش چابک متفاوت از مدیریت پروژه سنّتی است می‌توان گفت شرح وظایف و ویژگی‌های آن با یکدیگر ادغام می‌شوند.

1. شفافیت؛

یکی از موضوعات اصلی مدیریت پروژه چابک درک مشترک فرآیند (از جمله تعریف انجام‌شده) در بین همه طرف‌های ذی‌ربط است. این امر خواستار افزایش شفافیت در نحوه کار و برقراری ارتباط تیم‌ها است.

مدیر پروژه چابک باید محیطی را فراهم کند که کارکنان آشکارا به ادغام اطلاعاتی بپردازند و پیشرفت کار را به اشتراک بگذارند. این امر به همه این امکان را می‌دهد که بفهمند دیگر همکاران هم‌رده چه کاری انجام می‌دهند و چگونه این کار را انجام می‌دهند. این امر به‌نوبه خود مکالمه را در مورد چگونگی انجام بهتر آن امکان‌پذیر می‌کند. علاوه بر این اعضای تیم تشویق می‌شوند تا آزادانه ایده‌ها و چالش‌های خود را به اشتراک بگذارند بدون اینکه احساس نگرانی کنند که وضعیت آن‌ها را در پروژه به خطر بیفتد. در نتیجه رویکرد چابک در مدیریت پروژه ایجاد یک محیط وحدت است که در آن تیم‌ها اشتباهات خود را دارند و در مجموع برای حل آن‌ها تلاش می‌کنند.

2. تمرکز بر مشتری؛

در نقل‌قول معروف توسط کارآفرین معروف دیو مک کلور آمده است که «مشتریان به راه‌حل شما اهمیتی نمی‌دهند. آن‌ها به مشکلات خود اهمیت می‌دهند.»
به عبارت دیگر، حتی اگر بهترین راه‌حل در دنیا را داشته باشید در صورتی که مشتریان شما نبینند چگونه به آن‌ها کمک می‌کند تا مشکل خود را حل کنند، آن‌ها تمایلی به استفاده از آن نخواهند داشت.
به همین دلیل ویژگی و وظیفه مدیریت پروژه چابک تمرکز بر اطمینان از درک دقیق نیازهای مشتری از طریق همکاری مداوم است.

هدف این است که مشتریان نه تنها آنچه را که درخواست کرده‌اند بلکه آنچه را که نیاز دارند فراهم کنیم.
این یک چالش مشترک در یک محیط کار دانش محور است زیرا وقتی کار عملاً نامرئی است، مشخصات آن به‌راحتی قابل‌درک نیست؛ بنابراین حلقه‌های بازخورد مکرر در چرخه حیات تحویل پروژه چابک وجود دارد که به‌عنوان ایست بازرسی عمل می‌کند تا مشتریان بتوانند ببینند «آنچه فکر می‌کردند و می‌خواهند» عملی شده است. این امر به توسعه دانش جدید و کشف راه‌حل‌های نوآورانه ممکن کمک می‌کند.
همچنین از طریق همکاری مکرر مشتری، مدیر پروژه به روش چابک قصد دارد کارایی بیشتری را برای پروژه‌ها به ارمغان بیاورد. یکی از راه‌های دستیابی به اهداف، کاهش دوباره‌کاری گسترده در پروژه است که باعث اتلاف گسترده زمان و منابع می‌شود. در نتیجه پروژه‌ها با داشتن مدیر چابک از زمان تولید پایین‌تری برخوردار بوده و هزینه‌های تأخیر کم به همراه دارند پس محصول نهایی یا خدمات را برای مشتری نهایی ارزان‌تر می‌کنند.

3. تطبیق‌پذیری؛

ایده اصلی دیگر در مدیریت پروژه چابک این است که تیم‌ها بتوانند با توجه به ایست‌های بازرسی ذکر شده، بهترین پاسخ را به تغییرات بدهند. وظیفه مدیریت به روش چابک ارسال مکرر ارزش به مشتری نهایی است تا تیم‌ها بتوانند بازخورد سریع را مستقیماً از بازار جمع کنند. به همین دلیل به‌جای تولید یک کار بزرگ، چابکی روی یک رویکرد تکراری متمرکز است که وقفه در پروژه‌های تیم می‌افتد. قسمت‌های کوچکی از آن‌ها را به‌طور مداوم تحویل می‌دهند و در عین حال انعطاف‌پذیری را برای کارهای باقیمانده حفظ می‌کنند.

