انسان به کسب و کار نیاز دارد و برای برآورده کردن نیازهای خود باید از روشهای مختلفی درآمدزایی کند. با توجه به اینکه چه کسب و کاری دارید و چگونه باید کار خود را انجام دهید ممکن است خستگی به سراغتان آید؛ این خستگی پس از مدتی استراحت رفع میشود.
شاید شما هم متوجه شده باشید که گاهی اوقات بعد از چند روز تعطیلات و رفع خستگی باز هم دوست ندارید به کار خود برگردید. این نوع خستگی باید بررسی شود زیرا ممکن است همان فرسودگی شغلی باشد.
البته آن چیزی که به عنوان فرسودگی شغلی (کارزَدگی) در نظر گرفته میشود مربوط به مسائلی است که از یک خستگی عادی فراتر است، کار برای ذهن و جسم خستگی میآورد و هنگامی که شروع به انجام دادن فعالیتهای روزمره خود میکنید ممکن است هم از لحاظ ذهنی و هم از لحاظ فکری و جسمی خسته شوید.
گاهی اوقات این خستگی پا را فراتر از این میگذارد و بعد از یک استراحت کوتاه هنوز هم ممکن است احساس خستگی بکنیدT اما اینکه فرسودگی شغلی چیست؟ چه افرادی در معرض فرسودگی شغلی هستند؟ و راههای درمان این پیامد چیست؟ را در این مقاله بررسی خواهیم کرد.
فرسودگی شغلی چیست؟
اصطلاح فرسودگی شغلی یا کارزَدگی اولین بار در دهه ۱۹۷۰ توسط روانشناسی به نام "هربرت فرودنبرگر" به معنی پاسخ روانی یک فرد به عوامل استرسزای مزمن معرفی شد.
وی معتقد بود فردی که از فرسودگی رنج میبرد خود را کمتر از دیگران میداند و احساس میکند از کارهایش قدردانی نمیشود.
فرسودگی شغلی را از لحاظ لغوی میتوانیم تحلیل قوای روانی که گاهی با افسردگی همراه هست و از تلاش برای کمک به بیماران روانی یا افراد تحت فشار روانی ناشی میشود تعریف کرد.
فرسودگی یک شرایط پزشکی نیست، ولی در دستهبندی بینالمللی بیماریها، به عنوان یک عامل تأثیرگذار روی وضعیت سلامتی و در راهنمای آماری تشخیصی، به عنوان شرایط مستلزم رسیدگی بالینی فهرست شده است.
بر این اساس، تعریف فرسودگی شغلی خستگی شدید ذهنی و فیزیکی ناشی از استرس مزمن در محیط کار است. تعریف فرسودگی شغلی ارائه شده توسط سازمان بهداشت جهانی به این شرح است: سندرم ناشی از استرس مزمن محل کار که به خوبی مدیریت نشده است.
فرسودگی شغلی چه زمانی رخ میدهد؟ چرا؟
تعریف فرسودگی شغلی ارائه شده توسط "مسلشم" و "جکسون" در سال ۱۹۸۲ بسیار جامع است. آنها معتقدند این اختلال ترکیبی از سه مؤلفه خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کاهش موفقیت فردی است که در هر کسی به میزان متفاوت رخ میدهد.
زمانی نام خستگی و دلزدگی را فرسودگی شغلی مینامند که فرد بعد از استراحت و یا گذراندن وقت و تفریحات خود، باز هم انگیزه ای برای برگشت به کار نداشته باشد. این مرحله در اصل اولین مراحل دلزدگی شغلی است.
فرسودگی شغلی در اکثر مواقع زمانی رخ میدهد که فرد انگیزه کافی برای ادامه کار ندارد و کار مورد علاقه خود را انتخاب نکرده است. همچنین ممکن است مدیران و رهبران، فشارهای عصبی و روانی زیادی را در جهات مختلف به کارکنان خود وارد کنند که این عامل میتواند دلیل اصلی فرسودگی شغلی در بین کارمندان باشد.
جالب است بدانید که در حال حاضر بیشترین درصد فرسودگی شغلی و دلزدگی از کار را پزشکان عمومی و کارمندان تجربه میکنند.
