به نظر میرسد این روزها کنترل کمتری بر بسیاری از اتفاقات زندگیمان داریم. قطار مدرنیته با سرعت زیاد ما را بدون اینکه بتوانیم نفسی تازه کنیم، پیش میبرد و این امر اضطراب و استرس زیادی به همراه دارد.
یکی از عواقبی که اضطراب زیاد زندگی بر روی روان انسانها دارد، ایجاد شدن وسواس فکری یا اختلال وسواس فکری-عملی است. فرد درگیر با وسواس فکری نمیتواند زنجیرهی تفکر خود را کنترل کند و این امر موجب ترس و استرس زیادی برای او میشود، اما این عارضه چطور ایجاد میشود؟ و چرا اضطراب آن را تشدید میکند؟ در این نوشته قصد داریم نگاهی عمیقتر به وسواس فکری داشته باشیم.
وسواس فکری چیست؟
افکار وسواسی، فکرهایی هستند که به شکل ناگهانی و بدون اینکه کنترلی روی آنها داشته باشید در ذهنتان شکل میگیرند. محتوای این افکار معمولاً ناراحتکننده یا اضطرابآور است و فرد تلاش میکند از فکر کردن به آنها جلوگیری کند.
همه افراد در برخی مواقع دچار این حالت میشوند اما افکار وسواسی به ذهن عدهای از افراد میچسبند و کارکرد مغزی آنها را دچار مشکل میکنند. اینجاست که مشکلات آغاز شده و فرد به وسواس فکری دچار میشود.
اختلال وسواس فکری-عملی و تشخیص آن
وسواس فکری معمولاً یکی از اجزای اختلال وسواس فکری-عملی یا اختلال وسواسی- جبری OCD _مخفف عبارت Obsessive-compulsive disorder_ است.
افراد مبتلا به این اختلال هجوم افکار وسواسی را تجربه میکنند و برای فرار از این افکار دست به انجام اعمال مختلف و تکرارشونده میزنند. اعمال وسواسی معمولاً نمود بیرونی اختلال وسواس فکری-عملی هستند و میتوانند حتی باعث ایجاد اختلال در زندگی فرد شوند. افرادی که وسواس فکری را تجربه میکنند میدانند که تفکراتشان واقعیت ندارد، اما نمیتوانند فکر کردن به موضوعات خاصی را متوقف کنند.
برای تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی، نیاز است فرد فکرها یا اضطرار به انجام اعمال وسواسی مختلفی را به صورت مداوم تجربه کند و این امر موجب ایجاد اختلال در زندگیاش شده و زمانبر باشد (فرد باید بیش از یک ساعت در روز درگیر افکار یا اعمال وسواسی باشد). همچنین وجود افکار یا اعمال وسواسی باید موجب ناراحتی و رنج زیاد شده و در عملکرد شخصی، اجتماعی و حرفهای او اختلال ایجاد نماید.
متاسفانه اطلاعات کامل و درست درمان وسواس فکری-عملی وجود ندارد. به همین دلیل اگر متوجه علائم این عارضه در وجود خودتان یا اطرافیانتان شدهاید، بهتر است پیش از هر اقدامی، این اطلاعات را درباره وسواس فکری-عملی در ذهن داشته باشید:
- حدود دو تا سه درصد افراد در طول زندگی خود به اختلال وسواس فکری-عملی دچار میشوند. معمولاً اولین نشانههای وسواس فکری-عملی در اواخر نوجوانی در فرد دیده میشوند. بنابراین با افزایش سن، احتمال ابتلا به این عارضه کاهش پیدا میکند.
- مردان و زنان به یک اندازه به عارضه وسواس دچار میشوند. البته در زنان بیشتر در سنین نوجوانی وسواس آغاز میشود در حالی که مردان بیشتر علائم افکار و اعمال وسواسی را اولین بار در کودکی نشان میدهند.