هدف این است اطمینان حاصل شود که آنچه در حال انجام است با کاربر نهایی در کنار چرخه عمر توسعه چابک هماهنگ شده است. در نتیجه مدیر چابک به کمک کارکنان قادر خواهند بود هرگونه تغییر نیاز مشتری در اوایل فرآیند را جلب کنند. به‌سرعت با شرایط جدید سازگار شوند و از تأخیر قابل‌توجهی در تحویل نهایی پروژه جلوگیری کنند.

4. حس مالکیت؛

ویژگی و وظیفه دیگر مدیریت پروژه به روش چابکی ایجاد احساس مالکیت در تیم‌ها است که به رهبری مؤثرتر کمک می‌کند. به‌عنوان مثال در مدیریت پروژه سنّتی تمام اطلاعات از طریق یک مدیر پروژه اختصاصی که وظایف را به اعضای مختلف تیم اختصاص می‌دهد، انجام می‌شود. به دلیل افزایش احتمال از دست رفتن برخی از اطلاعات، این امر می‌تواند بی‌اثر باشد.
در مقابل، مدیریت پروژه چابک در پروژه‌های چابک بخش عمده‌ای از روند تصمیم ‌گیری را به اعضای تیم می‌سپارد. در واقع آن‌ها نزدیک‌ترین افراد به جزئیات فنی کار هستند؛ بنابراین کاملاً منطقی است که آن‌ها را فعالانه در فرایندهای برنامه‌ریزی بگنجانید و به آن‌ها اجازه دهید تصمیم بگیرند که چگونه وظایف خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند.

سرانجام اعضای تیم به‌جای اینکه منتظر بمانند که «رئیس» بگوید چه کاری انجام شود، بر اساس درک خود به همکاری و یافتن راه‌حل برای مشکلات تشویق می‌شوند. مدیر چابک این‌گونه یک محیط مالکیت مشترک ایجاد می‌کند که به تیم‌ها انگیزه می‌دهد و آن‌ها را قادر می‌سازد تا در کار خود کارایی بیشتری داشته باشند. در نتیجه آن‌ها به بهترین روش ممکن در تکمیل موفقیت‌آمیز پروژه مشارکت خواهند کرد. به‌نوبه خود رهبری مؤثرتر می‌شود زیرا تمرکز آن‌ها به سمت مدیریت کاری (نه کارمندان) منحرف می‌شود که سود کسب و کار را ایجاد می‌کند؛ بنابراین رهبران موفق چابک، اهداف مشترکی را با اعضای تیم خود تعیین کرده، با بهینه‌سازی جریان کار به رفع موانع کمک می‌کنند، منابع لازم را فراهم کرده و یادگیری مشترک را تشویق می‌کنند.

5. پیشرفت مداوم؛

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌ها و وظایف مدیریت پروژه چابک این است که محیطی را برای بهبود مستمر ایجاد کند. تیم‌ها بجای یک جلسه بزرگ «درس آموخته‌شده» در ابتدای کار، مرتباً در کنار توسعه پروژه درگیر چرخه‌های یادگیری مکرر می‌شوند. این تضمین می‌کند درحالی‌که پروژه چابک همچنان در حرکت است، پیشرفت‌های اساسی در فرآیند اتفاق بیفتد.
این امر می‌تواند به ارائه موفقیت‌آمیز راه‌حل نهایی به مشتریان نهایی کمک کند. با این حال در محیطی که کار نامرئی به نظر می‌رسد و اغلب تغییراتی رخ می‌دهد، تنها تکیه بر یادگیری سازمانی ثابت برای موفقیت در تحویل پروژه چابک بی‌تأثیر است.
بعلاوه با تجزیه کار به کالاهای تحویل‌پذیر کوچک، آن‌ها به‌طور مداوم برای بررسی و بازخورد به مشتریان تحویل داده می‌شوند. این امر همچنین به بهبود مستمر یک محصول یا خدمت با هدف در نظر گرفتن سازگاری کامل آن با مشتری هدف، کمک می‌کند.

