فین تک (Fintech) انقلاب جدیدی بود در زمانی که بحران مالی 2008 مردم به بانکهای عقبمانده از نوآوری بدبینتر شده بودند و قابلیتهای تلفنهای هوشمند کوچک از برخی ابررایانههای دهه 1970 بیشتر شده بود که تأثیر شگرفی بر شهروندان دیجیتال گذاشت به طوری که سهم حاصل آن انقلاب مالی در میان مجموع فعالیتهای دیجیتال در جهان ۳۳ درصد اعلام شده است.
فین تک یا فناوری مالی به شرکتهایی اطلاق میگردد که با استفاده از فناوریهای مدرن، نوآوری را به حوزه خدمات مالی میآورند. نوآوریهای فینتک در بسياری از جنبههای مالی مانند پرداختهای خردهفروشی و عمدهفروشی، زیرساختهای مالی، مدیریت سرمایه، بيمه، پشتيبانی خدمات مالی در حال ظهور میباشند.
امروزه در میان جمعیت دیجیتالی چین 69 درصد و هند 52 درصد کاربر خدمات این نوآوریها در خدمات مالی هستند و فناوری و تلفنهای همراه هوشمند به کمک افرادی که از دسترسی آسان به خدمات مالی و بانکی محروم بودند آمده است.
بیش از هفتصد ارز دیجیتال بانکهای مرکزی را به هراس انداختهاند و غولهای تکنولوژی مانند اپل و گوگل هم با قابلیت پرداخت با تلفن همراه با عنوان اپل پرداخت و گوگل پرداخت به امور سنتی بانکی چنگاندازی کردهاند.
اگر میخواهید فینتک و دلیل هیاهوی آن را بهتر درک کنید و علت اینکه میزان سرمایهگذاری در شرکتهای آن از 2008 تا 2016 بیش از سی برابر شده است را بدانید تا انتها با ما همراه باشید.
فین تک چیست؟
کلمه «Fintech» ترکیبی از دو کلمه (مالی) «Financial» و (تکنولوژی) «Technology» است.
فرهنگنامه آکسفورد این اصطلاح را این گونه تعریف میکند:
"برنامههای کامپیوتری و دیگر تکنولوژیهایی که برای حمایت یا فعالسازی خدمات بانکی و مالی استفاده میشوند".
به عبارت سادهتر این اصطلاح نسبتا جدید به معنای استفاده از تکنولوژی برای کارآمدتر کردن خدمات مالی به کار میرود.
کاربرد فین تک
فعالیتهای فین تک را میتوان در موارد تامین مالی، مدیریت داراییها، پرداخت و سایر بخشها خلاصه کرد:
1. بخش تأمین مالی؛
فین تک تأمین مالی را برای هر دو بخش شخصی افراد و کسبوکارها فراهم میکند:
- تأمین مالی جمعی خیریهای: سرمایهگذاران برای کمکهای خود هیچ پاداشی دریافت نمیکنند.
- تأمین مالی پاداشی: در این نوع سرمایهگذاری، افراد پاداشهای غیرمالی دریافت میکنند. در این زیرگروه سرمایهگذار میتواند حق سفارش قبل از تولید انبوه محصول یا اعتبارهای دیگر، نظیر انتشار نامش را در مقام سرمایهگذار فیلم دریافت کند.
- سرمایهگذاری جمعی: سرمایهگذاران سهام اوراق یا مالکیت ترکیبی دریافت میکنند.
- وامدهی جمعی: شامل پلتفرمهایی است که در آن، بخش خصوصی و کسبوکارها میتوانند از پشتیبانان وام دریافت کنند. بازده ناشی از این بخش شامل بهرهای است که از قبل بر روی وام مشخصشده است.
کسبوکار فین تک در این زیرمجموعه، در همکاری با یک یا تعدادی از بانکهای شریک گسترش مییابد. وامها نیز برای دورههای کوتاهمدت، از چند روز تا چند هفته، است که از طریق موبایل پرداخت میشوند.
2. مدیریت داراییها؛
فناوریهای مالی که مشاوره، واگذاری و مدیریت داراییها را ارائه میدهند و شامل چندین زیرگروهاند:
الف) تجارت اجتماعی:
نوعی سرمایهگذاری که در آن سرمایهگذاران میتوانند راهبردهای سرمایهگذاری یا پورتفلیوهای سایر اعضای هر شبکۀ اجتماعی را مشاهده کنند و دربارۀ آن بحث و از روی آن کپی کنند.