- به نظر میرسد که ریشهی عارضه وسواس فکری-عملی ژنتیکی باشد، زیرا داشتن یک عضو خانواده که به این اختلال مبتلا است، احتمال ابتلای بقیهی افراد خانواده را بسیار افزایش میدهد. البته رویدادهای تروماتیک و مضطرب کننده نیز میتوانند خطر ابتلا به وسواس را بیشتر کنند.
علل ایجاد وسواس فکری
واقعیت این است که روانشناسان هنوز درباره علت اصلی ایجاد شدن وسواس فکری به توافق نرسیدهاند، اما فرضیات مختلفی درباره این عارضه مطرح شده است.
گروهی از روانشناسان عقیده دارند ایجاد و تشدید افکار وسواسی میتواند نشانهی این باشد که در زندگی شخصی فرد مشکلی پیش آمده است. سروکله زدن با مشکلات ارتباطی، چالشهای مختلف در محیط کار یا فشارهای اقتصادی میتواند روان فرد را درگیر کند و افکار وسواسی به سطح هشیاری فرد راه پیدا کنند.
یکی دیگر از روشهای تبیین وسواس فکری، بیان میکند که مغز به شکل مداوم افکار مختلفی را تولید میکنند و زمانی که ما به این افکار توجه ویژهای نشان نمیدهیم، آنها بدون اینکه مشکلی ایجاد میکنند از مسیر ذهنیمان عبور میکنند.
مشکل از آنجایی شروع میشود که فرد تلاش میکند به مجموعهی خاصی از فکرها نیندیشد. در نتیجه توجه به سمت آن افکار خاص هدایت میشود این فکرها با شدت زیادتری در مغز فرد باقی میمانند.
طرفداران این فرضیه مثالی برای توضیح بهتر سازوکار گیر کردن افکار در مغز ارائه میدهند. طبق نظر این گروه، اگر به افراد گفته شود که میتوانند به هر چیزی فکر کنند، اما نباید به فیل بنفش فکر کنند، به طور قطع ذهن آنها روی فیل بنفش متمرکز خواهد ماند و آنها نمیتوانند افکار خود را به چیز دیگری منحرف کنند. افکار وسواسی نیز سازوکار مشابهی دارند. اینکه فرد تلاش میکند به آنها فکر نکند، باعث تشدید و استحکام این افکار میشود.
خصوصیات افراد دارای وسواس فکری
بسیاری از افراد هنوز فکر میکنند که دچار بودن به افکار وسواسی به این معنا است که فرد درباره موضوعی خاص به شکل مداوم فکر کند و حتی افکار وسواسی را لذت بخش در نظر می گیرند. اما واقعیت این است که فکرهای وسواسی معمولاً ناراحت کننده، زمان بر و ترسناک هستند. ویژگیهای اصلی این فکرها شامل این موارد است:
- تجربههای درونی خاصی هستند که به شکل مکرر روی میدهند و فرد نمی خواهد به آن موضوعات فکر کند. افراد احساس میکنند کنترلی بر روی فکرهای وسواسی خود ندارند.
- مقدار بسیار زیادی ناراحتی و احساسات منفی مختلفی مانند اضطراب، تنفر و ترس برای فرد ایجاد میکنند و احتمال دارد فشار زیادی برای روان فرد داشته باشند.
- مداومت وجود این ایدهها در توانایی فرد برای انجام کارهای روزمره و وظایف زندگی اش اختلال ایجاد میکند.
اعمال اجباری در کاهش افکار وسواسی
معمولاً فرد برای کاهش وسواس فکری دست به انجام عملهای مختلفی میزند که به آنها اعمال اجباری گفته میشود. اعمال اجباری به شکل موقت موجب میشوند فرد احساس آرامش کند.