روش‌های مدیریت پروژه چابک

همان‌طور که چابکی در ابتدای قرن بیست و یکم به یک موضوع داغ تبدیل شد، بسیاری از چارچوب‌ها از افزایش تبلیغات استفاده کرده و به‌سرعت مشهور شدند (مانند اسکرام، SAFe و...).
با این حال بسیاری از شرکت‌ها که به دنبال چابکی واقعی در تجارت هستند، دریافتند که چارچوب‌ها و چابکی‌های تجویز شده، موارد متضادی هستند. به همین دلیل است که امروزه بسیاری از سازمان‌ها به‌جای اتخاذ چارچوب‌های کاملاً تجویزی، به دنبال روش‌های مدیریت پروژه چابک نابی هستند که گردش کاری پایدار را ایجاد و پشتیبانی کرده و فرآیندها را متناسب با نیازهای خود تنظیم می‌کند. پس گاهی می‌توان چند روش مختلف مدیریت پروژه چابک را نیز با هم ادغام کرد و یک روش متناسب با پروژه ارائه کرد. در ادامه به چند روش مهم و معروف مدیر پروژه چابک می‌پردازیم.

1. کانبان (Kanban)؛

کانبان روشی است که یک دهه پیش فرموله شده است. این برنامه بر تغییرات تکاملی و بهبود روند مداوم تمرکز دارد. این روش شامل شش عمل اصلی است:

  1. کار را تجسم کنید؛
  2. کار در حال انجام را محدود کنید؛
  3. مدیریت جریان؛
  4. مدیریت جریان سیاست‌های فرایند را صریح کنید؛
  5. حلقه‌های بازخورد را پیاده‌سازی کنید؛
  6. بهبود مشارکت؛

تیم‌ها کار خود را روی یک صفحه Kanban تجسم می‌کنند که به‌عنوان یک مرکز اطلاعاتی اصلی است و همه وظایف باید در آن قرار گیرد. این امکان را برای افراد فراهم می‌کند تا هنگام کار بر روی پروژه‌های مختلف، بسیار سریع‌تر تبادل اطلاعات کرده و به‌طور مؤثرتری همکاری کنند.
در چابکی کانبان، یک صفحه Kanban به ستون‌هایی تقسیم می‌شود که مراحل مختلف گردش کار را نشان می‌دهد. این به مدیریت پروژه چابک و تیم‌های پروژه کمک می‌کند تا کارها را بسیار بهتر سازمان‌دهی و مدیریت کنند، پروژه‌های مختلف را ردیابی کرده و نمای بهتری از روند کار داشته باشند.

از طرف دیگر، همه ما می‌دانیم که پروژه‌ها، تیم‌ها و افراد منحصربه‌فرد هستند. تیم‌های مختلف دارای مهارت، سطح تجربه و تخصص متفاوتی هستند. پروژه‌های مختلف ممکن است دامنه، بودجه و غیره متفاوت داشته باشند. به همین دلیل است که کانبان پیشنهاد می‌کند شما باید کاری که اکنون انجام می‌دهید را شروع کرده و به‌تدریج رشد کنید. کانبان به دلیل اینکه تغییر شدیدی ایجاد نمی‌کند و انقلابی به وجود نمی‌آورد به یکی از سازگارترین روش‌های مدیریت‌پروژه چابک تبدیل شده است. در واقع کانبان توسط هر تیمی در سازمان شما، از IT گرفته تا بازاریابی، قابل‌استفاده است. دلیل اصلی این است که کانبان:

اول: به روندها و نقش‌های فعلی احترام می‌گذارد؛

دوم: نیاز به تغییرات انقلابی ندارد، اما تغییرات تحولی ایجاد می‌کند.