سود و مزیت این روش بدینصورت است که سرمایهگذاران فردی، از عقل جمعی تعداد زیادی معاملهگر بهرهمند میشوند. البته بر اساس این مدل کسبوکار، کاربران میتوانند تحت عنوان هزینۀ بهره، هزینۀ سفارش یا درصدی از سرمایهگذاریشان را پرداخت کنند.
ب) مشاورۀ روبو:
سیستم مدیریت پورتفلیو است که بر اساس الگوریتمها و سیستم خودکار، توصیههای سرمایهگذاری ارائه میدهند یا تصمیماتی برای سرمایهگذاری میگیرند. مبنای این الگوریتمها بر اساس سرمایهگذاریهای گذشته و راهبردهای متنوع است و با توجه به ریسکپذیری سرمایهگذار، مدت سرمایهگذاری مطلوب برای فرد و هدفهای دیگر عمل میکند.
ج) مدیریت مالی شخصی:
برنامهریزی مالی شخصی، بهویژه مدیریت و ارائۀ مالی با استفاده از نرمافزار یا خدمات مبتنی بر برنامه ارائه میدهند. مدیریت مالی شخصی مشتریان را قادر میسازد از راه برنامه این تصور را داشته باشند که درصورتیکه داراییهای خود را در مؤسسات مالی متنوع سپردهگذاری کنند یا بخواهند وام دریافت کنند، چه نتایجی دربر دارد.
د) سرمایهگذاری و بانکی:
مدیریت داراییها بهصورت آنلاین را مشاوران سرمایهگذاری، که با مشتریان ارتباط فعال برقرار میکنند، برعهده دارند؛ درحالیکه در مشاورۀ روبو، این خدمات با کمترین نیروی انسانی و به صورت خودکار ارائه میشود.
این زیرگروه همچنین سایر خدمات بانکداری سنتی، نظیر حسابجاری را که ویژگیهای فناوری در آن اعمالشده است، ارائه میکنند. این بخش از فینتک، محصولات بانکی را کاملاً مقرونبهصرفه و سریع در اختیار افراد قرار میدهد.
بخش پرداخت؛
بخش پرداخت اصطلاحی کلیدی در فینتک است که در برنامههای کاربردی و خدمات مربوط به تراکنشهای مالی معاملات ملی و بینالمللی اعمال میشود. زیرگروههای این بخش عبارتاند از:
الف) بلاک چین و ارزهای مجازی:
فینتکهایی است که ارزهای مجازی و پولهای بدون پشتوانه را در حکم جایگزین پول معمولی ارائه میدهند. بر اساس روشهای قانونی پرداخت میتوان این نوع پول را پسانداز، مبادله یا در بازار بورس اوراق بهادار استفاده کرد.
بهترین مثال برای پول مجازی، بیت کوین است. بیش از 700 ارز مجازی دیگر هم وجود دارد که هنوز به آن سطح از سهم بازاری که بیت کوین دارد نرسیدهاند.
همانند بسیاری دیگر از دستگاههای پرداخت دیجیتال، برای محافظت از معاملات بیت کوین از بلاک چین استفاده میشود. با این فناوری تمامی معاملات در سرورهای گوناگون ثبت و ذخیرهشده و جعل اطلاعات بسیار مشکل است.
ب) روشهای جایگزین پرداخت:
روشهای پرداختی با استفاده از تلفنهای هوشمند است.
سایر بخشهای فین تک شامل کسبوکارهایی میشود که نمیتوان آنها را جزو سه گروه فعالیتهای سنتی بانکها (تأمین مالی، مدیریت داراییها و تراکنشهای پرداخت) طبقهبندی کرد. این بخشها عبارتاند از:
الف) فناوریهای بیمه:
خدمات بیمهای و فرآیند تحصیل آن را تسهیل میکنند.
ب) موتورهای جستوجو و سایتهای مقایسه:
امکان جستوجو و مقایسۀ محصولات و خدمات مالی را فراهم میکنند.
ج) فناوری اطلاعات و زیرساختها:
فین تک هایی هستند که به ارائهدهندگان خدمات مالی راهحلهای تخصصی پیشنهاد میدهند.