با این حال، پس از مدتی مجدداً افکار وسواسی به ذهن افراد بازمیگردد. معمولاً اعمال اجباری شدید هستند و هیچ ارتباط منطقی با فکری که فرد تلاش میکند از آن اجتناب کند ندارند. اعمال اجباری معمولاً موضوعاتی شامل این موارد دارند:
- شستن و تمیز کردن (شستن دستها تا حدی که پوست دست دچار آسیب شود)
- بررسی کردن (چندین بار چک کردن اینکه آیا در خاصی بسته است یا خیر)
- شمردن (شمردن اعداد با ترتیبی خاص)
- مرتب کردن (قرار دادن لوازم روی میز به ترتیب اندازه)
- پیروی از نظمی خاص (داشتن روتین صبحگاهی)
- اطمینان خواستن از دیگران (سوال از دیگران درباره اینکه آیا از دست فرد عصبانی هستند یا خیر)
تفاوت اختلال وسواس فکری-عملی و مدل شخصیت وسواسی
معمولاً شخصیت وسواسی با اختلال وسواس فکری-عملی اشتباه گرفته میشود، اما تفاوتهای زیادی بین این دو وجود دارد. افراد دارای شخصیت وسواسی عادتها و افکاری دارند که از نظر خودشان منطقی است، یعنی خود فرد
با انجام این رفتارها یا داشتن مجموعه افکار وسواسی مشکلی ندارد. فرد فکر نمیکند که این افکار عجیب یا آزاردهنده هستند بلکه آنها را دوست دارد. معمولاً فردی که شخصیت وسواسی دارد در بین اطرافیانش به عنوان یک فرد کمالگرا یا شخصی که توجه زیادی به جزئیات میکند شناخته میشود.
افرادی که دارای شخصیت وسواسی هستند معمولاً نمیتوانند بین زندگی شخصی و حرفه ایشان تعادل برقرار کنند (احتمال مبتلا شدن به عارضه اعتیاد شغلی در این افراد زیاد است)، به احتمال زیاد انعطافپذیری پایینی دارند، لجباز هستند و توجه زیاد به جزئیات ممکن است توانایی دیدن تصویر کلی را از آنها بگیرد. در برابر این، افرادی که به اختلال وسواس فکری-عملی مبتلا هستند، میدانند که افکارشان نادرست و غیرعادی است.
موضوعات رایج در وسواس فکری
در حقیقت محتوای دقیق و طبیعت افکار وسواسی برای افراد مختلف متفاوت است و هر فردی چرخهی خاص فکری خود را دارد. اما موضوعات مشترکی برای این افکار وسواسی وجود دارند:
1. آلودگی:
معمولاً افکار وسواسی در ارتباط با آلودگی هستند و شامل ترس و نشخوارهای ذهنی درباره کثیفی، میکروبها، بیماریها، آلودگیهای محیطی و مواد شیمیایی میشوند.
2. آسیب:
افرادی که وسواس فکری مرتبط با آسیب دارند از این میترسند که به خودشان یا دیگران آسیب برسانند، مقصر اتفاق بدی شناخته شوند یا بدون اینکه قصد داشته باشند موجب آسیب شوند. زمانی که افراد از ایجاد آسیب بدون اینکه بخواهند میترسند، معمولاً چک کردن و بررسی کردن به عمل وسواسی آنها تبدیل میشود. مثلاً کسی که میترسد بدون اینکه بخواهد خانه را آتش بزند، احتمالاً دائماً تمام شیرهای گاز را موردبررسی قرار میدهد.
3. افکار جنسی ناخواسته:
ممکن است افراد دچار افکار جنسی ناخواسته شوند. این افکار معمولاً ماهیتی ممنوعه دارند و موجب اضطراب بسیار زیاد در فرد میشوند. افکار جنسی میتوانند به شکل تصاویر یا تکانههایی ذهن فرد را درگیر کنند.
4. افکار دینی:
ممکن است محتوای وسواس فکری در ارتباط با اعمال اخلاقی باشد و موجب شود که فرد نگرانیهایی درباره قضاوتهای اخلاقی و رفتار درست داشته باشد. مثلاً یک فرد مذهبی به طور دائم درباره اینکه ممکن است به مقدسات توهین کند، دغدغه داشته باشد.