2. اسکرام (Scrum)؛

اسکرام

بسیاری بر این باورند که اسکرام یک روش چابک است؛ اما در واقع یک چارچوب تجویز شده و یک رویکرد تکراری است که از فواصل زمانی محدود استفاده می‌کند و پروژه‌ها را به دوره‌های ثابت موسوم به دو سرعت تقسیم می‌کند.
هدف اصلی حمایت از تیم‌ها برای تولید مولد و خلاقانه محصولات با بالاترین ارزش ممکن است. سه نقش تغییرناپذیر وجود دارد:

  1. صاحب محصول؛
  2. اسکرام مستر(رهبر)؛
  3. تیم؛

صاحب محصول نماینده مشتریان و سایر سهامداران است. وی لیست کارهای اولویت‌بندی شده از همه موارد کار موردنیاز محصول را سازمان‌دهی و مدیریت می‌کند. برخی معتقد هستند این فرد همان مدیریت پروژه چابک را بر عهده دارد.
از طرف دیگر، اسکرام مستر یک رهبر خدمتگزار در تیم است و به همه کمک می‌کند تا قوانین را به‌درستی درک و اعمال کنند. از پس‌زمینه محصول، موارد کار انتخاب می‌شوند و تا زمان رسیدن به ظرفیت کامل، به قسمت عقب افتاده اسپرینت منتقل می‌شوند. یک تیم، سازمان دهنده کار خود را در طول Sprint انجام می‌دهد. ممکن است به‌عنوان پروژه‌هایی با طول ثابت بیش از یک ماه در نظر گرفته شود. چهار رویداد مهم در اسکرام وجود دارد:

  1. برنامه‌ریزی سرعت؛
  2. توقف روزانه؛
  3. نقد و بررسی سرعت؛
  4. بازخورد گذشته؛

جالب اینجاست که در مقاله اصلی و اولیه که چارچوب اسکرام را نشان می‌دهد و بعدها با نام راهنمای Scrum منتشر شد، نویسندگان هرگز به استفاده از صفحه کار اشاره نکرده‌اند. با این حال، امروزه می‌توانید مشاهده کنید که همه تیم‌ها یا سازمان‌ها هنگام استفاده اسکرام از یک تابلوی وظیفه استفاده می‌کنند که این یک عمل قرض گرفته‌شده از کانبان است. از این گذشته، هیئت‌مدیره شفافیت را افزایش می‌دهند و از مقادیر مدیر پروژه چابک پشتیبانی می‌کنند.

3. اسکرام‌بان (Scrumban)؛

با محبوبیت روزافزون کانبان، برخی از افراد جامعه چابک، فرصتی را برای توسعه روشی دیدند که حرکت به جلو برای تیم‌های اسکرام و تمرکز بر بهبود مستمر و تغییرات تکاملی را آسان می‌کند. این‌گونه است که اسکرامبان جهت مدیریت پروژه چابک متولد شد.
یک واقعیت جالب این است که 81٪ از استادان اسکرام از کانبان همراه با اسکرام استفاده می‌کنند. "Scrumban" فلسفه و اعمال Kanban را می‌گیرد، آن‌ها را در بالای Scrum قرار می‌دهد و برخی از قوانین را حذف می‌کند.
بیایید ببینیم اسکرامبان از کانبان چه می‌گیرد. کار را تجسم کنید.

محدود کردن کار در حال انجام (WIP):

در کانبان محدود کردن WIP تغییردهنده بازی است. اسکرامبان این تمرین را انجام می‌دهد و با موفقیت به کار می‌برد زیرا باعث می‌شود تیم‌ها بتوانند روی کار خود تمرکز کنند.

گسترش هیئت‌مدیره:

به‌عبارت‌دیگر، ستون‌های بیشتری به صفحه اضافه کنید. این برای کانبان معمولی است و راهی عالی برای تجسم مراحل مختلف کار در صفحه است.

اولویت‌بندی:

این بسیار ساده است. شما کارت‌ها را در ستون (To Do) سفارش می‌دهید و یک قانون ساده وجود دارد:
«مواردی که رأس قرار دارند، مهم‌ترین هستند.» با در نظر گرفتن این قانون، تیم شروع به انجام هریک از کارت‌ها می‌کند.