منظری دیگر از کاربردهای فین تک
فین تک صنعتمحور؛
با توجه به ریشههای عمیقی که نهادهای واسطهگری قبلی مانند بانکها و بیمهها در اقتصاد کشورها دواندهاند، تاکنون امکان فعالیت مستقل فین تک ها از نهادهای مالی میسر نبوده است.
عمدتاً واسطههای سنتی بهمنزلۀ سرمایهگذاران اصلی فناوری مالی شناختهشدهاند و ظرفیت فینتکها را به مزیت رقابتی خود در افزایش سهم بازار و کاهش هزینههای عملیاتی تبدیل کردهاند.
این امر در سالهای اخیر بدینصورت اجراشده است که بانکها با افتتاح شعب مجازی، گسترش دستگاههای «ATM»، اینترنت بانک، موبایل بانک و... از افتتاح شعب فیزیکی پرهیزکردهاند و هزینههای عمومی و اداری خود را کاهش دادهاند.
فین تک فرآیندمحور؛
فناوریهای مالی فرآیندمحور با استفاده از ظرفیت فناوری، درزمینۀ منظم و یکپارچهسازی دادههای مالی و استفادۀ هوشمند و حداکثری از آنان فعالیت میکنند و با جمعآوری و تهیۀ پایگاههای داده، از اطلاعات مالی منتشرشده در بازارهای مالی اعم از شرکتها، بانکها، بیمهها، مشتریان و قوانین امکان تأمین مالی بهینه برای صاحبان صنایع و امکان سرمایهگذاری برای صاحبان وجوه را فراهم میآورند.
برای مثال تأمین مالی جمعی یکی از ثمرات فعالیتهای فینتکهایی است که بر فرآیندهای موجود در بازارهای مالی تمرکز کردهاند و برای اهداف گوناگون مانند خیریه، ساخت فیلم، طراحی و اجرای پروژههای عمرانی، سرمایههای سرگردان خرد را جمعآوری میکنند و به فعالیت مدنظر بدون واسطه اختصاص میدهند و سرمایهگذار امکان رصد بیواسطۀ وجوه خود را تا پایان مدت سرمایهگذاری خواهد داشت.
فین تک مشتریمحور؛
این فین تک با مطالعهای که بر نیازهای عمده و رفتار اقتصادی مشتریان خرد و کلان در بازارهای مالی دارند، به ارائۀ خدمات به آنان میپردازند. مثلاً در شبکۀ بانکی کشور، تقسیمبندیهای متفاوتی از خدمات یا انواع بانکها به تجاری، توسعهای، شرکتی، خرد و غیره بیانشده است و هریک از این تقسیمبندیها مبتنی بر نیازهای گوناگون مشتریان ارائهشده است.
بر اثر توسعه و به خدمتگیری فناوری مالی در هریک از انواع بانکهای مذکور، علاوهبر اینکه ارائۀ خدمات تخصصی مربوط به آن نوع بانک تسهیل شده است، بانکها را به ارائۀ خدمات سایر بانکها قادر کرده است و عملاً بانکهای تجاری به سوپرمارکتهای مالی تبدیلشدهاند که این طیف متنوع از خدمات مالی، که در بستر فناوری اتفاق میافتد، مفهومی به نام صرفهجوییهای ناشی از وسعت را تحقق بخشیده است، مفهومی که به معنای کاهش هزینههای تولید یا ارائۀ خدمات است.
فین تک تعاملی؛
این دسته در سالهای اخیر بیشتر در تجارت الکترونیک ایفای نقش کرده و ازنظر نوع تعامل عبارتاند از:
- ارتباط بنگاه و بنگاه: تجارت الکترونیکی که طرفین معامله بنگاهها هستند.
- ارتباط بنگاه و مصرفکننده: تجارت الکترونیک که ارتباط تجاری مستقیم بین شرکتها و مشتریان است.
- ارتباط مصرفکنندهها و شرکتها: اشخاص حقیقی به کمک اینترنت فرآوردهها یا خدمات خود را به شرکتها میفروشند.
- ارتباط مصرفکننده با مصرفکننده: در این حالت ارتباط خرید و فروش بین مصرف کنندگان است.
- ارتباط میان بنگاهها و سازمانهای دولتی: تعاملات تجاری بین شرکتها و سازمانهای دولتی مثلاً پرداخت مالیاتها و عوارض.