5. از دست دادن کنترل:
گروهی از افراد مبتلا به وسواس فکری میترسند که کنترل خود را از دست بدهند. این افراد میترسند بدون اراده سخنان زشت به زبان بیاورند، بقیهی افراد را آزار دهند یا رفتار خشونتآمیز نشان دهند. تصاویر ذهنی مرتبط با این افکار معمولاً بسیار خشن و ترسناک هستند.
6. کمالگرایی:
این گروه از افراد، درباره هماندازه بودن، برابر بودن و موزون بودن درگیری فکری دارند. همچنین ممکن است این نیاز را احساس کنند که همهچیز را بدانند یا بفهمند و همیشه بهترین عملکرد را داشته باشند. آنها نیاز دارند همیشه اوضاع کاملاً بر طبق خواستههایشان باشد.
7. بیماری جسمانی:
علاوه بر افکار مرتبط با آلودگی، افراد ممکن است درباره بیماریها نیز دچار وسواس فکری باشند. این افراد دائماً نگران هستند که مبتلا به یک بیماری خاص باشند. برخی از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی، حساسیتی بیش از حد روی بدن خود دارند و ممکن است نگران شوند که درست نفس کشیدن یا درست قورت دادن غذا را فراموش کنند.
8. باورهای خرافی:
این امکان وجود دارد که فرد دچار افکار وسواسی باور داشته باشند که اعداد، رنگها، کلمهها یا عبارتهای خاصی خوشیمن یا بدیمن است. آنها رفتارهای خود را بر اساس این باورها برنامهریزی میکنند و حتی ممکن است مناسک خاصی برای از بین بردن بدشانسی برای خودشان به وجود بیاورند.
وسواس فکری در محیط کار
وسواس فکری میتواند بر تمام حیطههای زندگی فرد تاثیر داشته باشد. شغل فرد نیز به دلیل اهمیت بالایی که در زندگی دارد میتواند به واسطهی ابتلای فرد به اختلال وسواس فکری-عملی دچار اختلالی جدی شود.
به طور کلی شواهد نشان میدهد که افراد دارای صفت شخصیتی وظیفهشناسی، عملکرد بهتری در محیط شغلی دارند، اما در مواقعی این افراد بیشتر در خطر ابتلا به اختلال وسواس فکری-عملی هستند. بنابراین باید مراقب علائم این عارضه بر روانمان باشیم.
ممکن است این پرسش برایتان ایجاد شود که چرا افکار وسواسی موجب افت عملکرد شغلی میشوند؟ در پاسخ باید بگوییم که در گام اول، وسواسها به تنهایی زمانبر هستند و باعث میشوند فرد برای ساعتهای متمادی درگیر یک فکر خاص شود یا مجبور باشد دائم یک عمل را تکرار کند. همین امر امکان عملکرد مناسب را از فرد میگیرند.
همچنین وجود افکار وسواسی باعث میشود فرد نتواند روی کاری که انجام میدهد متمرکز باقی بماند. افکار وسواسی باعث میشود محدوده اعمال فرد نیز دچار محدودیت شود.
مثلاً فردی که دارای وسواس فکری مرتبط با تمیزی است، احتمالاً نمیتواند در جلسات گروهی شرکت کند یا به ماموریت های شغلی برود. علاوه بر این، افرادی که دچار وسواس بررسی کردن هستند، سرعت پایینتری در انجام فعالیتهای شغلی دارند و ممکن است حتی باعث وقفه در عملکرد کل گروه شوند. بنابراین لازم است این افکار تحت کنترل قرار بگیرند تا عملکرد شغلی فرد را دچار اشکال نکنند.
