امروزه با گسترش و توسعه کسب و کارها و همچنین بازار رقابتی موجود، علم مدیریت از اهمیت بالائی برخوردار است. بنابراین یادگیری انواع مهارت های مدیریتی برای مدیران سطوح مختلف ضروری و بسیار تاثیرگذار میباشد.
مهارت های مورد نیاز مدیران را میتوان به صورت فنی، انسانی و ادراکی طبقهبندی کرد. مهارت امری است اکتسابی و قابل آموزش که فرد را قادر به انجام مدبرانه مسئولیتی میسازد. در ادامه به بررسی تعریف مدیریت و مهارتهای مدیریتی مورد نیاز برای مدیریت کسب و کارها میپردازیم.
مهارت مدیریت چیست؟
برای مدیریت تعاریف زیادی ارائه شده است از جمله این تعارف این است که بعضی آن را هنر برنامهریزی میدانند و بعضی به آن سازماندهی میگویند.
همچنین برخی مدیریت را قدرت هدایت و رهبری کردن میدانند و گروهی مدیریت را در نظارت، کنترل بهجا، برنامهریزیهای دقیق و هدفمند و از پیش تعیین شده برای سازمان میبینند.
تمام این تعاریف درباره مدیریت، صحیح است و اگر بخواهیم به صورت خلاصه و مفید مدیریت را تعریف کنیم در حقیقت میتوان گفت مدیریت یعنی قدرت و توانایی کافی برای تصمیم گیری. در نتیجه برای اینکه مدیری لایق و با تدبیر باشیم باید مجموعهای از مهارتها را داشته باشیم که شامل برنامهریزی، ارتباطات، سازماندهی و رهبری میباشد. همچنین باید دانش گستردهای در خصوص اینکه چگونه هدفگذاری کنیم و نحوه هدایت کارکنان داشته باشیم.
مدیران لایق همه روزهایشان با هم متفاوت است به این معنی که تغییرات روز به روز انجام میگیرد و امروزشان بیشک از دیروزشان بهتر میباشد و به هیچ عنوان منتظر موقعیت و شانس نمیمانند، تکنیکهای تکنیکهای برنامه ریزی را میشناسند و همواره تلاش میکنند.
قواعد مدیریت
در حقیقت برای مدیریت فرقی ندارد که مسئولیت یک جامعه را داشته باشید یا یک ارگان دولتی و یا در یک محیط کوچکتر مدیریت کنید؛ در هر صورت باید قواعد تئوریهای مدیریت را از بر باشید و بتوانید با اصل قضیه هماهنگ باشید تا در امر مدیریت موفق باشید.
مدیریت در حقیقت یک علم و هنر است که به فرهنگ یک جامعه مرتبط است و به همین خاطر در جوامع مختلف قواعد مختلفی دارد، در ایران نیز قاعده خاص خود را دارد.
وقتی که فردی مدیریتی را قبول میکند به این معنا است که وارد یک دنیای دیگر شده است و مسئولیت سنگینی را برعهده گرفته است.
مهمتر اینکه وقتی که فردی مسئولیت مدیریت یک ارگان را برعهده میگیرد به این معنا است که مسئولیت عدهای از افراد و یا کارمندان را قبول کرده است که در انتخاب آنها هیچگونه دخالت و یا حق انتخابی از قبل نداشته است، بنابراین ممکن است با خیلی از آنها اختلاف سلیقه داشته باشد، اما وظیفه دارد که بهترین و با کیفیتترین سطح کار را از آنها بخواهد و در این راستا مدیر منابع انسانی در کنار او خواهد بود.
ممکن است گاهی کارمندان بهانهگیر شوند، کار انجام ندهند و یا هر کار و رفتاری به غیر از انجام مسئولیت خود انجام دهند که در این صورت مدیر موظف است با راههای ایجاد انگیزه کاری در کارمندان ، طوری رفتار کند و برنامه بچیند که هر کارمند به مانند عضوی از بدن وظیفه و مسئولیت خود را به نحو احسنت، با کیفیت و با اخلاق مناسب به اتمام برساند.
انواع مهارت های مدیریتی
فردی که مسئولیت مدیریت یک ارگان را برعهده دارد باید تئوریهای مدیریت را بشناسد و با بکار بستن آنها به همراه مهارت های مدیریتی سیستم را به خوبی مدیریت کند.