- ارتباط بین دولت و شهروندان
- ارتباط بین دولتها: ارتباط تجاری بین دولتها در زمینههایی شبیه واردات و صادرات.
فین تک فعال از حیث موقعیت بازار؛
این نوع از فناوریهای مالی، بسته به آنکه استفادهکننده از فناوری چه جایگاهی در بازار دارد، به ارائۀ خدمات میپردازد. برای مثال، بانکها در برابر هریک از طرفهایی که با آنها در تعاملاند، نقش متفاوتی برعهده دارند.
هر بانک در برابر بانک مرکزی، بازار بین بانکی، مشتریان خرد، مشتریان کلان، شرکتهای زیر مجموعۀ خود و غیره ارتباطات متفاوتی دارد که این تعدد تعاملات، اهداف، پشتوانه و نیازهای گوناگونی را پاسخ میدهد. فینتکها با ورود به این حوزهها، با ساماندهی، تسریع و بهینه کردن روابط، به بهبود آنها کمک کردهاند.
مزایای اصلی فین تک
1. انعطاف؛
افزودن امکان مالی جدید برای نهادهای مالی مانند بانکها نیازمند طی زمان طولانی بهمنظور اخذ مجوزها و تأییدهای بالادستی و از آن مهمتر، حل تزاحم منافع ذینفعان اعم از سهامداران، مدیریت، کارکنان و سپردهگذاران است، اما در استارتاپهای حوزۀ فین تک، تعداد و جنس ذینفعان بسیار محدودتر است و طراحی خدمات از اساس مبتنی بر حل مشکلات کاربران صورت گرفته است.
همچنین همواره برای کاربر این امکان وجود دارد که بدون مراجعه به شعبه یا پرداخت هزینه، از ادامۀ دریافت خدمت منصرف شود و به رقبا مراجعه کند؛ درنتیجه رقابت در ارائۀ خدمات جدید از نظام مالی سنتی شدیدتر و ناگزیر سرعت انطباق با آخرین تغییرات در نیازهای مشتری بالاتر است.
2. همافزایی؛
هرچه زیستبوم کارآفرینی رشد بیشتری کند و استارتاپها در حوزههای متنوعتری فعالیتشان را گسترش دهند، ارزشافزودۀ فین تک بیشتر میشود.
3. شفافیت؛
مدیریت مالی، هم در سطح فردی و هم در سطح شرکتی، افزون بر دانش، نیازمند دراختیارداشتن ابزارهای مناسب برای دستهبندی، دادهکاوی و استخراج نتایج از تراکنشهای مالی است.
بخش مهمی از استارتاپهای فعال در حوزۀ فین تک بر مبنای کمک به کاربر برای بهینهسازی رفتار مالی طراحی و توسعه دادهشدهاند. این بهینهسازی طیف گستردهای از خدمات از تحلیل رفتار کاربر در سرمایهگذاریهای کلان و خرد گرفته تا خریدهای روزمرۀ وی را دربر میگیرد.
مشکلات و چالشهای پیش روی فین تک
1. متفاوت بودن محیط قانونی کشورها؛
با وجود استقبال بالا از فین تک و تمایل کشورها و شرکتهای بزرگ برای سرمایهگذاری در کسبوکارهای خلاقانه، شرکتهای نوپا هنوز با محیطهای قانونی متعدد سازگاری پیدا نکردهاند و این امر مانع از گسترش و جهانی شدن آنها شده است.
25 درصد فینتکها بهصورت بالقوه از قابلیت جهانی شدن بهرهمندند که این مقدار به نسبت سایر بازیگران حوزۀ فناوری اطلاعات بسیار پایین است. یکی از دلایل اصلی این مسئله، قوانین ملی و متفاوت بودن بسترهای قانونی کشورهاست؛ مثلاً بیت کوین، که در بسیاری از مبادلههای مالی رسمیت دارد، حتی در حکم پول رایج استفاده میشود، در بسیاری از کشورها غیرقانونی است.
2. مشکل جذب سرمایهگذار در چارچوب قانون؛
دولتها معمولاً با توجه به جوان بودن فین تک از آنها به گرمی استقبال نمیکنند. شرکتهای سرمایهگذاری نیز معمولاً راهبردهای خود را با برنامههای اقتصادی دولتها هماهنگ میکنند و جذب سرمایهگذاری برای فینتکها با دشواری هایی همراه است.