درمان وسواس فکری
اگر افکار وسواسی برای فرد غیرقابل تحمل شود، نیاز است فرد برای درمان وسواس فکری به روانشناس یا روانپزشک مراجعه نماید.
بر اساس عوامل مختلف شخصیتی و نشانههای این عارضه، درمانگر روشهای مختلف درمانی را به کار میبرد. رایجترین انواع درمان شامل رواندرمانی و دارودرمانی است.
1. درمان شناختی-رفتاری:
این نوع رواندرمانی یک از پرطرفدارترین راهکارهای برای مقابله با معضلهای مختلف روانی به حساب میآید. در درمان شناختی-رفتاری، رواندرمانگر به فرد استفاده از تکنیکها و استراتژیهای اثربخش برای کنترل وسواس فکری را آموزش میدهد. همچنین راهکارهای مقابلهای سالمتری را به فرد معرفی میکند.
2. درمان مبتنی بر پذیرش:
این مدل درمانی یکی از زیرشاخههای درمان شناختی-رفتاری در نظر گرفته میشود. تمرکز درمان مبتنی بر پذیرش، بر روی این است که به فرد کمک کند وجود و ظهور افکار وسواسی را بپذیرد و اجازه دهد آنها بدون اینکه تاثیری منفی بر جای بگذارند از فکر او عبور کنند.
3. غرقهسازی و جلوگیری از پاسخ:
یک روش درمان دیگر وسواس فکری، غرقه سازی است. این روش برای کم کردن افکار وسواسی بسیار کارآمد است. محتوای اضطرابآور افکار وسواسی مشخص میشود و به تدریج فرد در معرض محتوایی که از آن هراس دارد قرار میگیرد تا وجود و برخورد با آن محتوا برای او ساده شود. این روش افکار وسواسی را از بین نمیبرد بلکه اضطراب فرد از وجود آنها را کم میکند و سبب مدیریت استرس در وی میشود.
4. دارو درمانی:
داروهای مختلفی برای مقابله با اختلال وسواس فکری-عملی وجود دارند. روانپزشک شما بر اساس خصوصیات شخصیتان مناسبترین دارو را برایتان تجویز خواهد کرد. بسیاری از این داورها در واقع علت زیربنایی وجود افکار وسواسی (افسردگی یا اضطراب) را معالجه میکنند.
توصیههایی برای غلبه بر وسواس فکری
علاوه بر کمک گرفتن از متخصصان سلامت روان، راهکارهایی برای غلبه بر افکار وسواسی وجود دارند. این توصیهها به فرد کمک میکنند کنترل ذهن خود را به دست بگیرد.
الف. عوامل راهانداز را بشناسید؛
اولین قدم برای کنترل افکار وسواسی این است که متوجه شوید چه عواملی باعث میشود یک فکر خاص وارد ذهنتان شود. برای یک هفته به دقت افکارتان را پیگیری کنید و فهرستی از این عوامل بالقوه بنویسید. درجهی شدت اضطراب یا ترسی که همراه با هر یک از این عوامل برایتان ایجاد میشود را نیز یادداشت کنید.
همچنین لیستی از فرایندهای ذهنی که برای مقابله با افکار وسواسی در مغزتان انجام میشود را نیز تهیه کنید. مثلاً اگر ترس از آلودگی دارید، احتمالاً لمس کردن دستهی صندلی اضطرابی با درجه سه و لمس در دستشویی اضطرابی با درجه پنج برایتان ایجاد کرده است و شما برای کاهش این اضطراب مجبور شدهاید ده دقیقه دستانتان را بشویید.
تهیه کردن این فهرستها به شما کمک میکند بتوانید حضور افکار خاصی را پیشبینی کنید و چرخهی ایجاد فکر، تجربه اضطراب و تلاش برای کاهش آن به وسیلهی اعمال اجباری را بشکنید.