مهارت های مدیریتی شامل سه گروه؛ مهارت های فردی ،مهارت های ادراکی و مهارت های انسانی میباشد که به اختصار به توضیح هر کدام از آنها میپردازیم.
زمانی که مدیر بتواند این سه دسته مهارت را در درون خود تقویت کند، باعث رضایت کارکنان و پرسنل خود میشود و همین باعث رونق کار و تلاش در محیط کار میشود.
شناخت و ارتقاء مهارت های مدیریتی در حقیقت برای هر مدیری لازم و ضروری است و یک مدیر موفق به آنها نیاز دارد. نکته قابل ذکر این است که این مهارت ها، ذاتی نیستند و میتوان گفت کاملا اکتسابی و قابل پرورش میباشند.
1. مهارت های فردی
مهارت های فردی، همان مهارتهایی است که میتواند، در مقابل کار و مسئولیتی که برعهده دارد به در درون فرد ایجاد انرژی کند و حس او را به کار و مسئولیت، بهتر کند و اعتماد به نفس را بالا ببرد.
بنابراین مهارت های فردی وقتی اعتماد به نفس مدیر را بالا ببرد باعث ایجاد انگیزه در درون او میشود و همین نیز باعث میشود که بتواند به طرز خوبی، بر کارمندان خود تاثیر مثبت بگذارد و باعث رونق کار در محیط مورد نظر شود. از جمله مهارت های فردی که یک مدیر موفق باید داشته باشد این است که:
- منظم و با انظباط باشد.
- بتواند با زبان ملایم و مناسب با کارمند صحبت کند و در عین حال سیاست مدیر بودن را داشته باشد.
- قدرت کافی برای گوش دادن و شنیدن انتقاد را داشته باشد.
- قدرت کافی برای بیان نقطه نظرات خود را داشته باشد.
- بتواند با صحبت و مشورت، شگردهایی برای ایجاد انگیزه و انرژی در درون کارمند و کمک به پیشبرد کار، پیاده کند.
- قدرت مدیریت حرکات و رفتارهای غیرمنتظره از طرف کارمندان را داشته باشد.
2. مهارت های ادراکی
مهارت های ادراکی، سبب میشوند که توانایی فهمیدن و درک کارکردهای مختلف کارمندان و سازمان را در مدیر افزایش دهد و سبب شناخت و آگاهی از ارتباطات و همچنین شناخت کامل کارمندان و عناصر اصلی سازمان میشود و همین باعث میشود که عملیاتهایی که در سازمان به یکدیگر مرتبط هستند را به راحتی درک کنند و بتوانند به راحتی بر آنها تاثیر بگذارند.
وقتی که مدیر بتواند به راحتی از این عملیات و ارتباطات آگاهی بیابد و بر آنها تاثیر مثبت داشته باشد، موجبات آرامش آنها را نیز فراهم کند و باعث رضایت و بهرهوری در سازمان شود در نتیجه سبب ایجاد انگیزه و پیشرفت در کار برای زیردستان مدیر میشود.
به طور مثال در بعضی ادارهها و سازمانها، پیش میآید که به هر دلیلی، چه مالی و چه مشکلات روحی روانی، برای کسی ناراحتی و مشکلات عصبی پیش میآید و یا اینکه به دلیل مشغله و فعالیت زیاد، افراد در درون خود احساس خستگی و بیحوصلگی میکنند یا به اصطلاح دچار فرسودگی شغلی یا کارزدگی میشوند، اما یک مدیر موفق و کاربلد، باید بتواند سازمان را طوری مدیریت کند و طوری با این افراد رفتار کند که در آنها ایجاد انگیزه کند که با انرژی و آرامش، مشغول به کار شوند.
3. مهارت های انسانی
مهارت های انسانی، یکی دیگر از مهارتهای مدیریتی است که باعث ایجاد قدرت در مدیر میشد و زمینههای رشد و شکوفایی و ایجاد محیطی مناسب برای همکاری بین اعضا را برای مدیر فراهم میکند.
مدیر باید تیپ شخصیتی خود را بشناسد و از نقاط قوت و ضعف خود آگاهی کامل داشته باشد تا در سِمت و موقعیت شغلی خود رشد کرده و سبب رشد سازمان نیز شود. فردی که مهارت های انسانی را در خود تقویت میکند میتواند به نظرات و عقیده دیگران احترام بگذارد و زمینه تعامل و همکاری را در سیستم مدیریتی خود به وجود آورد.