در ایران نیز به علت نوپا و ناشناخته بودن این موضوع، مشکل جذب سرمایهگذار شاید بعد از مشکلات قانونگذاری، مهمترین مسئلۀ این حوزه باشد.
3. فقدان اطمینان و قطعیت در بازار؛
فینتکها با بهره برداری از چابکی ذاتی خود به نسبت بانکها، مدلهای کسبوکار سنتی رقبای خود را مختل کردهاند که سردرگمی، تردید و نوسانهای قیمتی در بازار های مرتبط را در پی داشته است. با توجه به تمایل سرمایهگذاران به کاهش ریسک و با عنایت به عدم قطعیت بالا در بازارهای مرتبط با فینتکها، جذب سرمایهگذاری در این حوزه با چالشهای فراوانی مواجه است.
4. پولشویی و کلاهبرداری؛
تغییرات بازارهای مالی و غیرمالی امری اجتناب ناپذیر بوده است و مشتریان بهصورت روزافزون به استفاده از نرم افزارهای ساده و کاربردی گرایش پیدا کردهاند.
ازآنجا که نظارت نهادهای ملی و بینالمللی بر زیرساخت اینترنت بسیار محدود است، خطر تقلب و پولشویی در فینتکها بیش از سایر فعالان بازارهای مالی است و فینتکها در آیندۀ نه چندان دور با چالشهای جدی تحت عناوین کنترل گردشهای مالی، پولشویی و تأمین مالی تروریسم مواجه خواهند شد؛ ضمن اینکه فعالیت فینتکهای ایرانی در سطح بینالمللی نیز حساسیتهای خاص خود را خواهد داشت؛
5. امنیت؛
یکی از بزرگترین مخاطرات فناوریهای مالی، نفوذ و حمله به دستگاههای پشتیبان است. فینتکها برای توسعۀ برخی مدلهای کسبوکار ناگزیرند به دستگاههای اطلاعاتی بانکهای پشتیبان دسترسی داشته باشند.
از سوی دیگر، بانکها موظفاند از اطلاعات مشتریان خود محافظت کنند و مشتریان نیز تمایلی به افشای اطلاعات شخصی خود ندارند؛ بنابراین شرکتهای فینتک باید با تدابیر کارآمد، اعتماد صنعت بانکی و مشتریان را جلب کرده، تضمینهای لازم را برای محافظت از آنها در مقابل حملههای سایبری فراهم کنند.
6. امکان خلق پول؛
خلق پول حق انحصاری و قطعی بانک مرکزی است و مفاهیم نوین مانند بیت کوین (پول مجازی) میتواند در ایران و برخی کشورهای دیگر باعث چالشهای اساسی شود.
سیر تکامل فینتکها
تاریخچۀ فینتک به قرن نوزدهم باز میگردد، یعنی زمانی که بانکهای آمریکایی و اروپایی از طریق تلگراف و ارسال پیامهای رمزنگاری شده مبتنی بر کد مورس، روند نقل و انتقالات اطلاعات مالی را سرعت بخشیدند. بر این اساس و با استناد به همین تاریخچه، میتوان دریافت که منظور از فناوری الزاماً حوزۀ نرم افزار و اینترنت نیست.
الف) اولین دورۀ جهانی شدن مالی:
اوخر قرن نوزدهم تا اول جنگ جهانی و گسترش تعاملات مالی بین مرزها، اجازۀ انتقال سریع اطلاعات مالی، معاملات و پرداختها در سراسر جهان با پشتیبانی فناوریهایی مانند تلگراف، راه آهن، کانالها و کشتیهای بخار.
ب) دورۀ ابتدایی پس از جنگ:
پیشرفتهای فناورانه، بهویژه آنهایی که از زمان جنگ در حوزۀ ارتباطات و فناوری اطلاعات ارائه شدند، به سرعت ادامه یافتند، و به دوره تقسیم میشود.
- توسعۀ خدمات مالی دیجیتال سنتی فینتک (1967 تا 2008) که ابتدا در تبدیل صنعت خدمات مالی از آنالوگ به صنعت دیجیتال در سالهای 1967 تا 1987 شامل رویدادهایی مثل تأسیس انجمن ارتباطات مالی بینبانکی بینالمللی در سراسر جهان «SWIFT» در سال 1973، تأسیس نزدک در ایالات متحده در سال 1971 و معرفی بانکداری آنلاین در ایالات متحده در سال 1980 تجلی کرد و طی این دوره، مؤسسات مالی استفاده از فناوری اطلاعات را در عملیات داخلی خود افزایش دادند و به تدریج آن را جایگزین بسیاری از سازوکارهای مبتنی بر کاغذ کردند.