فرسودگی شغلی، خستگی مفرط عاطفی است که بعد از سالها درگیری و تعهد نسبت به خدمت کردن به دیگران در فرد دیده میشود.
این مسئله ممکن است هیجانات زیادی را به دنبال داشته باشد در اصل این مشکل نوعی اختلال است که به دلیل قرار گرفتن طولانی مدت شخص در مقابل فشارهای روانی و در ارتباط با کار ایجاد میشود. گاهی اوقات نشانههای فروپاشی هیجانی ذهنی و جسمی در فرد دیده میشود.
هر چند ممکن است فرسودگی ناشی از کار در هر کسی بروز کند؛ اما اکثرا در افرادی دیده میشود که شرایط شخصیتی و کاری خاصی دارند.
دلایل بروز فرسودگی شغلی یا کارزدگی
فرسودگی شغلی هم منشأ درونی و هم منشأ بیرونی دارد. همچنین وضعیت تأهل فرد نیز روی ابتلای او به این اختلال تأثیرگذار است.
تحقیقات نشان میدهد فرسودگی شغلی در افراد متأهل کمتر از افراد مجرد به چشم میخورد، زیرا از حمایت عاطفی و روابط نزدیک بهرهمند هستند.
تحقیقات نشان میدهد یکی از مهمترین عوامل فرسودگی شغلی در محیطهای صنعتی و سازمانی سبک رهبری سرپرستان و مدیران سازمان است. به بیان ساده، سازمانها و کسبوکارهایی که کمتر ملاحظهکار هستند، کارکنان خود را بیشتر در معرض ابتلا به فرسودگی شغلی قرار میدهند.
مدیران و سرپرستانی که رفتار کاملاً خشک و رسمی در سازمان دارند باید بدانند که به فرسودگی شغلی کارمندان خود دامن زده و در نتیجه بهرهوری و درآمد خود را کاهش میدهند.
فرسودگی اغلب ناشی از کار است، ولی فقط به خاطر استرس کار یا مسئولیتهای بیشازحد نیست. عوامل دیگری نیز در بروز فرسودگی نقش دارند که در ادامه با آنها آشنا میشوید.
عوامل مرتبط با کار
- احساس نداشتن کنترل روی کار
- محیط کاری دلگیر
- مطلع نبودن از اهداف سازمان و نقش خود
- عدم تناسب حقوق و کار انجام شده
- مورد قدردانی قرار نگرفتن یا پاداش نگرفتن بابت عملکرد خوب
- انتظارات شغلی نامشخص یا بیشازحد زیاد
- کار یکنواخت یا تکراری
- کار کردن در یک محیط تحت فشار یا پر هرجومرج
علل مرتبط با سبک زندگی
- کار کردن بیشازحد بدون زمان گذاشتن برای معاشرت یا استراحت
- نداشتن روابط نزدیک و حمایتگر
- قبول کردن مسئولیتهای زیاد و کمک نگرفتن از دیگران
- نخوابیدن به اندازه کافی
علل مرتبط با ویژگیهای شخصیتی
- تمایلات ایدهآل گرایی
- دیدگاه بدبینانه در مورد خود و دنیا
- نیاز به کنترل کردن و بیمیلی به واگذار کردن وظایف به دیگران
- تیپ شخصیتی A (جاهطلب)
چه افرادی در معرض فرسودگی شغلی قرار دارند؟
افرادی که تعادل در زندگی شخصی و کار خود ایجاد نمیکنند و کارشان معمولاً به صورت یکنواخت پیش میرود یا افرادی که حجم کاری بسیار بالایی دارند، جزو کسانی هستند که در معرض فرسودگی شغلی قرار دارند.
همچنین کسانی که مانند پزشکان و کادرهای درمانی، درگیر تصمیم گیری درباره مرگ و زندگی افراد یا درگیر بیان طرحهای بسیاری برای دیگران هستند مانند گروه رهبران و کسانیکه تحت شرایط سخت کار میکنند، جزو این گروهها هستند.
افرادی که نیاز دارند توجه و تمرکز بالایی در هنگام کار داشته باشند نیز ممکن است دچار اختلال کارزدگی شوند. احتمال بروز این مساله زمانی بیشتر میشود که تلاش افراد به نتیجه نرسد و یا نتیجه مطلوبی نگیرند.