مثلاً اگر افکارتان درباره عدم اطمینان از انجام یک کار مشخص است، این بار که از منزل بیرون میروید حواستان را به شکل هوشیارانه بر روی قفل کردن در منزل قرار دهید تا مطمئن باشید که در قفل شده است و دچار ابهام نشوید.
ب. مقاومت را یاد بگیرید؛
اجتناب کردن از موقعیتهایی که موجب ایجاد وسواس فکری میشوند راهکار مناسبی به نظر میرسد، اما همیشه این راهکار ممکن نیست. بنابراین میتوانید خودتان را در معرض افکار وسواسی قرار دهید و سپس سعی کنید در برابر انجام عملی که معمولاً این افکار را از بین میبرد مقاومت کرده و تاب آوری را تمرین کنید.
مثلاً اگر اطمینان ندارید که اجاق گاز را خاموش کردهاید یا خیر، در برابر اضطراری که برای چک کردن اجاق دارید مقاومت نشان دهید. با این راهکار پس از مدتی شدت و تعدد افکار وسواسی کاهش پیدا میکند.
از آنجایی که مقابله با اضطراب شدید ناشی از افکار وسواسی همیشه ممکن نیست، بهتر است یک نردبان ترس برای خود بسازید و ابتدا در برابر افکاری مقاومت نشان دهید که اضطراب و ترس کمتری برایتان دارند. به عنوان مثال، اگر افکار وسواسی در ارتباط با تمیزی درگیرتان کرده است، سعی کنید میزان ترس ناشی از اتفاقات مختلف را تخمین زده و در ابتدا نسبت به افکاری که ترس کمی تولید میکنند مقاومت کنید. تا زمانی که ترس از یک فکر خاص کاملاً از بین نرفته است، وارد مرحله بعدی نشوید. مثلاً اگر نمیتوانید بدون شستن دستهایتان به صندلی دست بزنید، نباید به یکباره سوار وسایل نقلیه عمومی شدن را امتحان کنید.
ج. افکار وسواسی را به چالش بکشید؛
افکار وسواسی معمولاً بسیار ترسناک و مضطرب کننده هستند و فرد هر کاری میکند تا آنها را از ذهنش خارج کند. اما سرکوب این افکار تقریباً غیرممکن است و معمولاً این تلاش موجب تشدید آنها میشود. بنابراین سعی کنید افکار وسواسی را در ذهنتان تحمل کنید و برای کاهششان دست به هیچ اقدامی نزنید. به خودتان یادآوری کنید که افکار به معنی عمل نیستند و اگر فکر بدی وارد ذهنتان میشود به این معنا نیست که فرد بدی هستید. این استراتژیها میتوانند به شما کمک کنند افکار خود را تحمل کنید:
- افکارتان را روی کاغذ بیاورید
- بازهای خاص را در روز برای مضطرب شدن اختصاص دهید
- درستی افکارتان را زیر سوال ببرید
د. استرس خود را کنترل کنید؛
استرس و اضطراب میتواند موجب تشدید و تقویت شدن وسواس فکری شود. بنابراین سعی کنید میزان استرس زندگیتان را به روشهای مختلفی کاهش دهید. میتوانید برای کاهش استرس فعالیت بدنی انجام دهید، موسیقی آرامبخش گوش کنید یا یک لیوان چای گرم بنوشید.
با این ترفندها از حواس مختلفتان استفاده میکنید. همچنین استفاده از تکنیکهای ریلکسیشن میتواند مفید باشد و میزان تنش و اضطراب کلی شما را کاهش دهد.
علاوه بر این، یک سبک زندگی متعادل و سالم میتواند به کاهش استرس کمک کند. بنابراین برای مقابله با افکار وسواسیتان بهتر است ورزش را در برنامه روزانتان بگنجانید. سی دقیقه ورزش روزانه موجب کاهش یافتن میزان هورمونهای استرس در بدنتان میشود. علاوه بر این خوابتان را نیز کنترل کنید. زمانی که به اندازه کافی استراحت کردهایم بهتر میتوانیم هوش هیجانی خود را تقویت کنیم.