در سال 1995 "ولز فارگو" با استفاده از وب جهان گستر، چک کردن حساب آنلاین را فراهم کرد و تا سال 2001، هشت بانک در آمریکا دربردارندۀ حداقل یک میلیون مشتری آنلاین بودند. - درحالی که بانکداری الکترونیک به سادگی نسخهای دیجیتالی از مدل بانکداری با آجر و ملات سنتی بود، ریسکهای جدیدی ارائه کرد. برای مثال با فراهم کردن دسترسی مستقیم و عملاً نامحدود به حسابهای خود، فناوری ضرورت حضور فیزیکی در یک شعبه برای سپردهگذاران را بهمنظور اخذ وجوه حذف کرد و فشار بر مؤسسههای مالی را، که در طول بحرانهای بانکی مشکلات نقدینگی داشتهاند را افزایش داد. قانونگذاران همچنین مشخص کردند که بانکداری آنلاین به ریسکهای اعتباری جدید منجر میشود.
ج) دموکراتیک کردن خدمات مالی دیجیتالی فینتک (2008 تاکنون):
بحران مالی جهانی 2008 نشان دهندۀ نقطۀ عطفی است که رشد دورۀ سوم فینتک را تشدید کرد. سال 2008 به بعد، ظهور شرکتهای مبتکر و فعال در بازار و در صنعت خدمات مالی پشتیبانی را شاهد بودیم.
این عوامل عبارتاند از ادراک عمومی، نظارت قانونی، تقاضای سیاسی و شرایط اقتصادی. وقتی ریشههای بحران مالی بهصورت گسترده درک شد، درک عمومی از بانکها خراب شد زیرا بحران مالی به بحران اقتصادی تبدیل شد و هشت میلیون آمریکایی بیکار شدند.
به اختصار صنعت خدمات مالی از سال 2008 تحت تأثیر توفانی کامل در منابع مالی، سیاسی و سطح عمومی جامعه قرار گرفت و باعث برآمدن نسل جدیدی از شرکت کنندگان بازار شد که امروزه به نام فینتک شناخته میشود.
بیت کوین، نمونه مشهوری از فین تک
واکنش اولیه اکثر مردم در مورد بیت کوین منفی بوده یا در فهم آن احساس سردرگمی کردهاند. مهمترین مشارکت اجتماعی و اقتصادی بیت کوین، استفاده از سیستمی غیرمتمرکز برای ثبت و شبکۀ همکارانه است تا جهانی را بسازد که با استفاده از یگانه نرمافزار منبع باز بتواند به طور همزمان به دست بسیاری از کاربران در هر نقطه از جهان اجرا شود و نیاز به وجود واسطهها برای تأیید معاملات یا سوابق را حذف کند. ویژگی بعدی بیت کوین حذف هویتهای شناخته شده است بطوری که نیازی به ثبت اطلاعات هویت شخصی افراد نباشد.
نمونههای موفق استارتآپ فینتک
«Curve»
در سال ۲۰۱۵ با رفع اختلالات و ارتباطات مشکلدار در فضای بانکی کار خود را آغاز کرد. کیف پول دیجیتالی به منظور برقراری ارتباط بین تمامی افراد طراحی شد تا استفاده از سرویسهای مالی را با خط آنلاینی جایگزین کند. این فینتک از راه مستر کارت قابلیت دسترسی دارد. این سرویس شما را قادر میسازد که پول خود را یکجا و بدون داشتن حساب بانکی خرج کرده، ببینید یا سپردهگذاری کنید.
«Finimize»
مجموعهای آنلاین از ۱۰هزار عضو است و روزانه اخبار اتفاقات مهم مالی برای کاربران درج میشود و اهمیت این اتفاقات برای اعضا مطرح میشود. این استارتاپهای کمک میکند تا مسیر مالی خود را با طرح نقشههای جامع و امورات مالی شخصی در مدت سه دقیقه بهصورت رایگان مشخص کنند.