علاوه بر این افراد، فرسودگی شغلی ممکن است در کسانی مانند دانشآموزان و یا دانشجویان مقاطع بالای تحصیلی و افراد جویای علم که پس از مدتی احساس میکنند، نتیجهای که دوست دارند را به دست نمیآورند نیز دیده میشود. البته نمیتوان گفت هر بی انگیزگی مقطعی ناشی از فرسودگی کار است. برای این که بتوان این معضل را بیشتر شناخت باید علائم و نشانههای آن را بشناسید.
تحقیقات نشان میدهد بهطورکلی افرادی که کمال طلب، رقابتجو و اهل پیشرفت شغلی هستند، معمولاً بیشتر در معرض ابتلا به فرسودگی شغلی قرار دارند.
این افراد نسبت به زمان، حساسیت بیشتری داشته و هدفهای غیرواقعی و مبالغهآمیزی برای خود در نظر میگیرند و به خاطر نرسیدن به آنها سرخورده میشوند. این دسته از افراد معمولاً بسیار سختگیر هستند و بدون گله و شکایت تا سر حد توان کار میکنند، اما برخی دیگر از افرادی که در معرض فرسودگی شغلی قرار دارند عبارتاند از:
- افرادی که بين کار و زندگي شخصیشان تعادل ندارند؛
- افرادی که کارشان يکنواخت است؛
- افرادی که از کارشان راضی نیستند؛
- افرادی که درگير تصميمگيری در مورد زندگي و مرگ دیگران هستند (مثل پزشکان)؛
- افرادی که تحت شرايط دشوار و سخت کار میکنند؛
- افرادی که کارشان به توجه دقيق نياز دارد؛
- افرادی که کارشان تکراری است؛
- افرادی که با اربابرجوع سروکار دارند؛
- مأموران امنیتی، اساتید دانشگاه و وکلا بيشتر از همه در معرض فرسودگي شغلي قرار دارند.
مراحل ایجاد فرسودگی شغلی، علائم و نشانههای آن
در اکثر مواقع افراد با شروع کار و کسب و کار خود احساس رضایت شغلی دارند و انگیزه کافی برای ادامه کار و مبارزه با مشکلات سر راه را نشان میدهند، اما به مرور زمان ممکن است فرد احساس کند انگیزه کافی برای انجام کارهای روزمره در محیط کسب و کار خود را ندارد و هنگامی که سر کار حاضر میشود، دوست دارد سریع تر این زمان پایان پذیرد.
برخی افراد ممکن است سالهای زیادی، با شور و هیجان به کسب و کار خود ادامه دهند؛ ولی افرادی که شرایط کاری مساعدی ندارند یا از نظر روحی ضعیف تر هستند، به مرور خستگی بر آنها غلبه میکند.
این افراد، دورههایی از عصبانیت افسردگی، ناامیدی، اضطراب و نارضایتی را در سطح بالاتر از حد معمول نشان میدهند. همچنین در اکثر مواقع از خستگی یا نقصان عاطفی شکایت میکنند، اما معمولا اولین علامتی که در نشان دهنده فرسودگی شغلی است کاهش شور شوق در کار است.
همچنین مشکل فرسودگی شغلی ابتدا از خستگی و کم انگیزه شدن شروع شده و در نهایت به مشکلات روانی شدیدتر مانند افسردگیهای شدید و به دنبال آن مشکلات جسمی بیشتری مانند سردرد، کم اشتهایی و... تبدیل میشود.
این افراد نسبت به کار بی تفاوت هستند، ظرفیت و قابلیت انجام کار کمتری دارند، کیفیت و کمیت کار آنها به مرور کمتر میشود. در نهایت اختلالاتی در سیستم بدن آنها مانند جریان خون، سیستم عصبی، تنفس و... ایجاد میشود.
مراحل ایجاد اختلال فرسودگی شغلی
فرسودگی شغلی در چهار مرحله رخ میدهد که عبارتند از:
1. مرحله ماه عسل؛
در این مرحله، فرد به خاطر شغل جدید خود احساساتی مثل شادمانی، هیجان، اشتیاق و غرور دارد. نشانههای این مرحله عبارتاند از تعهد کاری، قبول راحت مسئولیتهای مختلف، سطح انرژی پایدار، سطوح بهرهوری بالا و خلاقیت.