راههای تقویت مهارتهای مدیریتی
مدیریت، نقش مهمی در هر کسبوکار ایفا میکند. از آنجاکه مدیران وظیفه تصمیمگیری، پیاده سازی و کنترل فعالیتها را بر عهده دارند، فراگرفتن و استفاده از مهارت های مدیریتی برای آنها بسیار سودمند است. در ادامه به مهمترین مهارت های مدیریتی که افزایش بازده هر کسب و کاری موثر است، اشاره میکنیم.
1. اولویتبندی و برنامه ریزی؛
یک مدیر موفق لازم است در وحله اول یاد بگیرد کارهای خود را چگونه اولویتبندی کند به این معنی که کارهای خود را بنا به میزان حساسیت آنها، برای انجام، برنامه ریزی اولویتبندی کنید.
اولویتبندی کارها به این معنی است که مدیران برروی کارهایی که مهمتر هستند تمرکز کنند و این یعنی اینکه از خود بپرسد کدام کار را انجام بدهند و میزان مهمی کارها را بسنجد و کارهای مهمتر را در اولویت قرار بدهد.
برای اینکه کارها را به درستی به انجام برساند باید آنها را به خوبی ارزیابی کند و در حقیقت مدیریت زمان را به خوبی بداند و به کار گیرد.
2. ثبت فعالیتها؛
دیگر از مهارت های مدیریتی ثبت فعالیت ها و ارزیابی نهایی آنهاست. مدیران موفق، کارهایی را که به انجام میرسانند، به ثبت و یادداشت میکنند. به این ترتیب میتوانند فعالیتها و رشد خود را در پایان هر روز مشاهده و ارزیابی کنند.
لازم نیست که یک نفس کار کنید و استراحتی نداشته باشید بلکه نباید استراحت شما آنقدر زیاد باشد که به تلف شدن وقت منجر شود و یا آنقدر کوتاه که ذهنتان نتواند خستگی در کند. در هر صورت استفاده از برنامههای ثبت فعالیت میتواند در مدیریت زمان و ارزیابی فعالیت ها مفید باشد.
3. قدرت "نه" گفتن؛
یکی دیگر از مهارت های مدیریتی این است که باید قدرت خیر و بله گفتن را داشته باشید به این معنی که اگر کاری را به صلاح یا مناسب نمیدانید آنقدر جرات داشته باشید که در مقابل انجام دادن آن نه بگوید و اگر میداند کاری به پیشرفت در محیط کار شما منجر میشود حتی اگر مخالفتهایی داشته باشد قدرت بله گفتن به آن را داشته باشد.
قدرت خیر یا بله گفتن میتواند به ما کمک کند که ترس خود را در مقابل فرصتها ازبین ببریم. در بعضی موارد افرادی هستند که از ترس اینکه طرد شوند یا دیگر مورد قبول کسی نباشند، بدون هیچ تمایلی، اجبار به قبول یا ردکردن کاری که دوست ندارند میشوند و در مواردی که بله میگویند، مسئولیتی را قبول میکنند که هیچ وقت به آن علاقهای ندارند.
بنابراین یک مدیر موفق بهتر است که چنین ترسی را به خود راه ندهد و بتواند به مسائلی که علاقهای به آنها ندارد و یا میداند که در آینده این مسائل ممکن است مشکلاتی درست کنند یا به نحو احسنت کار را انجام ندهند، بتواند با جرات نه بگوید.
3. هدفگذاری هوشمندانه؛
مدیران موفق در زمانی که کاری را به عهده میگیرند و اقدام به انجام آن میکنند، یک تصویر روشن از هدف را در ذهن خود دارند و برنامهریزی میکنند به عبارتی با تکنیک هدفگذاری هوشمندانه به خوبی آشنایی دارند و میدانند چگونه به اهداف کوتاع مدت و بلند مدت خود برسند.
زمانی که با این ترتیب برای خود برنامهریزی میکنند به آنها کمک میشود تا تمرکز خود را به طور کامل برروی آن مسئله بگذارند و همین امر نیز باعث میشود که به خودباوری در انجام کارهایی که میخواهند، برسند و بتوانند آیندهای درخشان و موفقیتآمیز داشته باشند.