برآورد توقف:

احتمالاً اینجاست که اسکرامبان با اسکرام تقلب می‌کند. چرا؟ اسکرامبان بیان می‌کند نیازی به تخمین کار نیست. از طرفی هر فعالیتی که به نتیجه ارزش‌افزوده ندهد، ضایعات محسوب می‌شود. از این نظر، تخمین زدن فعالیتی بیهوده است. به همین دلیل است که در اسکرامبان، جلسات برنامه‌ریزی نسبتاً کوتاه هستند و به‌جای برآورد، بر اولویت‌بندی متمرکز هستند.

برنامه‌ریزی در صورت تقاضا:

این یکی از تفاوت‌های اصلی بین Scrum و Scrumban است.Scrumban برنامه‌ریزی Sprint را در شکل اولیه خود حذف می‌کند. به‌عبارت‌دیگر تیم مواردی از کارهای عقب‌مانده را بیرون می‌کشد تا زمانی که خالی شود.

آیا آماده مدیریت پروژه چابک هستید؟

فضای کسب و کار جهانی امروز به چابک بودن مشاغل نیاز دارد. در نهایت، تصمیم‌گیری برای پذیرفتن مدیریت پروژه چابک توسط رقبا انجام می‌شود. پس شما نیز بجنبید. بیایید اطمینان حاصل کنیم که با داشتن توانایی پیش‌بینی چگونگی تولید محصولات قابل تحویل در اجزای قابل‌استفاده، به‌صورت فزاینده در بازه‌های زمانی کوتاه، آماده شویم.
باید بتوانیم پروژه‌ها را با انعطاف‌پذیری و قاطعیت برنامه‌ریزی و اجرا کنیم و سریع واکنش نشان دهیم. باید بتوانیم ایستگاه‌های بازرسی دوره‌ای ایجاد کنیم. دانستن اینكه سازمان مزیت برخی از محصولات كامل شده را دارد (نه فقط یك مجموعه مستندات).
بیش از هر زمان دیگر، مشاغل خواستار این هستند که پروژه‌ها را به‌صورت چابک، سازگار و خلاق اجرا کنند. شما چطور؟ آیا ما آماده هستید؟ آیا تیم‌های شما آماده هستند؟

کارلیب می‌تواند برای مدیریت پروژه چابک شما، یک استاد اسکرام خوب معرفی کند و این امر را با آزمون‌های استخدام حرفه‌ای که برگزار می‌کند، به مرحله انجام می‌رساند. کافیست آگهی استخدام خود را در وبسایت کاریابی و استخدام آنلاین کارلیب درج کنید.
همچنین اگر صاحب کسب و کاری هستید و تجربه مدیریت پروژه چابک را دارید؛ در انتهای همین مقاله و در قسمت نوشتن دیدگاه‌ها، تجارب خود را با ما و سایر کاربران کارلیب در میان بگذارید.

 

 

سهیلا حیدریان
۱۱ دیدگاه
در بحث‌‌ پیرامون این مقاله شرکت کنید!

  • مرتضی زاهدی
    ۰۳ تیر ۱۴۰۲، ۱۴:۴۵

    بازم درمورد این موضع مطلب بزارین

  • عبدالحسین میری
    ۰۴ تیر ۱۴۰۲، ۱۱:۳۵

    دمتون گرم

  • ایمان کلانتری
    ۰۵ تیر ۱۴۰۲، ۱۱:۵۰

    دفتر مرکزیتون کجا قرار داره

  • حمیدرضا مدنی
    ۰۵ تیر ۱۴۰۲، ۱۴:۰۰

    مطلب خوبی بود همکار گرامی

  • حسینعلی شمس
    ۰۵ تیر ۱۴۰۲، ۱۸:۱۵

    Awli bood

  • سیدعلی رسولی
    ۰۶ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۰۵

    این مطلب حرف نداشت

  • یعقوب کاکاوند
    ۰۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۱:۱۵

    حساب توییتری هم دارید؟

  • حامد خسروی
    ۰۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۳۵

    منابع این مطلب کجاست؟

  • بهرام فرهادی
    ۰۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۱۰

    من یکی از کاربران دائمی سایت شما هستم

  • محمدتقی ذولفقاری
    ۰۸ تیر ۱۴۰۲، ۰۲:۰۰

    مثل همیشه عالی و کاربردی

  • امیر صالحی
    ۰۸ تیر ۱۴۰۲، ۱۸:۵۰

    چه مطلب خوبی