2. مرحله شروع استرس؛
در این مرحله، فرد متوجه میشود که بعضی از روزهای کاری سختتر از بقیه هستند و دچار احساس خستگی و سردرگمی میشود.
نشانههای این مرحله اضطراب، فشارخون بالا، عدم تمرکز، خستگی، تغییر اشتها، فراموشکاری، کاهش تعاملات اجتماعی، کاهش بهرهوری و سردرد هستند.
3. مرحله استرس مزمن؛
در این مرحله، فرد مدام استرس دارد و بعضی از علائم مرحله دوم شدیدتر میشوند. علائم این مرحله عبارتاند از بیتفاوتی، رفتار خشونتآمیز، احساس ترس و تنفر، بدبینی و افزایش مصرف کافئین و نیکوتین.
4. مرحله فرسودگی؛
در صورتی که نشانههای مرحله سوم نادیده گرفته شده و به آنها رسیدگی نشود، مرحله چهارم آغاز میشود. این مرحله معمولاً به عنوان فرسودگی شغلی در نظر گرفته میشود و مستلزم مداخله است.
علائم رایج این مرحله عبارتاند از تغییرات رفتاری، سردردهای مزمن، وسواس در مورد مسائل کاری، تمایل به ترک کردن جامعه، انزوای اجتماعی و نادیده گرفتن نیازهای شخصی.
علائم فرسودگی شغلی
علائم فیزیکی
- احساس خستگی و بی انرژی بودن مداوم
- سردرد یا بدن درد مزمن
- سیستم ایمنی ضعیف و بیمار شدن مداوم
- تغییر در اشتها یا عادات خواب
علائم عاطفی
- حس شکست و زیر سؤال بردن خود
- از دست دادن انگیزه
- احساس درماندگی، گیر افتادن و شکست خوردن
- انزوا و حس تنها بودن در دنیا
- افزایش دیدگاه منفی و بدبینی
- کاهش رضایت و حس موفقیت
علائم رفتاری
- شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتها
- رو آوردن به غذا، الکل یا مواد برای کنار آمدن با شرایط
- فاصله گرفتن از دیگران
- خالی کردن خشم خود روی دیگران
- وقتکشی و تعلل
- فرار کردن از کار یا دیر کردن و غیبتهای مداوم
پرسشنامه فرسودگی شغلی
پرسشنامه فرسودگی شغلی توسط "مسلش" در سال ۱۹۸۱ ساخته شد. این پرسشنامه ۲۲ بند دارد که به خستگی عاطفی و پدیدههای شخصیت زدایی و فقدان موفقیت فردی در چارچوب فعالیتهای کاری پرداخته است.
این پرسشنامه برای پیشگیری از فرسودگی کاری در افرادی مانند معلمان، پرستاران و... به کار برده میشود. گزینههای این پرسشنامه با کلماتی مانند هرگز، خیلی کم، کم، متوسط، بالای متوسط، زیاد، خیلی زیاد پاسخ داده میشود.
اطلاعات این سوالها مسائل مربوط به مقیاس خستگی عاطفی، مقیاس شخصیت زدایی و مقیاس فقدان موفقیت فردی را بررسی میکند.
برای بررسی این پرسشنامه پاسخهای هرگز (0)، خیلی کم (۱)، کم (۲)، متوسط (۳)، بالای متوسط (4)، زیاد (5) و خیلی زیاد (6) مورد بررسی قرار میگیرند. سوالات شامل موارد زیر هستند و در نهایت با بررسی مجموع امتیازات، میزان خستگی عاطفی مورد بررسی قرار میگیرد.
- احساس میکنم کارم به لحاظ قوانین توان و نیرویی مرا گرفته است.
- در پایان یک روز کاری احساس میکنم مورد سوء استفاده قرار گرفتهام.
- صبح روزی که باید سرکار بروم از تصور رفتن به سر کار احساس خستگی میکنم.
- به آسانی میتوانم احساسات همکارانم را درک کنم.