4. کشف راهکارهای جدید و به روز؛
کسانی که کارایی بالایی و پربازده دارند، همیشه در پییادگیری و تجربه راههای جدید برای حل مشکلات و پیشرفت در امور خود هستند به همین خاطر هر پیشنهاد و راه و روال جدید که باعث رشد ذهنی و همچنین پیشرفت در امور مشغله خود شود را با کمال میل پذیرا هستند.
بسیاری از مدیران در کار خود مشکلاتی دارند که به دلیل نداشتن مهارتهای شغلی باشد که نتوانستهاند آن را تقویت کنند و یا یاد بگیرند.
بنابراین برای دستیابی به موفقیت حرفهای نه تنها باید مهارتهای تخصصی خود را تقویت کرده و به روز نگه دارند، بلکه باید مهارتهای جدیدی را نیز بیاموزند و مدیریت استعداد را نیز در نظر بگیرند.
5. تابآوری و مدیریت بحران؛
گاهی پیش میآید در یک سازمان و یا ارگان، اتفاقات ناگوار و دور از انتظاری میافتد هرچند که تمام کارها را به نحو احسنت انجام داده باشیم باید گفت در این مواقع نیاز به مهارت های مدیریتی برای مقابله و رفع اتفاقات غیرمنتظره میباشد. تابآوری مهارتی است که تکتک ما به آن احتیاج داریم و باید این مهارت کاربردی را در خودمان تقویت کنیم.
یک مدیر از همان شروع به کار، برای بدترین اتفاقات آماده است تا بتواند در شرایط بحرانی، بهترین واکنش را در سریعترین زمان ممکن نشان دهد. بنابراین با تقویت مهارت تاب آوری، مدیر نگرش متفاوتی در مواجهه با شرایط سخت خواهد داشت و به جاي تبدیل کردن آن مشکل به یک غول دو سر، به خود و تواناییهایش توجه بیشتری میکند.
6. نظم و انضباط کاری؛
داشتن نظم و هماهنگی از درون انسان شروع میشود و در حقیقت میتوان گفت در حیطه مهارتهای فردی بوده و بعد به مهارتهای انسانی و ادراکی راه مییابد.
بنابراین یک مدیر کارآمد ابتدا به امور شخصی خود و نهایتا به امور سازمانی تحت مدیریت خود، نظم میدهد. این امر از بروز هرجومرج در محیط کاری جلوگیری میکند و دستیابی به اهداف سازمان را آسانتر میسازد.
به طور کلی انضباط کاری، مفهومی بدیهی در هر سازمان و شرکتی است. همهی کارکنان سازمان، در هر جایگاهی که باشند، باید خود را با قوانین و مقررات آن تطبیق دهند.
در پایان...
همه مدیران در سطوح مدیریتی مختلف، نیار به کارگیری و تقویت مهارتهای مدیریتی دارند زیرا وظایف آنها غالباً ایجاب میکند که کارمندان را راهنمایی کنند یا آموزش دهند و یا برای تصمیمگیری، برنامهریزی و سازماندهی امور به ارتقاء انواع مهارتهای مدیریتی در خود بپردازند.
پیشنهاد میکنیم با مطالعه مقالات آموزشی وبلاگ کارلیب علاوه بر مهارت های مدیریتی، مهارتهای فردی و اجتماعی خود را در نیز جهت پیشرفت کسب و کارتان افزایش دهید.
یه جایی خوندم که تو کشورهای پیشرفته وقتی میخوان مدیری رو انتخاب کنند، یه سری آزمون های فردی و تیپ شخصیتی و… ازش میگیرند. یعنی یک نفر، الکی الکی نمیاد مدیر بشه یا انتصابش بر اساس شایستگی های فردی و حرفه ایش انجام میشه نا با پارتی بازی و…
همینه که اونها پیشرفت میکنند چون یک مدیر، سکاندار یک بخش و حرفه خواهد بود و باید مهارت های مدیریتی بلد باشه.
aaaaliii bood
Awli bood
خیلی سایت خوبی دارین
دستخوش
بیشتری بنویسین لطفا
نویسنده این متن کیه؟
بی نظیر هستید
احسنت عالی بود
سایتتون محشرههههه
خیلی خوب بود