«Crowdsurfer»
این استارتاپهای اطلاعات حجیم مهندسی تخصصی را دربارۀ جمعیت و اوضاع مالی میسنجد تا جهان را از وضعیت بودجۀ جاری مطلع سازد. تاکنون بیش از یک میلیارد اطلاعات را از نقاط گوناگون دنیا جمعآوری کرده است تا اولین استارتاپهای تحلیل مالی بر اساس جمعیت را پیشنهاد داده باشد.
«Reposit»
این استارتاپهای به نسبت سیستم بازپرداخت جایگزینی پرسرعت و مقرونبهصرفه است. هدف این شرکت اطمینان دادن از بازار اجاره برای مستأجران و فراهم کردن امنیت آژانسهای اجارهای است. این شرکت تمامی فرآیندها را به صورت آنلاین انجام میدهد و به گونهای است که در آن، صاحبخانهها میتوانند مستأجران را فیلتر کنند.
«Lendr»
لندر برای اینکه بتواند در قالب مزایدۀ برعکس برای رهنهای انجام شده عمل کند، از هوش مصنوعی استفاده میکند. این استارتاپهای فرآیندهای طولانی و گرانقیمت را برای وام گیرندهها و وام دهندهها، با هویتهای دیجیتالی و سرویسهای اطلاعاتی جایگزین میکند تا مراحل را آسانتر کند.
«Paybase»
راهحلی از آغاز تا پایان برای امور پرداختی، توافقات و ریسکها به منظور هماهنگی با «API» هاست. این پلتفرم مناسب برای بازارهایی نظیر اقتصاد مشترک، وبسایتهای اجتماعی مالی و استارتاپهای فین تک و محصولاتشان است که به هنگام پرداخت مشکلات اساسی دارند.
نمونه فینتکهای موفق آسیا
«Alibaba»
فعالیت خود را در سال 1999 با هدف برقرارکردن ارتباطات بین کسبوکارهای گوناگون آغاز کرد. سپس فعالیت خود را به شکل ارتباط میان مشتری و کسبوکار و مشتری به مشتری گسترش داد.
«Alipay»
در سال 2004 تأسیس شد و هدفش ایجاد اعتماد و افزایش آن میان خریداران و فروشندگان آنلاین فعال در سایت «Alibaba» بود.
فین تک در ایران
طراحی سامانههای پرداخت آنلاین برای مشتریان، خریدهای اینترنتی از کسبوکارهای گوناگون، ارائۀ خدمات مالی برای شرکتها و سمینارها، طراحی نرمافزارهای اختصاصی حسابداری و مالی برای کارخانهها، بیمهها یا سایر شرکتها، خدمات انتقال پول، اپلیکیشنهای مدیریت منابع مالی و درآمد شخصی و حتی راهاندازی مجلات مالی آنلاین و دیتابیسهای مالی نیز جزو فعالیت فین تک در ایران است. از نمونههای موفق فینتک ایرانی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
زرین پال:
ارائه دهندۀ مواردی مانند درگاه پرداخت، کیف پول و کیف پول آنلاین است.
خدمات پرداخت آنلاین پیپینگ:
درگاه دریافت و پرداخت پول به صورت آنلاین مناسب کسبوکارهای خرد و اشخاص است.
مانیار:
سامانۀ مدیریت مالی شارژ ساختمان و مجتمعهای مسکونی است.
فاندوران:
بستری است با هدف جذب حمایت مالی برای پروژههای خلاقانه.
بیشترین درصد فعالیت استارتاپهای مالی در ایران در حوزۀ تجارت الکترونیک و کمترین درصد مربوط به تأمین مالی جمعی بوده است. همچنین فعالیت استارتاپهای حوزۀ مالی و بانکی 2.6 درصد و حوزۀ خدمات مبتنی بر موبایل ۸ درصد بوده است.
ایران یکی از بالاترین ضرایب نفوذ خدمات بانکی را داشته است و سرعت بالای انتقال وجه در سیستم بانکی، تعداد بالای شعب بانکی به نسبت جمعیت و تعداد زیاد تراکنشها نشان دهندۀ ظرفیتهای بالای سیستم بانکی ایران است. تفاوت در روشهای درآمدزایی، کارمزدها و نوع خدمات بانکها، فرصتها و چالشهایی متفاوت با سایر کشورها را در حوزۀ فینتک پیشروی ایران قرار داده است.