- با برخی از همکارانم به صورت اشیای بدون شخصیت انسانی برخورد میکنم.
- با همکارانم برای تمام روز واقعا برایم سخت و طاقت فرسا است.
- به راحتی میتوانم با مشکلات همکارانم کنار بیایم.
- احساس میکنم کارم به لحاظ روانی توان و نیرویی مرا گرفته است.
- احساس میکنم از طریق شغلم بر زندگی همکارانم تاثیر مثبت میگذارم.
- از زمانی که این شغل را انتخاب کردهام نسبت به دیگران بی تفاوت شدهام.
- نگرانم که این شغل مرا نسبت به مردم سنگدل کند.
- احساس میکنم سرشار از نیرو و انرژی هستم.
- شغلم باعث شده که احساس بیهودگی میکنم.
- احساس میکنم کار را به سختی انجام میدهم.
- واقعا برایم مهم نیست بر سر بعضی از همکارانم چه میآید.
- سر و کار داشتن با همکارانم سخت است و ما را تحت فشار روانی قرار میدهد.
- به آسانی میتوان محیط آرامی برای همکارانم فراهم کنم.
- پس از کار با همکارانم احساس شادمانی و نشاط میکنم.
- کارم نتایج مهم و با ارزشی برایم داشته است.
- احساس میکنم به آخر خط رسیدهام.
- در حیطه شغلی خود با مشکلات روانی و عاطفی بسیاری برخورد میکنم.
- احساس میکنم همکارانم برای برخی از مشکلات مرا مقصر میدانند.
البته برخی از این سوالات به صورت معکوس و برخی به صورت مستقیم امتیاز بندی میشوند. سوالهایی که دارای بار منفی هستند امتیازبندی مستقیم میشوند. یعنی هرگز در آنها با عدد 0 امتیازبندی میشود و...
هر چه میزان امتیازات بالاتر باشد، فرد فرسودگی شغلی وضعیت نامساعدتری دارد و باید هر چه سریعتر برای درمان اقدام کرد.
راهکارهای مقابله با فرسودگی شغلی
اگر احساس میکنید دچار فرسودگی شغلی شدهاید آن را نادیده نگیرید و به فکر راهحل باشید. برای مثال:
1. اولویتهای کاری را ارزیابی کنید؛
نگرانیهایی که دارید را با مافوقتان در میان بگذارید و برای تغییر دادن انتظارات یا پیدا کردن راهحل همکاری کنید. کارهایی که باید انجام شوند و کارهایی که میتوانید به آینده موکول کنید را مشخص کنید.
2. در کارتان ارزش پیدا کنید؛
حتی در کارهای خستهکننده نیز میتوانید روی کمک کردن به دیگران یا نقشتان در فراهم کردن خدمات یا کالاهای موردنیاز تمرکز کنید.
روی جنبههایی از کارتان تمرکز کنید که از آنها لذت میبرید، حتی اگر صحبت کردن با همکارانتان باشد. تغییر نگرش در کارتان به پس گرفتن حس هدف گذاری و کنترل اوضاع کمک میکند.
3. کمک بگیرید؛
یکی از بزرگترین مشکلات مرتبط با فرسودگی شغلی این است که بسیاری از افراد به دلیل نیاز به کمک، احساس شرمندگی میکنند، زیرا محیط کار اغلب از ضعیف شدن عملکرد پشتیبانی نمیکند.
مطمئن باشید تنها نیستید و میتوانید از حمایت همکاران، دوستان یا اعضای خانواده بهرهمند شوید. اگر برای انجام کاری نیاز به راهنمایی دارید یا فشار کاریتان زیاد است از همکارانتان کمک بگیرید.
4. مشورت کنید؛
اگر احساس میکنید کنترل شرایط از دستتان خارج شده باید از یک روانپزشک، روانشناس و یا مشاور کمک بگیرید و در صورت نیاز درمانهای دارویی استفاده کنید.
5.فعالیتی آرامشبخش داشته باشید؛
برای مقابله با استرس کار و بازیابی سطح انرژی از یوگا، مدیتیشن یا تای چی کمک بگیرید.