وسواس فکری عارضهای است که میتواند مشکلات مختلفی برای زندگی و عملکرد حرفهای فرد ایجاد نماید. به همین دلیل بهتر است با علائم آن آشنا باشیم و راهکارهای کنترل این افکار را بدانیم.
کارلیب، با هدف کمک به افراد در به دست آوردن موفقیت شغلی، مجموعهای از مقالات مرتبط با رشد فکری و تقویت روان را در اختیار افراد میگذارد تا عملکرد خود را در محیطهای حرفهای ارتقا دهند.
سلام و عرض ادب به نویسنده این مقاله خوب. خیلی برام جالب بود. الان علائم وسواس فکری رو بررسی کردم مخصوصا وسواس فکری در محل کار. دیدم من هم به نوعی دچار وسواس فکری هستم. خیلی این مقاله برام مفید بود.
حالا تکنیکهای غلبه بر وسواس فکری رو میخوام اجرایی کنم. امیدوارم نتیجه بگیرم. ممنون
سلام خدمت شما کاربر عزیز وبلاگ کارلیب
خیلی خوبه که شما با یک مطالعه اجمالی متوجه اختلال وسواس فکری یا OCD در خودتون شدید. این موضوع حل مسئله و درمان رو برای شما خیلی راحت تر خواهد کرد.
برای درمان وسواس فکری به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. بر اساس عوامل مختلف شخصیتی و نشانههای OCD، درمانگر روشهای مختلف درمانی رو به کار میبره مثل رواندرمانی و دارودرمانی. حتی خوبه که برای غلبه بر وسواس فکری خودتون تمرینات این مقاله رو انجام بدید. انشالله این اختلال سریعا برطرف خواهد شد.
سلام. چقدر این مطلب وسواسه فکری برام جالب و مفید بود. من قبلا فکر میکردم یه وسواس جزئی پاکیزگی دارم ولی الان که دارمفکر میکنم میبینم بیشتر این وسواسها رو به صورت جزئی و یا حتی شدیدتر دارم . واقعا به فکر افتادم که برای بهبود خودم و درمان وسواسهای فکریم اقدام کنم. چقدر خوب شد که این مطلب رو خوندم امیدوارم این راهکارها برام تاثیرگذار باشه و از شر وسواسهای فکریم خلاص شم. حتما نتیجه رو باهاتون درمیون میذارم.
من خیلی وسواس فکری دارم، حتی همین الانم برای هر کاری، هر اقدامی، هر حرف زدنی، هر حرف نگفته ای حتی اینقدررر فکر میکنم که سرم درد می گیره و آخر دستم هیچ کاری نمی کنم. مقاله تون رو خوندم امیدوارم بتونم با نکته هایی که گفتید بتونم بر این وسواس فکری لعنتی غلبه کنم ☹
سلام و عرض ادب. نگران نباشید سما عزیز. هیچ گاه برای یادگیری هیچ مهارتی دیر نیست، مطمئن باشید اگر زمان بگذارید و این نکات را جدی بگیرید خیلی زود می توانید بر وسواس فکری تان غلب کنید و فکر و خیالی آرام را تجربه کنید. کارلیب و دیگر مقالات آموزشی در زمینه توسعه فردی نیز می تواند به شما کمک کند
مطلب خوبی بود ممنون ؛من خودم فک کنم که به وسواس کمالگرایی مبتلام چون هر اتفاقی میفته دلم میخواد که با توجه به مشکل پیش آمده علم یا قدرتی داشتم که اون مشکل رو حل کنم و خیلی خودم رو سرزنش میکنم .نمیدونم تشخیصم درست بوده یا این یه چیز طبیعی هست و همه درگیرشن
منابع این مطلب کجاست؟
عاااااااااااالی بود
میتونیم توی سایت شما مطلب بنویسیم؟
چقد خوبین شما
بی نظیر هستید