حوزۀ مالی در کشور ما، بنا به شرایط و ضوابط، سالهاست محیط بسته و محدودی داشته و همین امر تقاضای خدمات نوآورانه و فناورانۀ مالی را در میان فعالان حوزۀ توسعه کسب و کار افزایش داده است.
فین تک میتواند تکمیل کنندۀ خدمات بانکها و مؤسسات مالی باشد و برای پاسخدهی به نیازهای خرد بازار و دسترسی به تمامی زوایای بازار و پوششدهی تمامی نیازها به مؤسسات چابکتر با خدمات متنوعتری نظیر استارتاپهای فینتکی نیاز است.
قوانین و مقررات نیز در این حوزه متوازن با سایر عوامل توسعه نیافته است. مسدود شدن چند استارتاپهای فعال در حوزۀ فینتک در سال 1395 تا حدی مشکلات و خلأهای اساسی موجود در این عرصه را نمایان ساخته است.
شرکت شاپرک متولی حوزۀ پرداخت الکترونیکی، شورای عالی فضای مجازی، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، مرکز توسعۀ تجارت الکترونیکی، بانک مرکزی و انجمن صنفی کسب وکارهای اینترنتی ازجمله نهادهایی هستند که مستقیماً درزمینۀ قوانین و مقررات شرکتهای فینتک دخیل اند.
در حوزۀ قوانین و مقررات و ساختار نهادی، طبق شاخص نوآوری جهانی در سال 2016، رتبۀ ایران 112 بوده است که نشاندهندۀ ضعف این عامل به نسبت سایر اجزای اکوسیستم فینتک است. همچنین فقدان زیرساختهای حقوقی، فنی و بانکی برای گسترش امنیت بهره برداران و آگاهی کم از قابلیتها و پتانسیلهای این صنعت در میان فعالان اقتصادی از دیگر چالشهایی است که فینتکها با آن مواجه اند.
چرا باید همگام با بازارهای مالی جهانی پیش رویم؟
ارتباط بین تکنولوژی و صنعت مالی همچنان در حال دگرگونی است. کارلیب در این مقاله جنبههای مختلفی از این دگرگونی و همچنین ورود این تکنولوژی به حوزههای مالی را مورد بررسی قرار داد.
در طول پنجاه سال گذشته، رویکرد فعالان صنعت مالی تغییر قابل ملاحظهای داشته و بسیاری در تلاشند که درک بالاتری از صنعت دیجیتال پیدا کنند.
در آیندۀ بسیار نزدیک، کلیۀ قانونگذاران و فعالان حوزههای مالی مجبور خواهند بود که به ورود فینتک در عرصۀ فعالیتشان پاسخ مثبت دهند و همگام با بازار جهانی شوند. در ایران نیز صنعت مالی به سمت الکترونیکی کردن فرآیندهای مالی خود پیش رفته است. استفاده از نرم افزارهای حسابداری، خدمات پرداخت آنلاین و... از جمه فعالیتهای رواج یافته در سالهای اخیر میباشد.
Fintech تو ایران هنوز اینقدرها جا نیفتاده و ابهامات زیادی درباره فین تک وجود داره. بیشتر برای استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا مفهوم داره.
در ایران هم فینتک تو حوزه های پرداخت، ارزهای دیجیتال یا بیت کوین، بیمه، تأمین مالی جمعی و… در استارتاپهای شاخص استفاده میشه. اما مهمترین مشکل فینتک در ایران، قانونگذاری هست. اما در شهریور ۹۵ ضوابط فعالیت فینتکهای پرداختی توسط بانک مرکزی اعلام شد و سازوکارهای فعالیت استارتاپ های فین تکی کاملا مشخصه. اما چیزی که تو ایران بیشتر جا افتاده استفاده از Fintech
در تأمین مالی جمعی و امور خیریه هست. بنابراین لازمه که کاربرد فین تک به صورت جامع تر بررسی و به کار گرفته بشه.
شما پیج اینستا هم دارین؟
afarin matlab khobi bood
بسیار گویا و شفاف بیان کردید
یه سوال داشتم مشاوره حضوری هم دارید
چه مطلب خوبی
چجوری می تونیم با کارشناسانتون در ارتباط باشیم
نویسنده این متن کیه؟
خیلی دنبال این موضوع بودم
این موضوع یکی از موضوعات موردعلاقه منه