6. ورزش کنید؛
فعالیت فیزیکی منظم به مقابله بهتر با استرس کمک میکند و باعث میشود کمتر به کار فکر کنید.
7. خواب کافی داشته باشید؛
خوابیدن باعث بازیابی انرژی و حفظ سلامت میشود. چرت زدن در طول روز انرژی را بیشتر کرده و روحیه را بهتر میکند.
8. ذهن آگاهی را تمرین کنید؛
ذهن آگاهی به معنای تمرکز روی تنفس و آگاهی کامل از احساسات و عواطف در هر لحظه بدون تفسیر یا قضاوت است. ذهن آگاهی در محیط کار شامل صبر داشتن در برابر شرایط و پذیرفتن آنها بدون قضاوت است.
9. مرخصی بگیرید؛
به تعطیلات بروید و کمی از کارتان فاصله بگیرید. از این زمان برای بازیابی انرژی و بهبود روحیه خود استفاده کنید. سعی کنید به وظایف و کارهای روزهای بعد فکر نکنید. وقتی ساعت کاری تمام شد دیگر درگیر مشکلاتی که روز بعد باید حل کنید نباشید و سعی کنید فعالیتهای مفرح انجام دهید.
10. خلاقیت به خرج دهید؛
برای کاهش دادن استرس کار کمی خلاقیت به خرج دهید و روشهای بهتری برای انجام وظایفتان پیدا کنید.
با این کار نه تنها شایستگیتان را نشان میدهید، بلکه اعتمادبهنفس و وقت آزاد بیشتری نیز به دست میآورید.
11. عزتنفس داشته باشید؛
بسیاری از افرادی که دچار فرسودگی شغلی هستند از نداشتن عزت نفس رنج میبرند. فهرستی از مهارتها و تواناییهایتان تهیه کنید و خودتان را باور کنید.
تأثیر فرسودگی شغلی بر کسب و کارها
فرسودگی شغلی کارمندان ممکن است در هر کسبوکاری رخ دهد. اگرچه این سندرم علل مختلفی دارد، بسیاری از آنها مستقیماً با نقش کارمند در ارتباط هستند.
مدیران باید از واگذار کردن وظایف فراتر از دامنه مسئولیت به کارمند خودداری کنند و انتظارات خود را مشخص کنند. کسبوکارها به چند دلیل باید نگران فرسودگی شغلی کارمندان خود باشند:
1. کاهش بهرهوری؛
تحقیقات زیادی نشان میدهد بین سلامت و بهزیستی کارمندان و بهرهوری آنها در محیط کار یک همبستگی مثبت وجود دارد.
مطالعه انجام شده توسط دولت انگلستان نشان میدهد بهزیستی کارمندان منجر به بهبود عملکرد، بهرهوری و کیفیت کار میشود.
بر اساس این مطالعات، بهزیستی کارمندان نقش اساسی در کیفیت خروجی تولید شده توسط آنها دارد. به بیان ساده، کارمندی که سالم و پرانرژی باشد احتمال بیشتری دارد خروجی باکیفیتتر تولید کند.
هر کسبوکاری که به دنبال موفقیت است باید روی رفاه و شادی کارمندان خود سرمایهگذاری کند.
2. نرخ بالای تغییر کارمندان؛
بر اساس یک مطالعه، فرسودگی شغلی یکی از دلایل اصلی از دست دادن کارمندان است.
همین مطالعه اشاره میکند، طبق گزارش ۹۵ درصد از مدیران منابع انسانی، فرسودگی شغلی بزرگترین تهدید برای حفظ نیروی کار است.
نرخ بالای گردش کارمندان روی بهرهوری کل نیروی کار تأثیر گذاشته و هزینه زیادی برای کسبوکار به همراه دارد. جدا از این هزینه، کسبوکار در معرض ریسک از دست دادن استعدادهای خود قرار میگیرد.
بیشتر مدیران از بهترین کارمندان خود بیشازحد کار میکشند و توجهی به بهزیستی آنها ندارند. در نتیجه، بهترین کارمندان احتمال بیشتری دارد دچار فرسودگی شغلی شده و کارشان را ترک کنند، بنابراین مدیریت استعداد در این مرحله به کمک واحد منابع انسانی کسب و کارها میآید.
3. مشارکت کمتر کارمندان؛
مشارکت به معنای تعهد کارمند به اهداف کسبوکار است. کارمندی که مشارکت داشته باشد احتمال بیشتری دارد سختتر کار کند، زیرا برای موفقیت کسبوکار ارزش قائل است.
چنین کارمندی برای رشد کسبوکار اهمیت زیادی دارد. در مقابل، کارمندی که حس مشارکت نداشته باشد، مانع از موفقیت کسبوکار میشود.
عدم مشارکت کارمندان به دلیل تأثیراتی که روی بهرهوری و انگیزه میگذارد منجر به ضررهای قابلتوجه در درآمد میشود. وقتی کارمندان حجم کار بالا داشته باشند و زمانی برای استراحت نداشته باشند، احتمال بیشتری دارد عملکرد ضعیفتر داشته باشند. در نتیجه، بهرهوری سازمان و همچنین پتانسیل آن برای ایجاد درآمد بیشتر با مانع روبرو میشود.
4. تأثیرات منفی روی سلامتی؛
دولت ایالاتمتحده سالانه ۱۲۵ میلیارد دلار برای پوشش دادن هزینههای مراقبتهای بهداشتی مربوط به مشکلات روانی و فیزیکی فرسودگی شغلی هزینه میکند. این مبلغ تقریباً ۸ درصد از بودجه ملی بهداشت است. کار کردن بیشازحد به معنای واقعی کلمه فرد را بیمار میکند و تأثیرات منفی فیزیکی و روانی دارد.
استرس ناشی از کار کردن شدید ممکن است منجر به بیماری روانی، اضطراب و سایر بیماریهای جدی مثل مشکلات قلبی شود. علاوه بر این، کارمندی که استرس دارد احتمال بیشتری دارد به رفتارهای ناسالم مثل پرخوری و اعتیاد رو آورد.
پیشگیری از کارزدگی، بهتر از درمان آن است.
فرسودگی شغلی نوعی اختلال محسوب میشود که ممکن است ابتدا به صورت خستگی و دلزدگی از کار بروز کند؛ اما عدم توجه و درمان آن باعث میشود تا فرد دچار مشکلات روحی و روانی و در نهایت جسمی شود. اگر شغلی مورد علاقه و دارای تنوع کاری بیشتر انتخاب کنید، کمتر دچار این مشکل خواهید شد.
حتی در صورتی که یک کار ثابت دارید با استفاده از کارهای نیمه وقت یا شغل دوم میتوانید جلوی فرسودگی ناشی از کار را بگیرید. احتمالا شما هم این سوال به ذهنتان میآید که از کجا شغل مورد علاقه خود را پیدا کنم؟
در کارلیب با بررسی آگهیهای استخدام و شرایط کاری متناسب با مهارتهای خود، این امکان برای شما وجود دارد تا با کارفرمایان متعددی ارتباط برقرار کنید و از این طریق به راحتی در شغل مورد علاقه خود مشغول به کار شوید.
من چند وقت پیش این مقاله تون رو مطالعه کردم. ۱۰ تا کارمند دارم. پرسشنامه فرسودگی شغلی رو دادم بهشون پر کردن و بعدش تحلیل کردم دیدم ۳۰ درصد از همین ۱۰ نفر علائم فرسودگی شغلی رو دارن و به این نتیجه رسیدم که به عنوان مدیر باید به داد کسب و کارم و کارمندام برسم تا بیشتر از این ضرر نکردم…
مقاله ایجاد انگیزه در کارکنان و اموزش سازمانی وبلاگ کارلیب خیلی به دردم خورد… الان حس میکنم محیط کاری پویا و فعالی دارم
این دست مقالات خیلی به ما مدیران کمک میکنه…ممنون از تیم تحریریه کارلیب
چرا اینقد زیاد؟
قیمت مشاورتون چقدره؟
Awli bood
احسنت عالی بود
این موضوع یکی از موضوعات موردعلاقه منه
متشکرم
مشاوره آنلاین هم دارید
مطلب خوبی بود همکار گرامی
کجا می تونم اطلاعات کاملتری درباره این موضوع پیدا کنم
خیلی دنبال این موضوع بودم